رادیو زمانه

تاریخ انتشار: ۱۸ بهمن ۱۳۸۷

مولانا از دیدگاه آیت‌الله‌ها

اوزدمیر اینجه

«مولانا، این پیامبر ادبیات را نمی‌توان بین ترک‌ها و ایرانی‌ها تقسیم کرد.»
این آغاز مقاله‌ای است از «اوزدمیر اینجه» از نویسندگان و روزنامه‌نگاران معتبر ترکیه که به موضوعی پرداخته است که برای ما ایرانیان اهمیت خاصی دارد. وی در نوشته‌اش در روزنامه حریت می‌نویسد: «ترک‌ها مولانا را یک ترک‌زاده خراسانی و بزرگ‌شده قونیه می‌دانند و جزئی از ادبیات ترک می‌نامند. ایرانی‌ها نیز با اشاره به زبان شعری فارسی مولانا، او را پرورش‌یافته تخت‌گاه ادبیات خود می‌دانند.»


اوزدمیر اینجه، روزنامه‌نگار و عضو تحریریه روزنامه حریت ترکیه

اوزدمیر اینجه معتقد است که مولانا محبوب سیاست فرهنگی رسمی راست ترکیه شناخته می‌شود. او می‌نویسد «اما این مولانا در مراسم شب عروس، شب مرگ مولانا، در قونیه بیش از آن‌که به عنوان یک شاعر و متفکر نمایانده شود، به عنوان یک شیخ طریقت شناسانده می‌شود و حتی از دیدگاه مهمانان غربی که به این مراسم آمده‌اند، مقام او از شیخوخیت طریقت نیز بالاتر رفته و به مرتبه پیغمبری رسیده است. از مولانا که آثارش در هر زمان در آمریکا جزء پرفروش‌ترین آثار بوده است، در ترکیه همانند پدیدآورنده یک دین و طریقت جدید یاد می‌شود.»

اینجه نوشته است: از طریق خبرهایی که دوست نزدیکم در ایران برایم فرستاده است، دریافته‌ام که آیت‌الله‌های ایران به مولانا اصلاً به دیده مثبت نگاه نمی‌کنند. این برای من یک نگاه کاملا تازه است. بنا به خبری که در روزنامه جمهوری اسلامی تاریخ ۳۱ اکتبر ۲۰۰۷ منتشر شده است، آیت‌الله صافی گلپایگانی به برگزاری کنگره مولانا (در ایران) و برگزاری مراسم رقص سماع و موزیک در آن کنگره اعتراض کرده است.

آیت‌الله نوری همدانی نیز گفته است «کتاب‌های شعر مولانا را باید تنها به خاطر اهمیت آن در ادبیات می‌توان در کتاب‌های درسی مورد استفاده قرار داد. چرا که در آثار مولانا، سخنان بسیار بیهوده‌ای که با اصول و اعتقاداتمان هم‌خوانی ندارد، بسیار یافت می‌شوند.» وی مدح منصور حلاج را در مثنوی به عنوان دلیلی بر ارتداد مولانا شمرده است.

روزنامه نیمه‌رسمی جمهوری اسلامی همچنین در تاریخ دوم دسامبر ۲۰۰۷ به شدت از تصوف و دراویش انتقاد کرده و تصوف را جنگ با اسلام و دشمنی با پیامبر نامیده است. همین روزنامه آورده است: «تصوف، یک بیماری فکری و اعتقادی است که در کسوت دین به اسلام توهین می‌کند و با قواعد و قوانین این دین الهی در افتاده است. این تفکر در جهت ضدیت با اعتقاد و اعمال ۱۲ امام تشیع است که از اهل بیت پیامبر اکرم هستند.»

طبق خبری که دوستم ارسال کرده است مجازات آن‌چه که روزنامه جمهوری اسلامی آن را جرم دانسته است، مرگ است.

در دومین هفته نوامبر امسال در جریان نزاع بین نیروهای امنیتی ایران و پیروان طریقت نعمت‌الله گنابادی از مشایخ طریقت صوفیه بخشی از خانقاه دراویش گنابادی با خاک یکسان شد. جریان جالبی است. در یک جمهوری مبتنی بر اسلام، خانقاه پیروان یک طریقت با خاک یکسان می‌شود. این جریان باید در ترکیه و دنیا، مد نظر دوست‌داران مولانا و تصوف باشد.

