رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۶ شهریور ۱۳۸۷

هادی خرسندی: «فقط سه ماه ایران می‌مانم»

عباس معروفی
maroufi@radiozamaneh.com

Download it Here!

بچه‌ها، این نقشه‌ی جغرافیاست
بچه‌ها، این قسمت اسمش آسیاست
شکل یک گربه در اینجا آشناست
چشم این گربه به دنبال شماست
بچه‌ها این گربه هه ایران ماست
بچه‌ها این سرزمین نازنین
دشمن بسیار دارد در کمین
داغ دارد هم به دل هم بر جبین
بوده نامش از قدیم ایران زمین
یادگار پاک قوم آریاست
بچه‌ها از هر گروه و هر نژاد
دست در دست هم بایست داد
فارغ از هر زنده باد و مرده باد
سر به راه مملکت باید نهاد
مام میهن عاشق صلح و صفاست
بچه‌ها این پرچم خیلی قشنگ
پرچم سبز و سفید و سرخ‌ رنگ
هم نشان از صلح دارد هم ز جنگ
خار چشم دشمنان چشم‌تنگ
افتخار ما به آن بی‌انتهاست
بچه‌ها این شیر و خورشید عزيز
باشکوه و قدرت و شمشیر تیز
می‌کند با دشمن ایران ستیز
چاره‌ای دشمن ندارد جز گریز
گر بماند روزگارش بر فناست
بچه‌ها این خانه‌ی اجدادی است
گشته ویران تشنه‌ی آبادی است
خسته از شلاق استبدادی است
مرهم دردش کمی آزادی است
بچه‌ها این کار فردای شماست

هادی خرسندی، طنز‌نویس، شاعر، بداهه‌سرا و نویسنده‌ای است که از ۱۵ سالگی همکاری‌اش را با نشریه‌ی فکاهی توفیق آغاز کرده و اولین مطالبش را برای توفیق نوشته است.

هادی خرسندی متولد ۱۳۲۵ تهران است. حضورش در عرصه‌ی مطبوعات ایران گویی بر پله‌های رشد و پیشرفت بوده؛ تا جایی که در یکی دو سال قبل از انقلاب، یکی از مشهورترین طنزنویسان ایران به شمار می‌رود.

دو سه ماهی پس از انقلاب، هادی خرسندی شعر معروف اسم شب یا تصویر انقلاب را سروده است.

همانی که به‌ وسیله‌ی مسعود بهنود اجرا شد و دست به دست می‌گشت.

رهگذر، ایست بی‌پدر مادر
اسم شب چیست بی‌پدر مادر
اسم شب را بگو اگر دانی
به چه مقصد در این خیابانی
- اسم شب هر چه هست بی‌خبرم
آمدم نان بگیرم و ببرم
خانه‌ام در همین خیابان است
به گمانم که اسم شب نان است
نه، گمان می‌کنم وطن باشد
اسم ایران خوب من باشد
رهگذر، بیش از این مشو پررو
حرف خود را بسنج و بعد بگو
- گفتم ایران مگر به‌جز این است
نکند اسم شب فلسطین است؟

هادی خرسندی، پس از انقلاب ناچار به زندگی در تبعید شد و در لندن نشریه‌ی اصغر‌آقا را بنیان گذاشت. او سال‌هاست که علاوه بر انتشار این نشریه، در سایت‌های اصغر‌آقا و هادی‌سرا می‌نویسد.

هم‌چنین در شهرهای اروپا و آمریکا برای دوستدارانش برنامه‌ی استندآپ کمدی اجرا می‌کند. برنامه‌ای تئاتری که با طنز بداهه و کمدی موقعیت اجرا می‌شود و طرفداران بسیار دارد.

در نیمه شبی در لندن، دم دمای صبح از هادی خرسندی پرسیدم آقای خرسندی ایران یعنی چه؟


هادی خرسندی، طنز‌نویس، شاعر، بداهه‌سرا

ایران از لحاظ یک ایرانی، یک معنی دارد و از لحاظ یک غیرایرانی هم یک معنی دارد. از لحاظ یک بیزنس‌من انگلیسی یک معنی و از لحاظ یک عضو سی‌آی‌ای یک معنی دیگر دارد.

