رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > خانه دیگر خانه نیست | ||
خانه دیگر خانه نیستآرش آتشزادarash.atashzad@gmail.com
به گفته مسوول شبکه دانش و نوآوری ایرانیان مقیم آمریکا، سالانه حدود ۲۰۰ هزار نفر از فارغ التحصیلان ایرانی سعی میکنند، این کشور را ترک کنند. «... بیرون آمدن من از ایران تصمیم یک روز و دو روز نبود، حاصل مدتها فکر کردن و مجموعهای از شرایط شخصی و محیطی بود، در این مدت نهایت تلاش خودم را برای ماندن و تطابق با محیط کردم، اما بی نتیجه بود. اختلافات طبقاتی، جنس دوم بودن، اقتصاد بیمار ایران، عقب ماندگی فرهنگی وفقدان اخلاق در روابط اجتماعی، سوء مدیریت، تظاهر به دین و پرهیزکاری، عدم آزادی، افسردگی مردم، کینهتوزی بین افراد به خاطر نابرابریها و چیزهای بسیار دیگر باعث شد که نتوانم زندگی در وطن را ادامه دهم، در حقیقت من وطنم را ترک نکردم، وطنم من را از خاک خودش بیرون کرد.» "سایه" دختر ۳۱ ساله تحصیل کرده ایرانی که اکنون حدود یکسال است زندگی در شهر تورنتو را تجربه میکند، معتقد است: «از اول میدانستم که اینجا بهشت موعود نیست، میدانستم که مشکلات خودش را دارد، از مشکلات اقتصادی بگیر تا مشکلات غربت و جا افتادن در محیط، ولی از آرامش اینجا لذت میبرم، از نیمهشب برگشتن به خانه بدون این که کسی مزاحمم بشود، از لباس به دلخواه پوشیدن بدون این که نگران نگاههای سرزنش آمیز یا متلکهای جنسی باشم، واقعیت این است که اینجا جنسیت خیلی خیلی کمتر از ایران خودش را به رخ میکشد. دکتر حقیقی مسوول شبکه دانش و نوآوری ایرانیان مقیم آمریکا میافزاید: نسبت مهاجرت تحصیل کردگان به کل جمعیت در کشور ایران درصد بسیار زیادی را به خود اختصاص میدهد و اگر امکان استفاه از تواناییهای آنان وجود داشت مسلما آنها حاضر به ترک کشورشان نبودند. به گفته وی، هم اکنون حدود سه میلیون ایرانی یعنی حدود پنج درصد جمعیت ایران در خارج از کشور زندگی میکنند و این در حالی است که قریب به نیمی از آنها در آمریکا ساکن هستند. حضور اکثر دانش آموزان المپیادی ایران در آمریکا بحث فرار مغزها در ایران سابقهای بیش از ۴۰ سال دارد و به دوران پیش از انقلاب باز میگردد، اما طی سالهای گذشته این روند تاحدی رشد داشته که اکنون ایران جزو سه کشور دارای بالاترین میزان فرار مغزهاست. و در همین ارتباط ایران از نظر فرار مغزها رتبه اول را در بین کشورهای در حال توسعه دارد. و همچنین از هر ۱۲۵ دانش آموز المپیادی ایران، ۹۰ نفر در دانشگاههای آمریکا تحصیل میکنند. چنانکه هم اکنون دو هزار نفر از استادان دانشگاه در آمریکا ایرانی هستند و پنج هزار ایرانی در آمریکا مدرک دکترا دارند. همچنین نزدیک به ۳۰ درصد مهاجران ایرانی در کارهای مدیریتی و ۲۰ درصد در کارهای تکنیکی کشور آمریکا فعالیت میکنند. جدیدترین گزارشها حاكی از آن است كه دانشگاههای آمریكا برای جذب دانشمندان عالی رتبه جهان نظیر ایران حقوق بسیار بالایی را در نظر گرفتهاند، به گونهای كه این سیاستگذاری كشورهای اروپایی و روسیه را دچار نگرانی جدی نموده است. مهاجرانی که در انتظار ترک ایران هستند هم اکنون آمار دقیقی از ایرانیان متقاضی برای ترک ایران و مهاجرت به کشورهای اروپایی وآمریکایی موجود نیست، اما روند مهاجرت قانونی بدین سادگی نیست و نیازمند سیر مراحلی از جمله دانش، تخصص، اندوخته مالی، آموختن زبان و موفقیت در آزمونهای مربوطه است. "هوشیار" کارمند یکی از دستگاههای دولتی در مشهد، چند سالی است برای مهاجرت به آمریکا اقدام کرده است. وی علت