بر خلاف جمهوری اسلامی ایران، حزب حاکم عدالت و توسعه ترکیه خواستار گشودن خانقاه‌ها و تکیه‌ها و احیای تفکر تصوف است.

Share

نظرهای خوانندگان

با درود. من به عنوان ايرانی بسيار خوشبختم که به مولانايی علاقمندم که او را ايرانی هم می دانم و برادران ترک در همسايگی ما نيز او را از آن خود می دانند ايکاش چينی ها و هنديها و اوزبکها ... هم او را از آن خودشان می دانستند.
مولانا باشيد و شاد

-- رستگاری از تهران ، Dec 26, 2007 در ساعت 03:38 PM

از همه اینها بدتر همین حرف روزنامه جمهوری است که تصوف را یک بیماری فکری و اعتقادی نامیده است. این که روزنامه منسوب به رهبری چنین حرف غیر مسؤلانه ای بزند برای یک ایرانی خجالت آور است. البته جمهوری روزنامه زوری است چون در این مملکت جمهوری را کسی نمیخواند و حتی در باجه های شمال شهر اصلاً عرضه هم نمیشود. فقط زورکی به ادارات به خصوص نهاد های پاسداران و هواپیمایی تحمیل میکنند بخرند. و گرنه قلمش اینقدر سنگین و غیر حرفه ایست که قابل خواندن نیست. ولی معلوم میشود خارجی ها خبر میشوند و این که ایرانی ها آن را نخوانند و به آن پوزخند بزنند موجب نمیشود مهملات آن برایشان سرشکستگی ببار نیاورد. یک کسی باید به رهبر برساند که این نماینده های شما در دنیای بی خیالی خود هستند و به مصالح مملکت خدمت نمیکنند. خودتون یک جوری حالیشون کنید یا بعد از این همه سال یک آدمهای جدیدی با فکر جدید جای اینها بگذارید که لااقل حالا که این همه بودجه و کاغذ نازنین حرام میشود اینها مخاطب های تازه پیدا کنند و اون فائده تبلیغی/ ارشادی که منظور شماست حاصل شود.

-- مراد از تهران ، Dec 27, 2007 در ساعت 03:38 PM

اگر خوشحاليد كه با اين رفتار ملايان مي توانيد در اين بحبوحه مولانا را ترك كنيد، ساده انگاريد، اگر تاريخ ملت ايران را بخوانيد خواهيد ديد كه مولاناها همواره از تند مزاجي ملايان در عذاب بوده اند و اصولا در سرزمين ما همين سختي ملايان بوده كه به عرفان مولاناها انجاميده است. اما اگر به انديشه جهاني مولانا كه عرفان در سايه خرد و رسيدن به سرچشمه وجود با آشاميدن از زلال معرفت است، اعتقاد داريد ما نيز چون شما مي انديشيم، مولانا ايراني است، ترك است، عرب است، اروپايي است، آمريكايي است، آفريقايي است... مو لانا مردي است براي تمامي مردمان تا بيابند گم گشته وجود را: از تمام خلق يك تن صوفي اند...
ديگران در سايه او مي زيند

-- بدون نام ، Dec 27, 2007 در ساعت 03:38 PM

با سلام به شما و نویسنده این متن
حرف های شما کاملا متین و درست است و متاسفانه در ایران این گونه با مولانا برخورد می شود اما این برخورد در سطح فقها است که قشری نگر اند اما اگر به یک سطح دیگر نگاه کنیم کسانی مانند علامه جعفری را می بینیم که خود شرحی بر مثنوی دارد
ولی فضای کلی همانست که گفته شد و متاسفانه طلاب جوان هم تحت تاثیر فقها هستند.
اما این روحیه قشری نگری و فقیهانه فقها روزی از بین خواهد رفت

-- یحیی بیدار ، Dec 27, 2007 در ساعت 03:38 PM

ممنون از پیامی که به متن کوتاه بنده دادید، ما ملتی هستیم که مفتخریم تمدن سوزترین تمدن ها را تمدن ساز کرده ایم و ملایان نیز در این مسیر به سرنوشت همگنان خود دچار می شوند که سرنوشت محتوم تاریخ است، مولانا از این سرزمین پیامی برخاسته از عالم معنا را به جهان اسیر ماده عرضه کرد و روزی این پیام فراگیر خواهد شد؛ روزی که آدمیان آدمی کنند.
روزی که کودکی را برای نفت نکشیم، دریایی را برای دفن زباله های ناپاک اتمی آلوده نکنیم، جانوری را به جرم اینکه در سرزمین خود که اشغالش کرده ایم می چرد، نیست نکنیم، |آن روز دور است ولی می آید به همت من، تو، او، ما...

