رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۸ بهمن ۱۳۸۸
قسمت اول

دو داستان و دو نگاه به امپریالیسم

ونداد زمانی

رمان«دور دنیا در هشتاد روز» و «قلب تاریکی» که به شکل سفرنامه در پایان قرن نوزدهم نوشته شده، نماینده‌ی دو شیوه تفکری بود که تلاش داشت تغییرات سریع و شگرف مدرنیسم را در همهمه اوج رشد انقلاب صنعتی اروپا و از همه مهم‌تر شکل‌گیری امپریالیسم را به زعم خود تبين کنند.

نگاه خوش‌بینانه و رویایی که ژول ورن در «دور دنیا در هشتاد روز» از گسترش قدرت و تسلط قدرت‌های اروپایی ترسیم می‌کند، سرشار است از نیات پسندیده کشورهای غربی برای ایجاد شیوه زندگی به‌تر برای همه جهان. در تقابل با دنیای هر لحظه رو به تکامل ژول ورن که از منظر شخصیت اصلی رمان آقای فیلیس فاگ روایت می‌شود، داستان بلند تلخ و دردناک «قلب تاریکی» نوشته ژوزف کنراد افشاکننده تأثیرات مخرب استثمار توسط قدرت‌های اروپایی در آفریقا است.


ژول ورن

دو رمان فوق، خوانندگان خود را به دو سمت کاملاً متضاد، با سرانجام‌های مختلف سوق می‌دهند؛ در رمان ژول ورن خواننده شاهد شکل‌گیری یک رویا است و در داستان کنراد تنها یک کابوس است که مثل بختک بر روی خوانندگان این متن می‌افتد.

بخش مهمی از دید خوش‌بینانه ژول ورن ناشی از حضور کمابیش بلندمدت صلح در اروپا است. جان داروین این پدیده را در کتاب خود، «بعد از تیمور لنگ» به این صورت اذعان کرده است که «اگر چه این ادعا که در سرتاسر دنیای غرب از ١٨٣٠ میلادی تا ١٨٨٠ صلح کامل برقرار بوده است کمی اغراق‌آمیز است ولی در مجموع شاهددوره‌ای طولانی از آرامش در این منطقه بوده‌ایم.» ( صفحه ٢٢٧).

در همین دوره‌ی کمابیش آرام بود که بیش‌ترین و سریع‌ترین دستاوردهای انقلاب صنعتی به بار نشست. به برکت همین ثبات نسبی بود که ناوگان دریانوردی بریتانیا فرصت یافت قدم‌های بزرگی در رشد و توسعه برداشته و شبکه حمل و نقل دریایی خود را عملاً جهانی سازد.

اختراع ماشین بخار و متناوب با آن تولید و گسترش شبکه سراسری راه‌آهن که نه تنها اروپا بل‌که کشورهای اقمار قدرت‌های اروپایی، به‌خصوص بریتانیایی که رسماً و عملاً کبیر شده بود را فراهم آورد به یک‌باره جهان را کوچک‌تر از آن ساخت که تصور می‌رفت. سرعت و امکان ارتباط و حمل و نقل هر لحظه سریع‌تر‌ شونده، زمینه‌های بنیانی را برای فیلیس فاگ، قهرمان رمان ژول ورن مهیا کرد تا او را به فکر سفر «دور دنیا در هشتاد روز» بیاندازد.

ژول ورن از همان ابتدای داستان زمینه معرفی شخصیت یک انگلیسی خشک و بی‌عاطفه را در دستور کار خود قرار می‌دهد. آقای فاگ «این احساس را به آدم می‌دهد که موجودی است کامل و بی شائبه؛ دقیق هم‌چون یک ماشین زمان‌سنج معروف» (صفحه ٦، دور دنیا در هشتاد روز). او واقعاً یک ماشین است (همان‌جا، صفحه ٨) و قادر است که «با یک دقت ریاضی‌گونه از روی قطار به روی کشتی بخار و از آن دوباره به روی قطار بپرد» (صفحه١٤) . او حتی قدم‌هایش را هم‌چون یک مرد ماشینی می‌شمارد، «٥٧٥ دفعه پای راست خود را قبل از پای چپ خود می‌گذارد.» ( صفحه ٨).


