رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات جهان > «ای زنهای فراموش شده؛ روش من را بکار ببرید» | ||
«ای زنهای فراموش شده؛ روش من را بکار ببرید»ونداد زمانینزدیک به ۳۰۰ سال پیش، الیزا هیوود1 در دنیای ادبی کاملا مردانه انگلیس، به شیوهی داستانهای عاشقانه (رومانس) شخصیت زن جسوری را خلق میکند به نام فانتامینا.
ماجراهای غیرمترقبهای که فانتامینا خود را درگیر آن میکند در عصر خود شکننده تابوهایی بود که متاسفانه هنوز فرهنگ جهان معاصر اجازه شکستن دوباره آن را نمیتواند به زنان بدهد. فانتامینا، قهرمان داستان عاشقانه خانم هیوود، سه بار شکل ظاهریاش را تغییر میدهد و در قالب سه زن مختلف نقش بازی میکند تا بتواند قادر باشد معشوقه دلخواهش را برای خود حفظ کند. فانتامینا دختر یک نجیب زاده شهرستانی متمولی است که مدتیست در خانهی یک خانم مسن از اقوام خویش در شهری بزرگ زندگی میکند. موقعیت مساعد مالی به او اجازه میدهد که در محافل و مراکزی که اشراف شهر، اوفات فراغت خود را سپری میکنند حضور داشته باشد. فانتامینای موقر، شبی در تاتر مرکزی شهر متوجه خانمهای شاد و جذابی میشود که با لوندی تمام توجه اکثر مردان سالن را به خود جلب کردهاند. مرد جوانی که فانتامینا یک بار در محفلی جدی با او گفتوگوی کوتاهی کرده بود و از آن پس نظرش به سمت او جلب شده بود نیز در بین علاقهمندان زنان درون تاتر مرکزی شهر قرار دارد. فانتامینا تصمیم میگیرد که در اولین فرصت به هیبت خانمهای کذایی در بیاید تا بتواند از این راه جوان مورد علاقهاش را به خود جلب کند.
شب بعد در سالن شلوغ تاتر مرکزی، فانتامینا در نقش زنهای آنچنانی، ولی جذابتر و شیکتر از بقیه ـ بخصوص که زن جدیدی است ـ توجه اکثریت مردان و از جمله مرد دلخواهش را نیز معطوف خود میکند. فانتامینا در پایان نقش اول خود عشق مرد را به چنگ آورده است. فانتامینا میداند که نباید به مردها اطمینان کرد پس: «برای خودش محفوظ میکند تدبیری را که هیچ زنی به فکرش نخواهد رسید» ( صفحه ۲۶۷). قهرمان جسور خانم هیوود اصلا به معشوقهاش فرصت نمیدهد که رابطهی آتشین بین آنها سرد گردد و پیش از آنکه مرد دلخواهش هوس آغاز یک رابطه دیگر را در سر بپروراند، خود او در هیبت زن جذاب جدیدی او را اغوا میکند. فانتامینا زن خیانتکاری نیست و در حقیقت همیشه پایبند به مرد دلخواهش میماند. اعمال او فقط برای نگهداری عشقی است که به او دارد. فانتامینا در واکنش به زنانی که تسلیم وضعیت پر از اجحاف مردسالارانه میشوند پا را فراتر گذاشته و اعلام میکند که با شیوهای که برای حفظ معشوقهاش خلق کرده: «معشوقهاش را که به خیال خود در خفا با زن دیگریست دست انداخته است» (صفحه ۲۶۶).
خانم هیوود بلافاصله این فرصت را مغتنم میشمارد و این سوال را در داستانش از قول فانتامینا مطرح میکند که: «چرا زنها زندگی شان را جهنم میکنند و در ترس و امید روزمره خود را گول میزنند و یک روز از رویا هایشان بر میخیزند و میافتند در وحشت و بدبختی» (صفحه ۲۷۸). داستان فانتامینا در ظاهر به یک رویای سکسی زنانه شبیه است ولی در اصل موقعیت محدود زنها را در رابطه با مردان به زیر سوال میبرد و بیشتر از همه از واکنش خنثای زنان شکایت میکند که تنها وسیله سنتیشان برای نگهداری یک رابطه چیزی نیست جز: «اشک و گله، ناله و زاری و اداهای شبیه آن» (صفحه ۲۷۷). این قهرمان داستانهای عشقی که معمولا منتظر شاهزاده سوار بر اسب سفید است تا او را از چنگال دیوان نجات دهد به درخواست معترضانهای شبیه یک فریاد میرسد که در آن همه زنها را دعوت به پیروی از تدبیر خود میکند که: «آه ای زنهای به فراموشی سپرده شده بیایید و روش من را بکار ببرید» (صفحه ۲۴۸). ۱- Eliza Haywood, Fantomina |
نظرهای خوانندگان
bavar nemi she kard zanhaye gharby sisad sal pish mi donan daran chikar mi konnd
-- jalal ، Nov 14, 2009 در ساعت 05:38 PMخواستم بگویم که نظرات کاملا متفاوتی در باره فانتامینا وجود دارد . همین...
-- ر-ص ، Nov 14, 2009 در ساعت 05:38 PMبا سلام
-- soraya shantiyae ، Nov 14, 2009 در ساعت 05:38 PMآیا ماجراهای عاشقانه فانتامینا کتاب هست؟ اگر کتاب هست مربوط به کدام انتشاراتی است. و اگر کتاب نیست، مایلم بقیه مطلب را در ایمیلم بخوانم.
یک توضییح:
-- بدون نام ، Nov 14, 2009 در ساعت 05:38 PMزنان انگلیسی قرن ١٨ کارهایشان به دنباله روی از ادبیات اواخر قرن ١٧ فرانسه بود.
خوب حالا ما چکار کنیم؟دنباله روی زنهای غربی باشیم؟
-- بدون نام ، Nov 16, 2009 در ساعت 05:38 PMاروپا (یا غرب)یک تجربه منحصر به فرد است که دیگر در هیچ جای دنیا تکرار نخواهد شد.زن اروپایی(غربی) هم به هکذا.
پس انقدر از این نوشته هایی که فقط به درد همون جامعه میخوره به ما غالب نکنید(لطفأ!!).
be nazare man ham hamishe zanha dar roya be sar mibarand va vaghiyatgara nistand va dar hameye maseel mikhahand ke isar konand va ghorbani bashand va vaghti az roya be vaghiyat barmigardand ke dir ast.
-- سمیرا ، Nov 18, 2009 در ساعت 05:38 PM