-- بدون نام ، Dec 27, 2007 در ساعت 03:38 PM

با درود فراوان بشما گردانندگان این رسانه ی پر بار
بیش از چهل سال گردشگری در گلزارهمیشه بهار ادب پارسی بر آنم داشت تا ارادت تنگاتنگم را بگونه ای به آن فرهنگ شکوهمند پیش کش کنم
باز تاب این ارادت ، نگارش دو کتاب فارسی است که بیانگر 26 سال زندگیم در ایران است
1- درفش مهر در 425 برگ
2- او وجای پای او در فرهنگ شکوهمند فارسی که نمایانگر ارادت ژرفم به شاهنشاه درویشان ( مولانا ) است
آرزومندم که ایملتان را دریافت کنم تا شناسنامه ی دو کتابم را برایتان بفرستم
با مهر
همایون

-- مهندس همایون ابراهیمی ، Dec 31, 2007 در ساعت 03:38 PM

سلام مولوی ایرانی هست عزیزم فهمیدی

-- masoud ، Jan 2, 2008 در ساعت 03:38 PM

سلام مولوی ایرانی نه ترکیه ای بعدم اینکه مولانا بهترین شاعر در بحث دینی هست اینا که این حرفهایی یاوه رو زدن بی خیال شید مثل شاعر ارزشمند ایرانی فردوسی که آقای امام محمد غزالی کسی که هویت ما به لطف خداون و نوشته او( حکیم فردوسی) بوده مردود خوانده پس بیخال

-- masoud ، Jan 2, 2008 در ساعت 03:38 PM

این دوتا آیت الله محترمی که فرمودید ما نه مقلدشون هستیم نه کاری به کارشون داریم !! ملاک ما بزرگان شیعه بوده اند .آیه الله شهیددستغیب رض هنگامیکه میخواستند از محضر آیه الله العظمی حاج سید علی آقای قاضی بیایند ایران وشیراز خدمت ایشان رفته عرض کردند آقا میخواهم بروم ایران / یک نصیحتی بفرمایید جناب آقا هم فرمودند : درهیچ حال مستغنی از " مثنوی معنوی " نخواهیم بود." آری ! ملاک ما چنین بزرگانی هستند

-- sسیدمجتبی رضازاده ، Jan 4, 2008 در ساعت 03:38 PM

من رشته ام ادبیات است و متوجه شدم که بزرگانی چون سعدی و حافظ و جامی و سنایی و.... همگی اهل تصوف بودند ولی من نمدانم که در کجا می شود شیخ (حقیقی)را یافت.

-- فهیمه ، Mar 17, 2008 در ساعت 03:38 PM

آقاي اوزدمير، گفته‌اند مولانا فرزند يك ترك‌زاده‌ي خراساني است. الله الله از اين ترك‌زاده‌اي كه به فرزند خود، نوشتن و شعر سرودن به زبان تركي را نياموخته، ترك‌هايي كه از مال دنيا، تنها و تنها به زبان‌شان غره‌اند، چه دارند بگويند راجع به ترك‌خانداني كه فرزند پارسي‌گو پرورده‌اند؟! ...

-- دوستدار مولانا ، Mar 19, 2008 در ساعت 03:38 PM

ملاك ما هم حرفهاي رهبر انقلاب است در ديدار با شاعران:"به نظر من مثنوي همانطور كه خود مولانا در مقدمه اش گفته اصول اصول اصول دين است."

-- بدون نام ، Jan 20, 2009 در ساعت 03:38 PM

سلام ببخشید من یک سوال داشتم شما شعری که مولانا در مورد امام غزالی گفتند میدانید چیست؟؟

-- سارا ، Feb 6, 2009 در ساعت 03:38 PM