رادیو زمانه > خارج از سیاست > نويسندگان > ایتالو کالوینو؛ نویسنده هزاره جدید | ||
ایتالو کالوینو؛ نویسنده هزاره جدیدسعید شکیباعصر روز چهارشنبه، بیستویکم شهریورماه، مراسم بزرگداشت ایتالو کالوینو، نویسندهی نامدار ایتالیایی، به همت مجلهی بخارا و کتاب خورشید در خانهی هنرمندان ایران برگزار شد. گزارش مختصر این مراسم را در زیر بخوانید.
علی دهباشی، سردبیر مجلهی بخارا، در ابتدای این مراسم با اشاره به سفر کالوینو به شهرهای مختلف ایران گفت: سفر كالوینو به ایران حاصلش مشاهدات توریستی نبوده است: «او مشاهدهگری بوده است كه واحههایی را که در كویر ذهنیت خود نسبت به فرهنگ ایرانی كشف كرده است مینویسد». دهباشی افزود: «نكتهی دیگر در بارهی كالوینو این است كه او نویسندهی خوششانسی در ایران بوده است. بعضی نویسندهها در ترجمه شانس میآورند بعضی با ناكامی روبهرو میشوند و گرفتار مترجمان نااهل میشوند. اما كالوینو در مجموع خوششانس بوده است». دهباشی در ادامه با اشاره به مترجمان آثار كالوینو، از جمله لیلی گلستان، شهریار وقفیپور، آزیتا همپارتیان و چند تن دیگر گفت: «کالوینو از جهت ترجمه در زبان فارسی موقعیت خوبی را دارد». دهباشی در پایان وعدهی ویژهنامهی مجلهی بخارا در ارتباط با کالوینو را داد: «سرانجام باید از ویژهنامهی بخارا برای كالوینو بگویم كه امیدوارم تا پایان مهر ماه منتشر شود كه شامل نمونههای چاپ نشده از كالوینو و مباحثی در شناخت این نویسنده است». پس از سخنان دهباشی، روبرتو توسكانو، سفیر ایتالیا در تهران، در خصوص ویژگیهای كالوینو سخن گفت كه سخنان او را هانیه اینانلو به فارسی برگرداند.
توسکانو در ابتدای سخنان خود گفت: «کالوینوی اصلاً ایتالیایی در حقیقت یک نویسندهی جهانیست. قدرت این نویسنده به گونهای است که آثار او در فرهنگهای مختلف نه تنها خوانده میشوند، بلکه عمیقاً درک میگردند. از اینرو من به عنوان سفیر ایتالیا در تهران بسیار مشتاق هستم این مهم در ایران نیز محقق شود». دكتر توسكانو در ادامه ویژگیهای كالوینو را چنین دستهبندی كرد: ۱ـ کالوینو در سنتهای مردمی یا در قدیمیترین مسایل موجود در فرهنگهای مختلف ریشه دارد. توانایی قابل توجه وی در بیرون آوردن عمیقترین معانی از دل سنتها که از گذشته جدا شده و در عوض با شرایط انسانی سر و کار پیدا میکند، هنوز هم بوضوح در کار برجستهی او بر روی افسانههای ایتالیایی نمایان است. ۲ـ کالوینو ادیب است نه فیلسوف یا حتا بهتراز آن نظریهپرداز. خود او در این باره مینویسد: «نویسندهای که میخواهد با موشکافیهای دقیق ِ شخصیتهای خود با فیلسوف رقابت کند، در بهترین حالت، دچار سردرگمی مجابکننده و روزمرهی ذهن میشود بیآنکه به آن اجازهی تنفس در بلندای تفکر را بدهد». و در جایی دیگر میگوید: «چیزهایی که ادبیات میتواند جستوجو کرده و آموزش دهد کم هستند اما جایگزینی برای آنها نیست: نحوهی نگاه به خود و به همنوع، شیوهی ارتباط برقرار کردن بین مسایل شخصی و مسایل عمومی، ارزش دادن به چیزهای کوچک و بزرگ، در نظر گرفتن حدود و نقاط ضعف خود و دیگران، پیدا کردن نسبتهای زندگی، جایگاه عشق در آن و قدرت و ریتم آن، همچنین پیدا کردن جایگاه مرگ و نحوهی فکر کردن یا فکر نکردن به آن، ادبیات میتواند سختی، دلرحمی، غم، طعنه و کنایه، شوخ طبعی، و بسیاری دیگر از این مسایل لازم ودشوار را آموزش دهد. مابقی را باید جای دیگر فراگرفت. از علم، از تاریخ، از