رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات و طنز > از "جامعالحکايات" تا "حسنی" با منوچهر احترامی | ||
از "جامعالحکايات" تا "حسنی" با منوچهر احترامیسعيد شکيباعصر روز سهشنبه، دوم مردادماه هشتاد و شش، مراسم بزرگداشت منوچهر احترامی، نویسنده، طنزپرداز، و خالق آثار طنز کودکانه در تالار ناصری خانهی هنرمندان ایران برگزار شد.
علی دهباشی، سردبیر مجله بخارا، در ابتدای این مراسم با اشاره به برگزاری پنجاهمین شب بخارا گفت: برای مجله بخارا امشب شب خجستهای است. پنجاهمین شب بخارا یک مقطع از تلاشهای ما در برگزاری شبهایی است در زمینههای گوناگون فرهنگی، هنری، و ادبی برگزار کردیم. ما خود را محدود به یک موضوع نکردیم. تلاش کردیم در عین بومیبودن، جهانی بیندیشیم. دهباشی سپس به معرفی منوچهر احترامی پرداخت و افزود: امشب شب بزرگداشت مردی است که تازگیها 66 سالگی را هم پشت سرگذاشته اما کودک بازیگوشی در او هست به نام « حسنی» که مشهورتر از اوست!
وی گفت: احترامی در زمینهی طنز صاحب آثاری گرانقدر در قالبها و موضوعات متنوع است؛ احاطهی او بر شعر و نثر قدیم و جدید، و نگاه نقادانه و پژوهشگرانهی او به ادبیات طنز، وی را هم در عرصهی آفرینش آثار طنز و هم در پژوهش و نقد روشمند طنز قدیم و امروز ممتاز و دستنیافتنی میکند. او سالهاست که داور بسیاری از جشنوارههای طنز و کودکان است و طنز را تدریس میکند.
نخستین سخنران این مراسم، رؤيا صدر، روزنامهنگار و طنزنویس، بود. وی گفت: من از نسلی هستم كه در دورهی نوجوانی و جوانی با دو برداشت و تلقی غالب از طنز روبهرو بود، يكی جريان نگاه تفننی به طنز، و آن را در ترادف با فكاهه و هزل قرار دادن و جريان ديگر، نگاه كاركردگرايانه به طنز و طنزنويس را در هيأت يک پيامبر، واعظ، تخريبچی، يا حداقل يک مصلح اجتماعی ديدن. صدر ادامه داد: در كنار اين دو جريان فراگير و كمابيش حاكم، نگاه ديگری نيز وجود داشت، اگر چه محدود بود (چراكه در فضای ملتهب دورهی نوجوانی و جوانی ما، در بحبوحهی هياهوی سياستبازان و سياستسازان، بهروشنی به چشم نمیآمد) اين جريان سوم، طنز را فراتر از تفنن میديد، از آن تلقی اثر ادبی داشت، و برخورداری از جوهرهی هنری را شاخصهی اثر طنز (مثل هر اثر ادبی ديگری) میدانست. نسل ما اين شانس را داشت كه در محضر چهرههايی شاخص از اين جريان، بازنگری به طنز داشته باشد و به شناسايی دوبارهی آن دست زند. خانم صدر در ادامه با اشاره به ویژگیهای طنز منوچهر احترامی، به برخی مواردی که وی و دیگر طنزنویسان معاصر از آموختهاند اشاره کرد و افزود: منوچهر احترامی، استاد مسلم اين عرصه است. با نگاهی عميق، نوجو، و جستجوگر در طنز زمانهی ما و دوره معاصر. آقای احترامی به ما و نسل ما نشان دادند كه چگونه میشود حتی در دورهی التهاب، طنز ژورناليستی نوشت ولی به دام روزمرگی ژورناليسم گرفتار نشد. سهلانگاری در انتخاب قالب و زبان به خرج نداد، زبان فاخر به كار برد، متين و قوی نوشت، آن چنان كه در آثار نظم و نثر خود در نشريه آهنگر، فردوسی، در رفتگر و در تذكرهنويسیها و ديگر آثار نظم و نثر خود در بامداد در ابتدای انقلاب به كار بردند و بعدها اين مشی را در نشريات گل آقا ادامه دادند.