رفتن را این طور بیان میکند: «میخواهم زندگی کنم.» وی میافزاید: «از تبعیضها و نارواییها، از تظاهر به دین و ایمان و از حق و ناحقکردن خسته شدهام.» سوزان ... یکی از پرستاران زبده است که هم اکنون پیگیر امور مربوط به مهاجرت به کانادا به اتفاق همسر و فرزنداش است. وی چنین عنوان میکند: با یکی از دوستان پرستارم که چند سالی به کشور کانادا رفته در ارتباطم و او معتقد است حرفه پرستاری و جایگاه آن در کانادا از "زمین تا آسمان" با ایران تفاوت دارد و دوستم طی این مدت علاوه بر تامین مالی از کارش نیز خیلی راضی است. کانادا خانه دوم بسیاری از ایرانیان مهاجر کانادا یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا است که با توجه به وسعت بسیار زیاد آن (دومین کشور بزرگ دنیا برابر کل اروپا) جمعیت بسیار کمی در حدود ۳۰ میلیون نفر دارد، به همین علت یکی از مهاجرپذیرترین کشورهای دنیا است. همچنین ایران چهارمین کشور "مهاجرفرست" به کانادا در سالهای اخیر بوده است. در چند سال گذشته حضور مهاجران ایرانی در کانادا اهمیت روابط دو کشور را بیشتر کرده است، به طوری که ایران اولین شریک تجاری کانادا در خاورمیانه و بزرگترین خریدار گندم این کشور است . ریشهیابی مهاجرت و فرار مغزها دکتر سعید پیوندی جامعه شناس و استاد دانشگاه در پاریس درباره علل فرار مغزها از ایران میگوید: هیچکدام از دولتها با وجود تمام شعارهایی که دادند، موفق نشدند سیاستی را در این زمینه پیشنهاد بکنند و یا کار اثر بخشی انجام دهند. وی اوضاع سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایران، وضعیت کار تحقیقی، فقر دانشگاهها و عدم ارتباطشان با دنیای علمی و مسائل اقتصادی را از علل عمده فرار مغزها از ایران میداند. به گفته وی میان پدیده فرار مغزها با مهاجرت نخبگان تفاوت است زیرا مهاجرت زمانی است که رابطه بین مهاجر و کشور مبدا قطع نشود اما آنچه در ایران میگذرد، فرار مغزهاست، نه مهاجرت. تبعات و آسیبهای روانی مهاجرت مهاجرت اگرچه با تحول و شاید با پیشرفتهای مثبتی همراه باشد اما آسیبهای روانی و تبعات گوناگونی را با خود به همراه دارد. در مهاجرت گاه فرد دچار گسستگی یا بحران هویت میشود، اعتماد به نفس او خدشهدار میشود و این سرآغازی است برای اضطراب و افسردگی. وی با اشاره به گروههای مختلف مهاجران ایرانی از حیث زمان و علل مهاجرت میگوید: در بحث مهاجرت و آسیبهای روحی روانی یک موضوع عام، پیشینه فرهنگی افراد است. فرد از یک فرهنگ نیمهسنتی و نیمهمدرن یک دفعه کنده میشود و به یک جامعه سرمایهداری پا میگذارد و این موجب ایجاد گسستهایی از نظر انطباق فرد با محیط جدید میشود. وی از تغییر موقعیت اجتماعی افراد پس از مهاجرت، به عنوان یکی از عوامل ایجاد آسیبهای اجتماعی یاد میکند و میگوید: «در بین بیماران کم نیستند افراد متخصصی که اینجا کارگری میکنند و همین موجب تناقض میشود. علاوه بر آنکه سن هم نقش مهمی دارد به طوری که افراد مسن و یا خیلی جوان دیرتر دچار انطباق میشوند.» دکتر آزادیان معتقد است هر قدر آمادگی فرد برای مقابله با مسائل مهاجرت بیشتر باشد تطابق با محیط و شرایط جدید بهتر صورت میپذیرد. |
نظرهای خوانندگان
متاسفانه جایی برای نخبگان نیست . وابستگی به سیستم دینی همه چیز را تعیین می کند . دین چیز بدی نیست اما نباید اولین ملاک سنجش افراد باشد در صورتیکه انسانیت و مسولیت پذیری می تواند بهترین ملاک تشخیص باشد .
-- محمد علی ، Dec 28, 2006 در ساعت 02:23 PMعالی بود
-- نهلا ، May 1, 2007 در ساعت 02:23 PM