رادیو زمانه > خارج از سیاست > هفتاد ثانیه با چهرهها > مجموعه وجودی من از ایران میآید | ||
مجموعه وجودی من از ایران میآید
هوشنگ صناعیها متولد ۱۳۲۹ تهران، فارغالتحصیل در رشته معماری و شهرسازی دانشگاه فنی مونیخ است. او عضو منتخب هیات موسسان نظام معماری و شهرسازی در ایران بود و همچنین ریاست کارکنان سازمان برنامه و بودجه ایران در سال ۱۳۸۰ را به عهده داشته است. هوشنگ صناعیها در سال ۱۳۸۲ به آلمان بازگشته و بار دیگر فوق لیسانس جامعهشناسی را از دانشگاه فرانکفورت اخذ کرده است و به عنوان کارشناس راهنما در موضوعات مربوط به معماری و شهرسازی در رساله دکترای دانشجویان «اونریش اوبرمن» در کرسی استادی او در دانشگاه فرانکفورت همکاری علمی میکند. هوشنگ صناعیها عضو انجمن علمی هرمنوتیک عینی آلمان است. نخستین کتابش را در زمینه هرمنوتیک عینی در سال ۱۳۸۶ انتشار داد. کتابی با عنوان «تاویل متن و هرمنوتیک عینی در آثار احمد شاملو، عباس معروفی و تورات» که مروری است بر طوفان نوح در تورات. دومین کتاب او باز هم تاویل متن در آثار ادبی معاصر ایران است که به زودی منتشر میشود. هوشنگ صناعیها در مراسم خداحافظی پروفسور اولریش اوبرمن، جامعهشناس مشهور از دانشگاه گوته فرانکفورت یکی از سخنرانان بود. از او پرسیدم، ایران یعنی چه؟
ایران یعنی چه؟ ایران یعنی وطن من. ایران یعنی فرهنگ من. ایران یعنی فامیل من. ایران یعنی پدر من. ایران یعنی مادر من. ایران یعنی زادگاه من. ایران یعنی همهی وجود من. حالا دیگر چه هستم و چه نیستم خودم نمیتوانم درباره آن صحبت بکنم ولی میدانم که متعلق به آن آب و خاک هستم و هرچه هم که دارم و ندارم مدیون آن سرزمین هستم و پدر و مادرم و فرهنگی که من را اینچنین ساخته که امروز هستم. قشنگترین تجربهای که در عمرت داشتی چه بوده؟ قشنگترین تجربهای که داشتم این بوده که فرزند دارم. دو تا فرزند دختر دارم. این قشنگترین تجربهی زندگی من است. بدترین تجربهای که در عمرت پشت سر گذاشتی چیست؟ از دست دادن زنم. درواقع تجربه دو بعد دارد. یک بعد درد دارد و یک بعد شناخت. من این دو تا را تجربه کردم. درد آن خیلی زیاد بود و هست ولی از طرف دیگر به زندگیام یک معنا داد که اگر این درد را نمیکشیدم درواقع نیمه آگاه از این دنیا میرفتم و این مزد دردی است که آدم از این تجربه میگیرد. |
نظرهای خوانندگان
آقای معروفی سلام. در یکی از برنامه های صدای آمریکا به این نکته اشاره کردید که در ... به شما گفته اند که باید کارتان را یک کارمند ویراستاری کند!! این موضوع خیلی مرا آزاد داد؛ چون من هم آنجا کار می کردم و بعضی از افراد این گروهی که در آنجا مشغول کار هست به گونه ای فقط به بقای مالی و قراردادهای خود فکر می کند و نه این که چه مطالب ضعیفی از نظر انشاء روی صفحه می گذارند، از شما می خواهم آن مصاحبه را کمی بازتر کنید؛ چون جماعت کارمند حالا گزینشی تر عمل می کنند و البته با نقاب های قوی تری که ناظر خارجی قادر به تشخیص آن ها نیست. چرا ما ایرانی ها هر جا که هستیم باید این طور جهان سومی رفتار کنیم؟
-- ر ، Jul 3, 2008 در ساعت 04:54 PMasasan chonin porsesh hai an ham be ghasde enteshar dar chonin resanei, bi mohtavast. har chand yek bakhse majara ke moarefie shakhasiathaye irani ast arzeshmand ast, vali inke az chonin shkhsiathai porseshhaye shakhsii ke danestanash abraye mokhatab ahmiati nadarad kare parti ast.
-- khosro ، Jul 4, 2008 در ساعت 04:54 PMجناب آقاي معروفي، ممكن است از راه لطف خلاصهاي از كتاب هرمنوتيك عيني را به خصوص بخش مربوط به شعر شاملو، براي امثال من كه دسترسي به كتاب ندارند، در اينجا يا هر صفحه ي ديگر قابل دسترس، فراهم كنيد؟ اين خلاصه اگر به گونهاي باشد كه روش كار، شيوهي هرمنوتيك، و نتايج آن را منعكس كند، بسيار مفيد و مطلوب خواهد بود.
-- آرمان. الف ، Jul 4, 2008 در ساعت 04:54 PMبا سپاس
raastash nafahmidam kojAye in matlab chize jadid o jAleb angizi bOd?
-- rahaa ، Jul 4, 2008 در ساعت 04:54 PM