اسماعیل امینی، پژوهشگر و منتقد طنز، سخنران بعدی این مراسم بود. آقای امینی در سخنان کوتاهی از اشراف و آگاهی عمیق منوچهر احترامی نسبت به ادبیات کلاسیک و طنز سخن گفت و در بخشی از سخنان خود گفت: من اعتقاد دارم طنز چیزی در مقابل و علیه جدیت نیست. وی سپس از آشنايي با منوچهر احترامی و خاطرات سالها كار وی در نشريات مختلف سخن گفت. پس از سخنان امینی، گیتی صفرزاده، سردبیر مجله گلآقا به سخنرانی پرداخت. خانم صفرزاده در سخنان خود گفت: دوازده، سيزده سال قبل در اولين حضورهايم در دفتر مجله گل آقا با منوچهر احترامي آشنا شدم . میدانستم كه طنزنويس باسابقه و توانايی است. همان روزها، يكی از همكاران كتاب «حسنی نگو يه دسته گل» را از كيفش درآورد و با اشتياق برد تا احترامی امضاء كند. فكر نمیكردم قلم يک نويسنده آنقدر چرخش و نرمش داشته باشد كه بتواند از نمونهای چون جامعالحكايات با آنهمه لايه و نماد و تسلط ادبی به نمونهای چون حسنی با آن همه روانی و سادگی و شيرينی در جولان باشد. صفرزاده افزود: نمونهای از اين سادگی دنيای كودكانه آميخته با طنز و ظرافت و شيرينی را باز نشانمان داد. صفرزاده خاطرنشان کرد: احترامی از آميختن و آموختن پروايی ندارد. هيچ جوان علاقهمند و مشتاق را نديدم كه امكان تماس، گفتگو، و بهرهگيری از معاشرت و دانش او را پيدا نكند. هميشه در دسترس بودن او نعمتی برای ما جوانترهاست كه البته زحمتی برای اوست كه با احترام و متانت تحمل میكند.
صفرزاده در پایان گفت: همين چند روز قبل در ظهر تابستان برای كاری احترامی را به دفتر مجله گل آقا كشانديم. وقتی چهره آفتاب خورده و خيس از عرق ايشان را ديدم با شرمندگی گفتم بايد يک ماشين كولردار فراهم میكرديم تا شما را به اينجا بياورد. جواب داد: احتياجی نيست. من خودم دوست دارم با وسايل نقليه عمومی هر جا بروم و با راننده و سواره و پياده حرف بزنم. اگر غير از اين باشد آدم زود میميرد. گمان میكنم اين است راز ماندگاری و تازگی استاد احترامی. در بخش بعدی این مراسم، هوشنگ مرادیکرمانی، نویسندهی نامآشنای معاصر، نیز حضور داشت که دقایقی به سخنرانی پرداخت. آقای کرمانی یک داستان طنز با عنوان «بزرگداشت» در وصف استاد احترامی نوشته بود که با استقبال پرشور حضار مواجه شد.
سید عبدالجواد موسوی، مدیر طرح و برنامهی دفتر طنز حوزهی هنری، از دیگر سخنرانان این مراسم بود. آقای احترامی با اشاره به اینکه یکی از ویژگیهای بارز استاد احترامی این است که توانسته با مخاطب خود ارتباط برقرار کند گفت: شاید اگر ایشان طنزنویس نبود، اثری مثل حسنی هیچگاه بوجود نمیآمد. آخرین سخنران این مراسم، منوچهر احترامی بود که در بخش نخست سخنانش با زبان طنز خود به بیان خاطراتی پرداخت و پس از آن به درخواست حضار، شعر «توی ده شلمرود» را قرائت کرد. |