و معنی‌ای که من شخصاً برای ایران دارم، بی‌گمان معنی وطن است فارغ از احساسات ناسیونالیستی و فاشیستی، سرزمین من است و من بی‌گمان آرزوی بازگشت به آن سرزمین را دارم.

اما امروز هم در ۵۵ سالگی می‌گویم، اگر به آن سرزمین بازگردم‌، سه ماه می‌مانم و به انگلستان برمی‌گردم.

نمی‌دانم، اگر باز بخواهم فکر بکنم و از این سوال غافلگیر نباشم‌؛ می‌توانم بگویم که ایران بی‌گمان سرزمینی است که برای همه‌ی ما خیار و گوجه‌فرنگی‌‌اش خوشمزه‌تر است و شاید به این دلیل است که از خاک نیاکان ما آمده و ژن من در آن خیار و گوجه‌فرنگی هست.

به همین دلیل است که اگر هزار تا گوجه‌فرنگی بگذارند؛ من می‌توانم با بوییدن آن، گوجه‌فرنگی ایرانی را از داخل این‌ها تشخیص بدهم. چون آن گوجه‌فرنگی خویشاوند من است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

چگونه متولد ۱۳۲۵میتواند ۵۵ ساله باشد؟؟

-- بدون نام ، Aug 24, 2008 در ساعت 04:29 PM

جواب پرسنده‌ي بدون نام روشن است: شعبده بازي كلمات. آخر حرف حرف يك شعبده‌باز است.
.
جناب معروفي، از اشاره‌ و گفت‌وگوتان با خرسندي سپاسگزارم. اگر يادتان باشد خرسندي در سال 57 مثنوي گفته بود كه با اين بيت آغاز مي‌شود:
.
خدا يك شب به خواب شاه آمد
خميني با خدا همراه آمد
.
سرعت انتشار اين شعر در آن روزها چنان بود كه در همه‌ي شهرها ردي از آن پيدا مي‌كردي و كسي نمي‌دانست گوينده‌ي آن كيست. من خودم طي سال‌هاي اخير متوجه شدم گوينده‌ي آن، جناب خرسندي بوده است. از شما تقاضا دارم، چنانچه مقدور بود، گفت‌وگويي با ايشان داشته باشيد در باره‌ي همان مثنوي، و فضاي گفتن، انتشار و انعكاس‌ آن را از زبان او بشنويد. بدون ترديد اين مثنوي بخشي از ادبيات انقلاب ايران است.
-------------------------------------------------
فرنود عزيزم
همين طور است. هادی خرسندی خوب ما مثنوی های ارزشمندی در زبان فارسی به جا گذاشته که سعی می کنم با کمک خود ايشان در زمانه به اجرای تازه ای درشان بياورم.
عباس معروفی

-- فرنود ، Aug 24, 2008 در ساعت 04:29 PM

ممنون عباس آقاي معروفي
فقط اي كاش شعر اسم شب رو باصداي خود ميرزا مسعود خان بهنود ضبط ميكردين...
دوستان كامت گذار اگه لينك صداي بهنود رو دارن،دريغ نكنن از ما...
پيش پيش متشكرم
-------------------------------------
خيلی دنبالش گشتم و نيافتم. مسعود بهنود بسيار حرفه ای و زيبا اجرايش کرده. سعی می کنم پيداش کنم، اما اگر کسی دارد، به من لطف کن.
ممنون خواهم بود.
عباس معروفی

-- اميدوارآينده ، Aug 24, 2008 در ساعت 04:29 PM

هادی را دوست دارم.
-------------------------------
من هم.

-- بدون نام ، Aug 25, 2008 در ساعت 04:29 PM

نه قربان، قدم رنجه نفرمائيد!! ايران عين همونيه كه تو تلويزيون نشون ميدن. چرا صرف وقت و هز ينه؟!
خيار و گوجه هم كه تو لندن كم نيست. از هر نوعش.

-- عبدل خان ، Aug 25, 2008 در ساعت 04:29 PM

در این سی سالی که بارغبت و علاقه اشعار هادی خرسندی را میخوانم بارها پیش آمده که در برابر سادگی و درستی این اشعار نفسم بند آمده و غم را به سختی قورت داده ام. همین!
-------------------------------------------
حميد عزيزم
همين طور است.
از دل برآمده، بر دل می نشيند.

