رادیو زمانه > خارج از سیاست > با آقای نویسنده > آیا ایران یعنی زبان فارسی؟ | ||
آیا ایران یعنی زبان فارسی؟این هفته ذهنم مشغول پایتخت جهانی کتاب بود. میدانید که با ابتکار کمیسیون ملی هر سال یک شهر به عنوان پایتخت جهانی کتاب برگزیده میشود و تا کنون ده شهر جهان را به عنوان پایتخت جهانی کتاب معرفی کردند. مادرید، مقدونیه، دهلی نو، انتو، مونترآل، تورین، بوگوتا، آمستردام و بیروت. یکی از مسئولان وزارت ارشاد گفته ما هیچ نامهای از سازمان جهانی یونسکو برای اینکه تهران پایتخت جهانی کتاب نامیده بشود دریافت نکردیم. زنگی و نام کافور مصداق همین جا است. بگذریم. برویم سروقت نامههای این هفته.
من در رادیو زمانه یک برنامه جدید تهیه میکنم با عنوان «همین گفتگوی ساده» هفته پیش در این برنامه گفتگویی داشتم با پروفسور محسن مسرت درباره انرژی در ایران. بحث ما محدود کردن انرژی هستهای در جهان و بویژه ایران بود که دوستی به نام بهنام پای این مطلب اتمی برای من نوشته: سلام جای شگفت است که جناب معروفی در این چند هفته هیچ اشارهای، هیچ سخنی و هیچ مقالهای به مناسبت فوت استاد ابراهیمی در برنامهشان یادآور نشدند. امیدوارم سخنم را بر جایگاه گفته باشم. با سپاس، بهنام. پیش از اینها شنیده و دیده بودم که کسانی میگفتند چرا درباره فلان موضوع نوشتی یا درمورد فلان آدم حرفی زدی. اما اینکه کسی بپرسد چرا درباره فلان آدم چیزی ننوشتی برای من پدیده جالبی است. بهتر است که به دوستمان آقای بهنام بگویم بگذارید ما خودمان انتخاب کنیم که چه بنویسیم و درباره کی بنویسیم و چه ننویسیم. یا به زبان دیگر نویسنده آزاد است هرچه دلش میخواهد یا درباره هر چیز و هرکس که دوست دارد بنویسد. خواننده هم حق دارد به آن نوشته انتقاد بکند. «هفتاد ثانیه با چهرهها» عنوان یکی دیگر از برنامههایی است که من در رادیو زمانه تهیه میکنم. در این برنامه من با چهرههای فرهنگی، ادبی، سیاسی، ورزشی، علمی و اجتماعی چند پرسش کوتاه مطرح میکنم. ایران یعنی چه؟ بدترین تجربه شما چه بوده و بهترین تجربه شما چه بوده؟ تا کنون با بسیاری این سوال را مطرح کردم و شما حتما برخی از آنها را شنیدید. هفته پیش این پرسش را با مهدی خلجی مطرح کرده بودم که وقتی این مطلب انتشار یافت دیدم نظرهای زیادی پای مطلب آمده. برخی از این نظرها شبیه به هم هستند. در مجموع به نظر میرسد که بسیاری افراد با نظر مهدی خلجی موافق نیستند. من از او پرسیده بودم ایران یعنی چه و او پاسخ داده بود ایران یعنی زبان فارسی. پاسخ مهدی خلجی اعتراض بسیاری را برانگیخته از جمله مانی ب که نوشته: خب، خیالم راحت شد. ایران اگر زبان فارسی باشد با حمله اتمی آمریکا از بین نمیرود و زنده خواهد ماند. زنده باد زبان فارسی. دوست دیگرمان علی نوشته که پس به نظر این استاد که مادربزرگ اینجانب که به مکتب نرفته و خط ننوشته و حتی یک کلمه هم فارسی بلد نیست لابد ایرانی نیست. و آقای محمدرضا هیات نوشته که وقتی نوشته فوق را خواندم به یاد داستان مانقلت اثر نویسنده گرانقدر مرحوم چنگیز آیتماتوف افتادم. داستانی که درمورد از خود بیگانگی و آسیمیلاسیون نوشته شده. داستان فردی که هویت خود، گذشته خود و حتی پدر و مادر خود را فراموش کرده و از آنان فرار میکند. آقای خلجی هم جزو همین افراد هستند. با وجودی که نام خلج یکی از اقوام قدیمی ترک را یدک میکشند ولی چنان دچار از خود بیگانگی شدند که ایران از نظر ایشان تنها زبان فارسی است و بس. معلوم