رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات ایران > شعر ِ بلند ِ بلند ِ بلند ِ عبور | ||
شعر ِ بلند ِ بلند ِ بلند ِ عبورسید مصطفی رضیئیشعر بلند تامل. جواد مجابی. تهران: نشر ِ کتاب ِ مهر. چاپ اول: زمستان ۱۳۸۲. ۲۲۰۰ نسخه. ۷۸۲ صفحه. ۶۰۰۰ تومان. گالینگور. مصور. در کافه پشت این میز
نام ِ جواد مجابی، به عنوان یکی از کهنترین شاعران ِ سبک ِ «شعر سپید» ِ هنوز زنده ی ایران، مرتب در مجلات، سایتها، روزنامهها و اخبارمرتبط با فرهنگ و ادب ایران شنیده میشود. این شاعر، نویسنده، روزنامهنگار و نقاش ایرانی، آدم پرکاری هم هست. در مجامع ادبی (مخصوصاً تهران) هم مرتبط دیده میشود و خاناش در کوی ِ نویسندگان ِ تهران، محلی برای دیدار های دوستانهی ادبی است. پر کاری او، بیشتر از هر چیزی در ظاهرِِ کتابِِ «شعر بلند تامل» خود را نشان میدهد: چهار کتاب شعر در بیش از هفتصد و پنجاه صفحه متن چاپی. آن هم کار حدوداً چهار سال شعر (اولین شعرها متعلق به ۱۷ فروردین ۷۸ و آخرینشان متعلق به مهر ۸۱ است.) شاعرِِ کتابِ حاظر، تقریباً بی هیچ حذف شعری و در بعضی موارد مثلِ خودِ شعر اولین، «شعر بلند تامل» تقریبا بی هیچگونه پیرایشی اثراش را به دست خواننده رسانده است، تا به قول مجابی، خواننده «از نظر توالی زمانی، سیر ساختاری و مفهومی شعرها،» بتوانند به درون دنیای شاعر کشیده شود. مجابی دنبال گزیدهکاری و گلچین نیست. صرف کار کردن و چاپاش، برایش کافی است. یا حداقل متن چاپیِِ «شعر بلند تامل» چنین چیزی را نشان میدهد. کتاب ِ توصیفهای بلند و متوالی شعرهای مجابی اغلب در فضایی توصیفی شناور هستند. مجابی دوست دارد در گوشهای آرام بنشیند و بدون آن که توجه کسی را به خود جلب کند، پیپاش را بکشد و هر از چند گاهی، سر روی کاغذ خم کند و بنویسد: نوشتههایش بیشتر ترکیبی هستند از خیالات ذهنی او، آغشته به آن چه دارد میبیند. امضا و تاریخ پایین شعرها نشان میدهد که مجابی مرد سفر است. بعضی از بهترین شعرهایش (در آغاز هزارهی سوم) در لندن سروده شدهاند. حال، بعضی از دیگر شعرهای خوب اش را در شهر های کوچک و ناشناس اطراف ایران نوشته. مجابی، نگرانی خاصی در مورد خواننده ندارد. به صورت ثابت، خوانندههای وفادار خودش را دارد و نام پرآوازهاش باعث میشود که آرام آرام، کتابهایش در بازار فروش روند. به همین خاطر، تصویرسازی میکند و این تصویرسازیها را تا آن قدری که دوست دارد تکرار میکند: هر بار در شکلی نو با روایتی جدید. همین آرامش مجابی است که کتاب او را دوست داشتنی کرده: او، مرد ِ شاعری است، به همان شکلی که خود دوست میدارد، نه آن طوری که خواننده میپسندد. پس نگرانی خاصی در میان نیست: خود ِ شاعراش در کتاب هست. و این زیبا است. شعرهای من و پوپک مجابی در سفری که در آستانه ی هزارهی سوم به لندن، محل ِ زندگی دختراش پوپک دارد، دست به سرودن اشعاری میزند. هم زمان، شعر های دخترش را هم میخواند و آخر سر کتابی زاده میشود به نام ِ «شعرهای من و پوپک» نیمهی اول کتاب از آن مجابی و نیمهی دوم آن متعلق به پوپک است. شاید در اولین نگاه، این کار به نظر نوعی رو آوردن دختر به اعتبار نام پدر باشد. اما در عمل، شعرهای این بخش، زیباترین شعرهای کتاب را در خود دارند: شعرهای روحی جهان دیده و روحی جوان، در کنار هم. ترکیبی که نتیجهاش دو نثر است که با ادغام در هم، مجموعهای درخشان از انرژی مثبت به خواننده القاء میکنند. عشق ِ گم شده و داستانهای دیگر تصویری که مرتب خود را در لابهلای بیشتر شعرها نمایان میکند، چهرهی مرد عاشقی است به دنبال عشق جوانی. که در بعضی شعرها هنوز در کناراش عشق را مییابد و در بعضی دیگر، همچون سایهای رویایی از او میگریزد و راوی شعرها مغموم ِ نبودن ِ اوست. تصویر عشق، شاید یکی از کلیشهترین تصویرها باشد. اما، هر بار که تکرار میشود، به همراه خود زیبایی میآورد، زیباییای که به دل خواننده راه پیدا میکند: هر خوانندهای، یک بار عاشق شده است. کتابی قطور با خوانندهای خاص کتاب مجابی در حجم ِ مجموعه آثار یک عمر یک شاعر است. نمیشود از این مطمئن بود که اگر قرار باشد، مجموعه آثار جواد مجابی، زیر نظر خودش تدوین شود، باز هم تمام این شعرها را در مجموعهاش قرار خواهد داد یا دست به پیرایش خواهد زد. «شعر بلند تامل» میتواند کتابی دوست داشتنی باشد، اگر شعر را دوست داشته باشی، از شعر نو خوشات بیاید و حوصله اتاز یک کتاب ِ طولانی سر نرود. همین مسئله که کتاب هنوز در کتاب فروشیهای تهران پیدا میشود، نشان میدهد که یک کتاب قطور، چقدر شانس در بازار کتاب ما دارد، حتا اگر نام جواد مجابی روی جلد آن نقش بسته باشد. |
نظرهای خوانندگان
thank u
-- سبا ، Feb 9, 2008 در ساعت 05:16 PMانتظار می برند لبخندت را ...
-- سالومه ، Feb 12, 2008 در ساعت 05:16 PM