زندگی، همانگونه که همهی ما باید در پی یادگیری آن باشیم». ۳ـ کالوینو طبیعی، روان، زیبا، و عاری از تصنع و عناصریست که مطالعه شده به نظر میآیند. اما در پس ِ این طبیعی بودن یک طرح زیبایی شناختی دقیق وجود دارد؛ به عبارتی یک نظم استوار. در کارهای او اصول زیبایی شناختی روشن و واضحی به چشم میخورند. در «درسهای هاروارد» ( که متأسفانه بهخاطر مرگ زودهنگام نویسنده هرگز ارائه نشدند)، کالوینو به بیان پنج معیار اساسی یا به عبارتی نوعی «قواعد کار» یک نویسنده میپردازد: سبکی، چالاکی، درستی، مرئی بودن و کثرت. قواعدی که خود او ـ همانگونه که در آثارش میبینیم ـ همواره سعی داشت با صحت و دقت خاص به کار بندد. ۴ـ کالوینو هوشیار و دور از توهمات بوده و هرگز بدبین و ناامید نیست. توسکانو در پایان گفت: «امروز در کنار شما بودن، جهت ادای احترام به کالوینو، در شهر تهران و در کشور ایران، جایی که مردم آن عاشق فرهنگ هستند، برای من جای بسی خوشنودی و خرسندیست. از این بابت از شما بسیار سپاسگزارم». در بخش بعدی مراسم، فرناز حائری زندگینامهی خودنوشت كالوینو را خواند. در این زندگینامه آمده بود: كالوینو در بخشی دیگر از زندگینامهی خود مینویسد: در ادامه، آنتونیا شركا با موضوع «كالوینو در آثار متقدم خویش» به بررسی آثار كالوینو پرداخت. وی گفت: «دو گرایش اصلی كالوینو - كه دورهی اول ادبیات او را رقم میزند- از همان اولین اثرش، كوره راههای عنكبوت، آشكار است: واقعگرایی و خیال». آنتونیو شرکا: كالوینو در کتاب كوره راههای عنكبوت به شرح یک مبارزهی پارتیزانی میپردازد كه ملهم از تجربهی شخصی خود اوست. وی در ادامه گفت: «كالوینو در كوره راههای عنكبوت (۱۹۴۷) در بستری نئورئالیستی به شرح یک مبارزهی پارتیزانی میپردازد كه ملهم از تجربهی شخصی خودش است. گو اینكه كتاب در سالهای اولیهی پس از جنگ دوم جهانی نوشته شده و ضرورت جنبهی اجتماعی به این تجربهی فردی و عطش مردم به ایجاد تغییراتی اساسی و عدالتخواهانه در ایتالیا در جای جای رمان نمود دارد، اما كالوینو – چنانكه در مقدمهای كه هفده سال بعد به كتاب میافزاید اشاره میكند - ابا دارد از اینكه وجههای اسطورهای و باشكوه به جنبش مقاومت ببخشد. كما اینكه اعضای گروه اصلی پارتیزان در رمان كسانی نیستند جز یک مشت آدم حاشیهای و شرور كه كالوینو به واسطهی آنها نشان میدهد كسانی هم كه بدون انگیزههای روشن و آرمانگرایانه وارد این مبارزهی مردمی علیه فاشیسم شده بودند، كمتر از دیگر پارتیزانهای آگاه و مباررز در جستوجوی رستگاری بشری نبودند و همین انگیزش قوی میتوانست اتحاد آنها را به یک نیروی فعال تاریخی بدل كند. به این ترتیب كالوینو با این انتخاب خود به این كه ادبیات را به سیاست تقلیل ندهد و به جریان تبلیغاتی غالب در آن دوران تن در ندهد، استقلال روشنفكرانهی خود را از همان ابتدا اعلام میكند. آنچه كالوینو را از استانداردهای نئورئالیستی مرسوم دور میكند، این است كه اثر او با اینكه شخصیتها و فضاهای كارگری و متعلق به اقشار پایین جامعه دارد، به هیچ عنوان لحن مستند و ناتورالیستی به خود نمیگیرد و برعكس حال و هوایی تخیلی و قصه مانند دارد. كما اینكه ماجرا از زبان كودكی روایت میشود كه قهرمان داستان است». خانم شرکا افزود: «كالوینو در كتاب دوم خود، كلاغ آخر میآید (۱۹۴۹) كه اخیراً به همت آقای رضا قیصریه و خانمها اعظم رسولی و مژگان مهرگان ترجمه و توسط انتشارات