میشود که ایران آقای خلجی خیلی کوچک است. تنها شامل سخنوران زبان فارسی است. ایران ایشان شامل آذربایجان، گلستان، سیستان و بلوچستان، لرستان، خوزستان، کردستان، گیلان و حتی خلجستان نمیشود. امیدوارم این بار آقای خلجی جرات اعتراف به اشتباه خود را داشته باشد تا بعدا به خاطر آن افسوس نخورد. محمدرضا هیات. نامهی بعدی را فرنگیس از هلند نوشته باز هم در همین زمینه. فرنگیس نوشته من هم ایرانی هستم، اما به زبان کردی حرف میزنم و دوستم ایرانی است به زبان بلوچی و آن دیگری اهل خوزستان است و به زبان عربی صحبت میکند. ایران متشکل از اقوام مختلف است. و همین ایران را یگانه و زیبا کرده. ایشان بهتر است بجای الهیات اول به خودشناسی، میهنشناسی و کمی هم قدردانی از پدر و مادر بپردازد که گویا همه را فراموش کرده. یاد کودکیاش هم بیفتد و کمی احساس و عشق داشته باشد. سخنان این آقا بدون ذرهای احساس است. همان چیزی است که این دوره خیلی از نبودن آن در رنج هستند. این آقا اگر در مواردی استعداد دارد، اما از هوش عاطفی و اجتماعی بیبهره است. من افتخار میکنم که علاوه بر زبان کردی به زبان زیبای فارسی که غنی از عاطفه هم هست مسلطم. اما ایران محدود به یک زبان یا قوم نیست. ایران یعنی وطن، خانه، خانواده، کودکی، عشقهایت، روابط و دوستهایت. ایران یعنی تاریخ و تمدنی کهن. یعنی مردمی که سالها است به امید آزادی و دموکراسی مبارزه میکنند. هر چند تاکنون ناکام اما هنوز هستند کسانی که امیدوارانه در این راه قدم برمیدارند و شاید زندانی و مجازات بشوند اما چون عشق به وطن دارند ادامه میدهند. حیف نیست که این عشقها، زیباییها و صدها مورد دیگر را نبینی و از میهن فقط به زبان اکتفا کنی و ادعا هم داشته باشی. این سوال را از خانم سیمین بهبهانی هم کرده بودید. پاسخ این خانم فرهیخته و عاشق کجا و جواب آقای الهیات دان کجا. فرنگیس از هلند. خب برخی از نظرها را شنیدید و من دیگر همه نظرها را نمیخوانم. تقریبا میتوانم بگویم همه این سیزده نفر کمابیش به همین مساله انتقاد دارند. یادآوری میکنم من وقتی دربرابر چهرهها و فعالان فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، فلسفی قرار میگیرم در موقعیتی خاص فیالبداهه از آنها میپرسم ایران یعنی چه؟ برای من مهم این است که آنها بدون فکر کردن بتوانند راجع به کشورشان حرف بزنند. من به آنها فرصت فکرکردن نمیدهم. این مهم است که در وهله اول در آن لحظه چه پاسخی دریافت میکنم، مثل یک عکس فوری. با این همه نظرهای خودتان را شنیدید و من سعی میکنم از دوستم مهدی خلجی بخواهم که خودش در این مورد توضیح بدهد. آیا ایران یعنی زبان فارسی. بله زبان رسمی کشور ما فارسی است. امیدوارم که این برنامه هفتاد ثانیه با چهرهها و بحث ایران ادامه پیدا بکند و ما بتوانیم نظرهای چهرههای مختلف کشورمان را و حتی چهرههای خارجی را راجع به ایران برای شما پخش کنیم. |
نظرهای خوانندگان
ايران يعني زبان فارسي. اين سخن در گشودگي خود، شامل همهي آن ظرفيتهاي تمدني است كه از راه زبان و در تقابل با آن زبان، تحقق پيدا ميكند. ايران يعني زبان فارسي، و همهي اقليمهاي ايراني، با زبانهاي كردي، بلوچي، خوزي، اصفهاني، مركزي، لري، گيلكي، طبري، شعاعهاي زبان فارسياند. اقوام تركزبان هم در تقابل با زبان فارسي، هويت محلي خود را باز مييابند. همچنان كه ايران (فارسي زبان) در تقابل با زبان انگليسي (مثلا) هويت ملي خود را باز مييابد. ايران يعني زبان فارسي.
