تاریخ انتشار: ۱۲ دی ۱۳۸۷ • چاپ کنید    

ایران یعنی قبله‌ی جهان

مهدی موذن جامی متولد ۱۹۶۱ خراسان، تحصیلاتش را در دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه مشهد در رشته‌ی ادبیات فارسی به پایان رسانده است و حاصلش کتابی‌ست درباره‌ی ادبیات ایران باستان و پیش از اسلام با عنوان «ادب پهلوانی» که سال‌ها پیش توسط نشر قطره انتشار یافته است.

Download it Here!

مهدی جامی سال‌های زندگیش را صرف پژوهش در باب ادب و فرهنگ ایران کرده و دغدغه‌اش همه ایران بوده است.
همکاری در تیم دایرة‌المعارف بزرگ اسلامی، استادی داشگاه و روزنامه‌نگاری در پرونده‌ی کاری‌اش برجسته است. اما این آخری را بیشتر پای فشرده و به عنوان حرفه آن را پذیرفته که سالیانی با رادیو بی‌بی‌سی حضوری حرفه‌ای داشته است.

مهدی جامی برای من همیشه یک ادیب و پژوهشگر بوده که خرقه‌ی روزنامه‌نگاری به تن کرده تا اینگونه بنُماید. ژورنالیسم خاص او سليقه‌اش در رادیو زمانه است، و خط مشی این رادیو نشان می‌دهد که بار سنگینی از فرهنگ و ادب و هنر بر دوش می‌کشد.


مهدی جامی / عکس از زمانه

از او پرسیدم:
ایران یعنی چی؟

مهدی جامی: ایران یعنی چی؟ ایران خیلی معنا دارد.
اولین چیزی که به نظرت می‌آید این است که ایران یعنی مادر، و دومین چیزی که به نظرت می‌آید تاریخ ایران است.

ذهنم می‌رود از پیش از اسلام می‌‌آید تا بعد از اسلام.

ایران یعنی فرهنگ یونیک و خاص این کشور.

یعنی اعتقاد به پیروزی خیر بر شر. یعنی یک جور پایان شادمانه‌ی جهان، یک جور توکل به نیرو‌ی اهور ‌مزدایی.

خیلی چیزهاست. برای من سخت است که فقط بگویم ایران یعنی چی. اما برای من شخصاً ایران یعنی قبله‌ی جهان.

برای من هر جا هستم قبله همانجاست.

یعنی ایران قبله‌ی من است و هر جا که هستم رو به سوی ایرانم دارم. این که ایران چیه، یعنی من، یعنی رابطه‌ای که من با آن سرزمین دارم و مجموعه‌ی همه‌ی اینهاست.


* اين مصاحبه سال گذشته انجام گرفته است.

Share/Save/Bookmark
نظرات بیان شده در این نوشته الزاماً نظرات سایت زمانه نیست.

نظرهای خوانندگان

آفرین به آقای جامی. بیشتر از این رو که به درستی دریافته است که ایران یگانه است. یگانه در خوبیها و بدیهایش، در پیوندش با جهان پیرامون.
البته این یگانه بودن، تاریخدانان و سیاست خوانان دیگر کشورها را که عادت به گروهبندی و دسته بندی دارند، دچار سردرگمی می سازد اما جنبه ی مثبتش برای خود ما، روشنی هویتی ست که داریم. جنبه های منفی اش نیز گریبانگیرماست: این که خیی ها ما را دوست ندارند و این که فرهنگ و تاریخمان را خوان یغما می دانند(- نمونه: همه ی عربان در نوشته و گفته،از مغرب تا سوریه، بیرونی و فارابی و بوعلی رابه یک سان عرب معرفی می کنند و ما تنها یک صدا بیش نداریم).
آیا آگاهی بر این یگانه بودن تا چه اندازه می تواند در بود و باش امروز و آینده مان موثر باشد؟ به باور من: بسیار....

-- نصرالله رفعت رکنی ، Jan 1, 2009

طنز نيكويي بود در اين روزهاي تلخ. اين پژوهشگر برجسته بد نيست اكنون كه فراغت بيشتري دارند كمي هم درباره فرآيند شكل گيري مفهوم دولت - ملت در قرن نوزدهم و ساز و كارهاي «اختراع/جعل سنت» (Invention of Tradition) و پروژه ساخت هويت ملي و چگونگي «تصور ملت» (Imagining the Nation) در آثار متفكراني همچون هابزباوم، اندرسون ، گلنر و ... مطالعه كنند تا دريابند كه اين تلقي «قبله» عالم بودن و «يونيك» بودن از كجا آمده است... و اساسا كدام فرهنگ است كه «يونيك» نيست؟

-- شهريار ، Jan 1, 2009

آقای جامی.. جایتان خالیست

-- بدون نام ، Jan 2, 2009

نظر بدهید

(نظر شما پس از تایید دبیر وب‌سایت منتشر می‌شود.)
-لطفا به زبان فارسی کامنت بگذارید.
برای نوشتن به زبان فارسی می توانید از ادیتور زمانه استفاده کنید.
-کامنتهایی که حاوی اتهام، توهین و یا حمله شخصی باشد هرز محسوب می شود و منتشر نخواهد شد.


(نشانی ایمیل‌تان نزد ما مانده، منتشر نمی‌شود)