خورشید به چاپ رسیده است، همین لحن جادویی و افسانهای را حفظ میكند و با این كه در این مجموعه داستان نیز مبارزات پارتیزانی جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده، اما پیداست كه اعتقاد نویسنده و همنسلانش به تاریخ سست شده و اندک اندک این اندیشه غلبه میكند كه ایثار و فداكاری برای آزادی بیهوده بوده و پیروزی آنها فریبی بیش نبوده است. كالوینو با آغاز دههی پنجاه و به توصیهی ویتورینی، عنصر تخیل را قاطعانه تقویت میبخشد؛ كما اینكه ویكونت شقه شدهی او (۱۹۵۲) رمان كوتاهی است در قالب قصه. قصهای كه در ورای نقش سرگرم كنندگی و خیال انگیزیاش ،باری مجازی و تمثیلی پیدا میكند. به واقع نویسنده با الهام از یک تم مرسوم در ادبیات قرون نوزده و بیست میلادی، درونمایهی دو گانگی و موضوع تضادهای شخصیت انسانی را برجسته میكند». پس از سخنان آنتونیا شركا، سرمقالهی مهدی سحابی (که در ویژهنامهی کالوینوی بخارا با عنوان «به بداهت درخت» منتشر شد) توسط فرزانه قوجلو قرائت شد. در بخشی از این مقاله آمده بود: فرزانه قوجلو مقالهی مهدی سحابی را، که در ویژهنامهی کالوینوی بخارا منتشر شده بود، قرائت کرد. سخنران بعدی فیورنزو گرستا بود كه از آثار كالوینو با عنوان ادبیات و فرضیاتی برای هزارهی جدید یاد كرد. وی در سخنان خود گفت: «بیش از آنكه ایتالیا به خود ببالد، ایتالو كالوینو مایهی سربلندی و افتخار برای ایتالیاست. او شخصتییست نامدار ، با آثاری ذاتاً متنوع و برخی مواقع پیجیده. ژوییهی ۱۹۸۴ دانشگاه هاروارد از وی دعوت به عمل میآورد تا چند شب شعر بر پا دارد و بر این اساس بود كه كار بر روی دروس آمریكایی را آغاز كرد؛ با این امید كه بتواند اهداف ادبیات را به طور مختصر، مشخص و در نهایت كل ادبیات را در این طبقات بنیادی تعریف کند. اما متأسفانه در سپتامبر ۱۹۸۵ در پی سكتهی مغزی دار فانی را وداع میگوید». فيوزنزو گراستا، دانشجوی ادبیات فارسی: آثار كالوینو ادبیات و فرضیاتی برای هزارهی جدید است. گرستا در ادامه افزود: «زندگی كالوینو همانند كلیهی آثارش كه با منطقی دقیق و رئالیستی هماهنگ با خلاقیتی آزاد و غیرقابل تفكیک همراه است، شناخته میشود. كالوینو ترسی از آن نداشت كه مبارزهی ادبی خود را با به تصویر كشیدن گیاه آرتیشو به نمایش بگذارد؛ نه یک بار بلكه چندین بار این كار را كرد. آرتیشو را نشانهی دنیا دانسته بود. دنیایی كه در نگاه ما به شكل برگهای خارداری میمانست كه باید این برگها را تا بینهایت كند. شگفتی ادبیات در این است كه میتوان دنیای ادبیات را به آرتیشو تشبیه كرد و در نهایت به لطافت، سرعت، صحت، قابلیت رؤیت، چندگانگی و ثبات رسید». در بخشی دیگر از این شب، مسعود كازری، مدیر كتاب خورشید، از تأثیر كالوینو و انگیزهی ترجمه و انتشار آثار كالوینو به فارسی حكایت كرد. در پایان، فیلمی مستند كه شامل گفتوگویی با كالوینو بود، به نمایش درآمد كه توسط ایمان منسوب بصیری به فارسی برگردانده شد. |
نظرهای خوانندگان
Dear sir
-- behrouz ، Sep 16, 2007 در ساعت 02:04 PMI have read the book of (baron derakht nashin) and it was fantastic.
Regard,s
Behrouz
والله پدرجان من یکبار آمدم کتاب «اگر شبی از شبهای زمستان مسافری» ایتالو کالوینو را با ترجمهی لیلی گلستان بخوانم، آنقدر ایشان چپ رفت و راست رفت که من عطای خواندن کتاب را به لقایاش بخشیدم :o)
-- Amir ، Sep 17, 2007 در ساعت 02:04 PM