-- بينام ، Jun 27, 2008 در ساعت 07:32 PMاینکه زبان فارسی زبان ایرانیان است و اینکه سایر اقوام چه در محدوده ی ایران فعلی یا در محدوده ی فلات ایران همه به غنای این زبان یاری رسانده اند مثلا شاید به جرئت بتوان گفت نویسندگان یا شاعران ترک زبان بیشترین سهم را در این زبان همه ی اقوام ایرانی سهم داشته اند و شاید بتوان گفت زبان فارسی چکیده ی زبان همه ی اقوام است دوستان توجه کنند بخشی از این ژرفای زبان فارسی خود آنانند اقوام کرد و ترک در ایران جزئ اصیل ترین ایرانیانند و این زبان هم که فعلا رایج است 1400 سال است که همه ی اقوام ایرانی خواسته اند قبل از آن زبان دیگری بود حتی خط دیگری بود اینها همه بر اثر فشار بیگانگان تغییر کرد و باعث شد که خط فارسی و عربی همسانی پیدا کنند این ناسیونالیسم افراطی نیست این اشتراک قومی ایرانیان است
-- Farhad ، Jun 27, 2008 در ساعت 07:32 PMخود من فارس زبانم و از دید من زبان فارسی با یک گویش معیار(نه لزوما لهجه تهرانی که به ایرانی میگویند ایرونی), زبان رسمی کشور است و نقشی مانند زبان انگلیسی در آمریکا را دارد .در واقع زبان ارتباطی و فهم مشترک بین مردم یک کشور است که با زبان های مختلف یا گویش های مختلف از یک زبان صحبت میکنند.
-- رضا ، Jun 27, 2008 در ساعت 07:32 PMوجود زبان هاو گویش های مختلف در یک کشور سرمایه های فرهنگی یک کشور به حساب میآید و از بین رفتن حتی یک گویش هم ضرر به حساب می آید.
اینکه چرا از فلان شخص ننوشتی یعنی خوانندهیی که فقط دنبال بازتاب ذهنش در آنچه میخواند میگردد. آقای معروفی در نوشتههای شما تازگی از جنس امروز هست که من اون رو دوست دارم، دوست دارم وقتی چیزی میشنوم که تاحالا به آن فکر نکردهام. دوست دارم وقتی نگاهی در عمق نوشتهیی منتقل میشود که تکرار من نیست.
-- خاطرهها ، Jun 27, 2008 در ساعت 07:32 PMiran yani fekro farhange irani yani anche mojeb shod iran na arab shavad na moghol shavad na keshvar gharbi
-- Behnam ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMنام ایران از زمان رضاخان ... بر این کشور ... گذاشته شد و شما خوب می دانید که نام اصلی این کشور فارس یا پارس بوده. بنابراین، این کشور تنها شامل فارس زبانهاست که پس از اشغال سرزمینهای دیگران نام ایران را به خود گرفت. بدیهی است هیچ اشغالگری خود را اشغالگر نمی داند. در ضمن چنانچه نظر فارسها را بپذیریم، آیا سزاوار است ترکها، اعراب، کردها، بلوچها و ترکمنها از تحصیل به زبان مادری محروم باشند؟ ... و می دانم خوی نژادپرستانه شما اجازه نمی دهد این مطلب را درج کنید.
-- هامون ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMنام ایران از زمان رضاخان ابله بر این کشور جعلی گذاشته شد.و شما خوب میدانید که نام اصلی این کشور فارس یا پارس بوده.بنا براین ،این کشور تنها شامل فارس زبانهاست که پس از اشغال سرزمینهای دیگران نام ایران را به خود گرفت.بدیهیست هیچ اشغالگری خود را اشغالگر نمیداند.در ضمن چنانچه نظر فارسها را بپذیریم،آیا سزاوار است ترکها،اعراب،کردها،بلوچها و ترکمنها از تحصیل به زبان مادری محروم باشند؟آیا اگر به شما بگویند ترک یا عرب بشو می شوید؟پس ترک،ترک است، عرب ،عرب و...و...وشما فارسها با مهاجرت اجباری این ملیتها مانند همیشه سعی در جعل و تحریف تاریخ دارید.و میدانم خوی نژادپرستانه شما اجازه نمیدهد این مطلب را درج کنید.