کاراکتر اصلی رمان ژول ورن که ثروتش ازطریق شیوه‌های قدیمی اشرافیت ایجاد نشده است (صفحه ٢١) و اعتبارش را از داشتن حساب در بانک بارینگ ٤ می‌داند ( صفحه ٢)، سمبل طبقه جدید متمولی است که در امپراتوری بریتانیا ایجاد شده است؛ یک مرد مدرن که حضور ناگهانی‌اش در جامعه به تازگی ماشین آلات صنعتی‌ای است که هر روز وارد زندگی و جامعه می‌شود. آقای فاگ نه ریشه در اشرافیت دارد و نه حتی همسر و فرزند (صفحه ٣).

آقای فاگ هرچند هرگز پایش را از کشور بیرون نگذاشته است ولی مرد مدرنی است که «هیچ نقطه پرت و دور افتاده‌ایی در جهان نیست که او از آن اطلاع دقیق نداشته باشد» ( صفحه ٢). تنها چیزی که قهرمان مدرن ژول ورن در طول سفرش حفظ می‌کند انگلیسی بودنش است ( صفحه ٢٠). آقای فاگ در حین سفر کاملاً خارق‌العاده‌اش آن‌هم برای اولین بار در طول مدت بسیار کم به دور دنیا، هرگز استعمار و سلطه بریتانیا را بر سایر نواحی جهان به زیر سؤال نمی‌برد «کمپانی هند شرقی از دور خارج شده و تسلطش بر هند به برتانیا محول شده است» (صفحه ٣٧).

فیلیس فاگ درون دنیای تخیلی‌ای زندگی می‌کند که انباشته است از خوش‌بینی به دستاوردهای علمی و صنعتی. دنیایی شاد و کامیابی‌ که همه چیز در آن دقیق و به‌ موقع برنامه‌ریزی شده است. قهرمان داستان ژول ورن ثابت کرد که به یمن تکنولوژی، بشر قادر به هر کار ناممکن خواهد بود؛ بدون آن‌که به خود اجازه دهد که بپرسد به چه قیمتی؟

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

تصورات اشتباهی در این مقاله وجود دارد .

-- Sadegh ، Nov 5, 2009 در ساعت 12:35 PM

اشاره ای به انگلیسی بودن داستان کنراد
نکرده اید.
تشکر

-- سیاووش از تورونتو ، Nov 6, 2009 در ساعت 12:35 PM

ژوزف کنراد به عنوان یک تبعه و نویسنده انگلیس در بخش اول داستان خود و در شروع انتقاد خود از غرب تمایزی قائل می شود بین استعمار خشن اروپاییهای که قبل از انگلیس به غارت افریقا پرداخته بودند و شکل لطیف تر استعمار که انگلیسی ها سردمدارش بودند !؟

-- ماندانا و علی ، Nov 6, 2009 در ساعت 12:35 PM

بهتر می بود که ابتدا امپریالیسم را تعریف می کردید .

-- sadegh ، Nov 7, 2009 در ساعت 12:35 PM

نگاه انتقادی متمرکزی از دو ذاستان ارائه
داده اید ولی مشخص نبود ارجاع شما به صفحات کتاب کدام انتشاراتی صورت گرفته است.

-- کریم از کانادا ، Nov 7, 2009 در ساعت 12:35 PM

پیشنهاد می کنم مقاله ی پروفسور تیموتی برنان را که در کتاب هومی بابا منتشر شده بخوانید تا درک بهتری از کنراد بدست آورید. مقاله عنوان اش هست:
The National Longing for Form: Timothy Brennan

-- بدون نام ، Feb 7, 2010 در ساعت 12:35 PM