رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ شهریور ۱۳۸۷

«ايران؛ يک چالش، ابهام، يا نويد؟»

عباس معروفی
maroufi@radiozamaneh.com

آبراهام بورگ، (Abraham Burg) سیاستمدار و نویسنده اسراییلی، متولد ۱۹۵۵ بیت‌المقدس، فارغ‌التحصیل جامعه‌شناسی، یکی از بنیان‌گذاران جنبش صلح پیس‌ناو است.

این فرزند یوزف بورگ، سیاستمدار اسراییلی آلمانی‌الاصل، شش فرزند دارد و در حزب کارگر عضویت داشته است. آبراهام بورگ تا سال ۲۰۰۳، سخنگو و رییس پارلمان اسراییل بوده و ۱۹ روز نیز مقام ریاست جمهوری اسراییل را به عهده داشته؛ یعنی از ۱۲ جولای تا اول آگوست ۲۰۰۰.

او در اکتبر ۲۰۰۳ به خاطر نوشتن و انتشار مقاله‌ای انتقادی درباره‌ی صهیونیزم در گاردین با عنوان پایان صهیونیسم در دادگاهی در اسراییل محکوم شد و از آن پس از سیاست کناره گرفت.
آبراهام بورگ چند کتاب نوشته از جمله «خدا برگشته» و «هیتلر مغلوب»

من با آبراهام بورگ در فستیوال رنسانس دوم ایتالیا آشنا شدم و او را روشنفکری با تحمل‌پذیری بالا یافتم. چند روزی که با هم بودیم احساس می‌کردم سال‌هاست او را می‌شناسم. معمولاً سر یک میز با هم شام و ناهار می‌خوردیم و وقت‌هایی را با هم حرف می‌زدیم.


آبراهام بورگ، عکس از زمانه

او علاوه بر انگلیسی، به زبان آلمانی هم تسلط داشت و روزی که من سخنرانی داشتم آمده بود. وقتی سخنرانی‌ام تمام شد و برگشتم سر جای خودم، متوجه شدم که شدیداً تحت تأثیر قرار گرفته است.

دست‌هاش را روی دست‌هام گذاشت،‌ با چشم‌های مهربان و مرطوب به من نگاه کرد و گفت: خوشحالم که با هم دوستیم

وقتی به کشورش برگشت در نامه‌ای برای من نوشته بود احساس می‌کنم ما با هم از یک خانواده هستیم، و یادت باشد که تو همیشه خانه‌ای هم در بیت‌المقدس داری.

آبراهام بورگ آدمی است که کم‌تر جایی آفتابی می‌شود و برای شرکت در همین فستیوال رنسانس دوم دعوت‌نامه‌های زیادی برای او نوشته بودند و او به سختی پذیرفته بود.

در روز پایانی، رییس فستیوال از او پرسید آیا سال دیگر هم خواهد آمد؟ و او با دست به جمع ما ایرانی‌ها اشاره کرد و گفت: اگر این‌ها باشند، حتماً می‌آیم.

به راستی روزهایی را که با هم گذراندیم جزو خاطرات خوب من است. و او مدام سعی می‌کرد فضا را شاد و سرزنده نگه دارد. یک شب در حین صحبت از او پرسیدم:

Download it Here!

آبراهام، ایران یعنی چه؟

ایران یک چالش، یک ابهام، یک نوید؛ و من این‌جا با نوید شروع می‌کنم. ایران یک تمدن باستانی دو هزار ساله، چهار هزار ساله، پنج هزار ساله است؛ مهم نیست چند سال و من به خودم می‌گویم وقتی شما یک تمدن باستانی مثل این را دارید، دیگر مسأله سیاست امروز و الآنش نیست.

سیاست امروز و الآن پنج سال، ۲۵ سال یا ۵۰ سال است و همین. بعد عمق تمدن ایرانی برمی‌گردد و بالا می‌آید، و این تمدن ایرانی شامل فرهنگ زرتشتی و فرهنگ شیعه است، ترکیب بسیار والایی است؛ و همان چیزی است که ملت ایران منتظر آن هستند و این بخش همان بخش نوید است.

بخش بعدی یعنی ابهام. من متوجه شدم که بسیاری از واقعیت‌های انسانی، آن‌چه ما می‌بینیم و نمی‌بینیم؛ چیزی که من در ایران می‌بینم شامل دو لایه است. حکومت، دولت، سیستم، مؤسسه‌ها که جدی و عصبانی و عصبی هستند و بعد در لایه‌ی دیگر خیابان‌ها را می‌بینم؛ جوان‌ها، موزیک، دی‌جی‌ها، مارک‌های مشهور لباس، و بعد می‌پرسم این‌ها دیگر چیست؟

این دو واقعیت، ایران است که یک ابهام شده و من سعی می‌کنم از خودم بپرسم ایران واقعی چیست؟ و اگر هر دو لایه ایران واقعی هستند، ترکیب این دو تا چیست و این‌ها چه طور می‌توانند با هم جمع بشوند و کنار هم قرار بگیرند؟

سوم، ایران یک چالش است. این‌جا خاورمیانه است. و اسرائیل‌ من ۱۰۰ سال، ۸۰ سال تلاش کرده تا کاری در خاورمیانه صورت بدهد؛ برای همراهی، برای جنگیدن، برای صلح. با بعضی‌ها جنگیده، با برخی صلح کرده است.

شرایط خیلی پیچیده است و در نهایت از نظر عرب‌ها ما خارجی و بیگانه هستیم. اما از نظر عرب‌ها و فلسطینی‌ها تنها من نیستم که خارجی هستم، ایرانی‌ها هم خارجی هستند؛ چون عرب نیستند.