-- هامون ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMيك زبان هنگامى زبان رسمى يك كشور است كه پارلمان تصميم گيرى آن كه به طريقى دمكراتيك و آزاد انتخاب شده است، آن زبان را به عنوان زبان رسمى تعيين و در كتاب قانون بنويسد. چنين اتفاقى در ايران نيفتاده است. هنگامى كه يك جامعه از زبان ها و فرهنگ هاى متفاوتى تشكيل شده كه جمع جبرى آنها از فارسى زبانان بيشتر است، چنين تصميمى نمى تواند هم گرفته شود. در اتحاديه اروپا بيست و سه زبان رسمى وجود دارد. از كنج گرد گرفته افكارتان بيرون آييد. لطفا!
-- غير فارس ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMایران از لحاظ به کار بردن زبان های محلی یکی از آزاد ترین کشورهای جهان می باشد و هیچ
-- حسین ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMتبعیض فرهنگی نسبت به اقوام ایرانی وجود
ندارد و تدریس زبانهای محلی خواست اقوام
ایرانی نمی باشد بلکه خواسته گروههای خاصی مانند گروههای قومی مثل پان ترکها و
گروهای چپگرا می باشد که هر دو گروه فوق
از مطرح کردن این مسائل اهداف سیاسی
خود را دنبال می کنند.
اگر ایران مترادف با زبان فارسی است پس آذربایجان و نواحی آن منجمله خلجستان(سرزمین پدری خودباخته فوق الذکر) باید از ایران جدا شود، چون زبان آن مناطق ترکی است. بقیه ملل و اقوام غیر فارس خودشان می دانند.
-- Araz ، Jun 28, 2008 در ساعت 07:32 PMآقاى معروفي محترم، من همان فرنگيس كرد ايرانى هستم، من با اين مسأله كه زبان رسمى ايران زبان فارسى باشه هيچ مشكلى ندارم، خودم و خانواده ام هم به كردى هم به فارسى مسلّط هستيم و هر دوي اين زبان ها را دوست داريم. اشكالى كه من به ان دوست الهيات دان شما گرفتم اين بود كه ايران برابر با زبان فارسى نيست، ايران خيلى بيشتر از يك زبان معنى ميدهد. منظور من اينه که كه آقاى خلجي ايران را فقط به يك زبان محدود كرده و بقيه جنبه های مثبت اين کشور و فرهنگ عظيم را، حتی خانواده و روابطش را نديده گرفته. وگرنه اين يك امر منطقيست که مردم يك كشور بايد همه بتوانند با يك زبان واحد ارتباط برقرار كنند. از نظر من همه اقوام آزاد هستند زبان و فرهنگ بومي را حفظ كنند اما همه بايد زبان رسمى كشور يعنى فارسى را هم بلد باشند. اگر اينجور باشه، مردم اقوام مختلف هم آزادى خودشان را دارند هم با بقيه كشور «اتحاد» دارند، چيزى كه ايران اين روز ها بيش از هر چيز به آن نياز دارد. زبان رسمى ايران فارسى است اما ايران به معناي زبان فارسى نيست.
-- فرنگيس ، Jul 1, 2008 در ساعت 07:32 PMلری و کردی ،بلوچی، گیلکی، سیستانی و مازندرانی گویشهای زبان فارسی هستند.
-- مژده ، Apr 13, 2009 در ساعت 07:32 PMبه نوعی ایران برابر با زبان فارسیست و به نوعی نیست.
ایران برابر با زبان فارسیست چون آثار ادبی پس از اسلام در ایران به زبان فارسیست و ایران برابر با زبان فارسی نیست چون اقوام مختلفی در آن زندگی می کنند.
کردی و لری و گيلکی گويش های زبان فارسی هستند؟ اين تجاهل است يا بيسوادی، ويا هردو؟
-- zagros ، Dec 13, 2009 در ساعت 07:32 PMهيچ منبع زبانشناسی يی چنين ادعای بی اساسی را تاييد نميکند.