-- حمید صدر ، Aug 25, 2008 در ساعت 04:29 PM

هادي خان،راضي به زحمت شما نيستيم!

-- احمد ، Aug 25, 2008 در ساعت 04:29 PM

چه شعرای خوبی انتخاب کردین

-- میلاد ، Aug 25, 2008 در ساعت 04:29 PM

he was born in fariman near mashhad not tehran according to what he said in VOA

-- shahrokh ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

جناب معروفی عزیز چه کار زیبایی کردی که در زمان حیات به سراغ نازنینانمان رفتی. ترا و او را دوست دارم. آنقدر بمانید تا در ایران همدیگر را ملاقات کنیم.

-- عبدالقادر بلوچ ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

اما امروز هم در ۵۵ سالگی می‌گویم، اگر به آن سرزمین بازگردم‌، سه ماه می‌مانم و به انگلستان برمی‌گردم.

هادی عزیز هر وقت خواستی، هر کاری بکن، حتی رفتن به ایران، که بعید میدانم به جمهوری جهل و جنایت برگردی.
ولی بیشتر فکر میکنم که تکرار این حرفِ ۷ سال پیشِ شما، یک تستِ بازگشتِ طنز نویس به ایران باشد و به شما ربطی نداشته باشد.
هر گردی گردو نیست و هر طنز نویسی هم خرسندی.

-- اشکان ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

من شعر "آن یکی وامی طلب کرد از رفیق" خرسندی را از بهترین اشعار او یافتم. با اشعار مولانا پهلو می زند.

-- بدون نام ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

با سلام مسلما آقای خرسندی یکي ازشاعر ان کمدین پیش کسوت هستند .ایشان به همراه پرویز صیاد به سیدني آمده بودند. بدون اقرار باید بگویم 90% از بینندگان این برنامه معتقد بودند که قسمت اول بدک نبود وقسمت دوم کسل کننده و بیمزه بود . تا کي برنامه های تکراری و بیاد گذشته خوش بودند. هنرمندان ما باید مسولانه تر برخورد کنند و به شعور مردم احترام بگذارند.

-- شیرین ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM


با سپاس از کارها و این کارتان
در عین تنگ وقتی روزانه لااقل یکبار از دیدن جمالش عشق میکنم. یکبار حسابی حالم را گرفت. وقتی در باره نوه اش نوشت. حسرت زده با خودم میگفتم: کاش یک نوه بودم!
خوسندیِ نا خورسند، خورسندیِ خودمان است. ملک ماست!
امروز باش خورسندی
فیروز باش خورسندی
بر ما خورسندان خود
هر روز باش خورسندی
مشتری

-- بدون نام ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

ajab vatan doosti! khoobe ke in ghadr sadegh hast.3 mah ham zahmat nakeshin.hala khoobe az ghebale hamin bad bakhtihaye alane irane ke daran noon mikhoran

-- بدون نام ، Aug 26, 2008 در ساعت 04:29 PM

با سپاس از آقاي معروفي و راديو زمانه،
در پاسخ اينکه «چگونه متولد ۱۳۲۵میتواند ۵۵ ساله باشد؟؟» (با دو تا علامت سؤال!)، عرض ميکنم که «شعبده‌بازي» در کار نيست، بلکه اين گفتگو بايد به حدود 9 سال پيش برگردد که البته من هيچ به يادش ندارم جز اينکه حرف ها و جواب‌ها همه برايم آشناست و دقيقاً از من است. اما از اظهارنظرها بيشتر عشق کردم! جمال همه‌تان را عشق است.
هادي 64ساله!
www.AsgharAgha.com
-----------------------------------------------
هادی عزيزم سلام
خب مهم اين است که همه دوستت دارند.
می بايدش هزار قدح خون به سر کشد
تا در مذاق خلق گوارا شود کسی.
اميدوارم به زودی ببينمت.
عباس معروفی

-- هادي خرسندي ، Sep 6, 2008 در ساعت 04:29 PM