بنابراین من از خودم می‌پرسم آیا امکان دارد که من به جای این‌که روز و شب با عرب‌ها بجنگم، یک نوع همکاری بین ما و ترکیه و ایران که همه غیر عرب هستیم برقرار بشود.

همه‌ی ما که دارای سنت‌ها و فرهنگ باستانی هستیم و همه در نهایت همکاری و مشارکت کنیم؟ همان طور که در گذشته همکاری کردیم.

یهودی‌ها با ایران معمولاً همکاری داشتند. اسراییل و ترکیه با هم همکاری داشتند و الآن هم ترکیه و ایران با هم همکاری و مشارکت دارند. بنابراین شاید یک امر باالقوه وجود داشته باشد.

جمع این سه مورد ایران است برای من.

بهترین تجربه‌ی زندگی‌ات چیست؟

هنوز نداشته‌ام ...

بدترین تجربه‌ی زندگی‌ات چیست؟

هرگز نخواهم داشت. من آدم مثبت و خوش‌بینی هستم. هر چیزی که تا به امروز و الآن داشته‌ام، فردا چیزی بهترش را خواهم داشت. و هر چیز بدی که اتفاق بیفتد، فراموشش می‌کنم. پس بهترین تجربه‌ی زندگی من می‌تواند خوشحالی باشد.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

اولا بیت المقدس نمی گویند زیرا هزاران سال است که اورشلیم گفته میشود تنها کشورهای اسلامی بیت المقدس می نامند .
همکاری ایران ترکیه و اسرائیل یک حرکت ضد نژادی و تبعیض آمیز است ما باید با همه ی دنیا جدا از افکار دینی رنگ پوست و ملیتشان دوست باشیم و به انسان فکر کنیم .

-- فرهاد- فریاد ، Aug 22, 2008 در ساعت 05:06 PM

اما در عين تلاش براي دوستي با همه‌ي دنيا، طبيعي است كه منافع ملي‌مان را هم پاس بداريم و بر پايه سياستي كه در جهان پذيرفته شده قدر آنهايي كه منافع ملي‌مان را پاس مي‌دارند بدانيم و با آن ديگران برخورد كنيم.
همين الان هم اگه مشخص بشه كه اسراييل در دامن زدن به جريان‌هاي قوم‌گراي ايراني دست داره، دوستي خيلي از ايرانيان را از دست خواهد داد.
به هر حال جمله آقاي بورگ درباره ايران (بخش نويد) خيلي تفكربرانگيز بود.

-- عليرضا افشاري ، Aug 22, 2008 در ساعت 05:06 PM

من نميدانم چرا اين آقاي معروفي مدتي است كه دوره راه افتاده و با با يهودي هاي مقام رسمي مصاحبه ميكنه!
-------------------------------------
دوست بی نام و نشان گرامی
من وقتی با نويسنده و هنرمند و متخصصی گفتگو می کنم اول نمی پرسم دين و ايمانش چيست. تفتيش عقيده نمی کنم. برای من حرفهايی است که می زند مهم است نه چيزهای ديگر . بعد وقتی بيوگرافی اش را می خوانم می بينم که فلان مشخصه را هم دارد.
بيش از صد گفتگو با افراد مختلف داشته ام که دو تا از اين افراد يهودی بوده اند. و آيا بايد از کسی اجازه بگيرم؟ يا گزينش کنم؟ مثلاً بپرسم کفن چند متر است؟ اگر جواب صحيح داد اجازه ی مدراج عالی ترش را صادر کنم؟ وانگهی، اين مرزها و محدوديت های قوطی کبريتی به چه دردی می خورد که اينهمه براش يقه جر می دهی؟ به کرم ابريشم هم که نگاه کني می بيني برگ توت می خورد، راه می رود، بزرگ می شود، پيله می سازد ابريشم، و بعد پروانه می شود و تکثير می کند.
و ما تا آمديم با همسايه ی ارمنی و يهودی و آسوری حرف بزنيم ، يکی در آمد که: با اينها حرف نزن، باهاشان دست نده، اينها نجس اند، برو دست هات را بشور!
با اينهمه، از حرف های اين خواننده ی گرامی هنوز نفهميده ام چی اذيتش کرده؛ يهودی بودن مصاحبه شونده؟ يا سياستمدار بودنش؟

-- بدون نام ، Aug 23, 2008 در ساعت 05:06 PM

متاسفانه در ایران تبلیغات ضد یهودی شدید است به طوری که اکثر افراد ضدیت با یهودیان را به عنوان یک اصل پذیرفته‌اند.

-- بدون نام ، Aug 23, 2008 در ساعت 05:06 PM

آقاي معروفي با نام و نشان گرامي!

چرا شلوغش ميفرمائيد. كي گفت اينها نجس هستند و باهاشان دست نده؟ نكند قياس به نفس ميفرمائيد؟
تحمل روشنفكريتان در همين حد است؟ شماهستيد كه كلمه كلمه يهودي را معادل توهين فرض كرده ايد.
مصاحبه قبلي با يكي از اين حضرات كه در خاطر مباركتان هست ؟ در اين وضعيت حساسي كه ايران (كه گهگاه برايش دچار غش و ضعف ميشويد) در آن قرار گرفته است چه سوز و بريزي راه انداخته بوديد كه بله،ايران ميخواهد بمب اتمي بسازد و چه و چه ها؟ روش "كبك"ي را فراموش كنيد.
دوست بي نام و نشان
با اين حد تحملي كه نشان داديد.مطمئن هستم كه اين مطلب منعكس نميشود ولي خودتان كه ميخوانيد.

-- بدون نام ، Aug 24, 2008 در ساعت 05:06 PM