رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات جهان > نونو ژودیس در شبهای بخارا | ||
نونو ژودیس در شبهای بخاراسعید شکیباچهلوپنجمین شب از شبهای بخارا، به مناسبت انتشار کتاب «خلسه بر ویرانهها»، به نونو ژودیس، شاعر پرتقالی، اختصاص داشت. در این مراسم، که با همکاری نشر چشمه و با حضور سفیر پرتقال در خانهی هنرمندان ایران برگزار شد، علی دهباشی، احمد پوری، شمس لنگرودی، اسدالله امرایی و ژوزه فرناندو موريرا (سفیر پرتقال در تهران) به سخنرانی پرداختند. همچنین گزیدهای از اشعار این شاعر معاصر را پگاه احمدی قرائت کرد. علی دهباشی در ابتدای این مراسم ضمن ابراز خرسندی از برگزاری مراسمهای مشابه در شبهای بخارا گفت: «مجلهی بخارا پيش از اين به منظور معرفی شاعران برجستهی جهان شب رابيندرانات تاگور، شب اوسيپ ماندلشتام، شب محمود درويش، شب ژاک پرهور و شب آنا آخماتووا را برگزار كرده است و اميدواريم در ماههای آينده «شب شعر افغانستان» و «شب شعر ژاپن» را برگزاركنيم».
آقای دهباشی در ادامه ضمن تقدیر از استادان و نویسندگانی همچون محمود دولتآبادی و سیدعلی صالحی که در جلسه حضور داشتند، حضور آنان را برای تثبیت برگزاری چنین مراسمهایی مؤثر و مفید خواند. پس از آن احمد پوری، مترجم کتاب «خلسه بر ویرانهها»، پیام نونو ژودیس را ابتدا به انگلیسی و سپس به فارسی برای حضار قرائت کرد. در پیام نونو ژودیس ضمن سپاس از برگزار کنندگان این مراسم چنین آمده بود: «شعر مانند پرنده است. از دستان شاعر پر میگشايد و به افقهای دوردست میشتابد. درود من به اين لحظه كه كتاب من جامهی زبان پرتقالی را از تن به در كرده، از ميان آسمانها و ابرهای زمان گذشته و كسوت فارسی بر تن كرده تا واژگان خود را جانی تازه و آوايی ديگر دهد. اين بهترين راه نزديكی خلقهاست. شعر سرزمينی دارد در تعلق همگان كه در آن هر خواننده در هر گوشهی جهان میتواند در جستوجوی تصاوير و انديشههای نو از مرزها عبور كند. برای من افتخار و شادی بزرگیست كه میبينم كتابم در ايران به چاپ میرسد. من از همهی نمايندگان کشورم در ايران كه چنين كاری را در مدتي كوتاه ممكن ساختند قدردانی میكنم و سپاسی ويژه نثار ناشر و مترجم كتاب میكنم كه با كار سترگ راهی به گفتوگوی دو فرهنگ گشودهاند. متأسفم كه امروز در ميان شما نيستم. گرفتاریها و تعهدات ديگر مرا از اين سعادت محروم كرد. اميدوارم خوانندگان ايرانی از خواندن كتاب من همان لذتی را ببرند كه من از ترجمهی فارسی آن بردم». در بخش بعدی این مراسم، ژوزه فرناندو موريرا، سفیر پرتقال در ایران، ضمن قدردانی از مدیر خانهی هنرمندان و حاضرین گفت: «در حقیقت، اینطور به نظر من میرسد که ادبیات پرتقالی در ایران بیشتر از قبل شناخته شده و به تعداد نویسنگان پرتقالی که آثار آنان به زبان فارسی ترجمه میشود افزوده شده است. البته معروفترین این نویسندگان ژوزه ساراماگوست، ولی آثار فرناندو پسوآ نیز به فارسی ترجمه شده».
وی افزود: «امیدوارم امروز نقطهی عطفی باشد بر این حرکت و تعداد آثار بیشتری از نویسنگان پرتقالی در ایران معرفی گردد و این خود میتواند آغازی بر حرکت گفتوگوی ادبیات بین دو کشور باشد. من بر این اعتقادم که ما پرتقالیها و شما ایرانیان سزاواریم که بهتر شناخته شویم و فرهنگ ما میتواند ما را به یکدیگر نزدیکتر کند».
وی افزود: «شعر ژودیس سرشار است از مشاهده، پژواک و صمیمیت. سفریست از میان خاطرات، تصاویر، تجربیات واقعی و خیال اندیشهها و اعتقادات بدون امید، یا حتا قصد رسیدن به نتیجه و مقصدی. نظم او سرشار است از ریتم، اصالت سهمی و تمثیلی. خلسه بر ویرانهها اثریست غافلگیرکننده و بدون شک شما را متعجب خواهد کرد». آقای موريرا در پایان با قرائت چند قطعه از اشعار ژودیس گفت: «ژودیس در سرایش اشعارش برنامه یا پروژهی شخصی خاصی را دنبال نمیکند. او اعتماد به نفس نسنجیدهای در قدرت گرایش ذهنیاش برای پا فراگذاشتن از درک مفاهیم ندارد. او به دنبال روابط عمیق مطالب نمیرود ولی به طور اتفاقی آنها را کشف میکند. ویرانهها فرازی غیرمعمول و عجیب بر درک ارزشهای قدیمی یا آرمانهای کمالخواهی نیست؛ بلکه پایانیست که تمدن مدرن به آن رسیده و اکنون باید با آن مقابله گردد».
پس از سخنان موريرا، احمد پوری به عنوان مترجم کتاب، از تاریخ ترجمهی این کتاب سخن گفت: «كشور پرتقال را سرزمين شعر در ميان كشورهای اروپايی میدانند. حداقل خود پرتقالیها بارها و بارها چنين صفتی را برای كشورشان به كار بردهاند. واقعيت هم اين است كه ريشهی شعر در اين كشور در مقايسه با ديگر كشورهای اروپايی ديرينه و محكم است».
شمس لنگرودی از دیگر سخنرانان این مراسم بود. وی با اشاره به اشعار ژودیس گفت: «ماركز میگويد نرودا دست به هرچه میزند آن را به طلا بدل میكند. در خصوص ادبيات، و به طور كلی هنر، میتوان سه گروه را تعريف كرد: گروهی كه در بدنهی جامعه پيدا میشوند و تودهها آنها را جذب میكنند و در همان بدنه باقی میمانند. اما اين جور هنرمندان از آنجا بالاتر نمیآيند و به رأس جامعه راه پيدا نمیكنند. گروهی برعكساند. در رأس جامعه پيدا میشوند، متخصصها آنها را میپذيرند اما آنها نيز در همان جای خود باقی میمانند و تسری پيدا نمیكنند. شعر مالارمه را در غرب به عنوان شاعر شاعران میشناسند اما اين شاعر با تودهی مردم ارتباط برقرار نمیكند. كاری دشوار است كه هنرمند هم از بدنهی جامعه به وجود آيد و هم به رأس آن راه يابد و در هر دو جا باقی بماند كه میتوان از اين نمونه به محمود دولتآبادی اشاره نمود كه به هر دو جا تعلق دارد».
اسدالله امرایی آخرین سخنران این مراسم بود. وی وجه مشترک زبان فارسی و پرتقالی را «شعر» دانست. امرایی با اشاره به اینکه ادبيات پرتقال چندان در ايران شناخته شده نيست، به ترجمهی چندداستان از نويسندگان پرتقالی توسط عبدالله توكل و سپس قاسم صنعوی که از زبان فرانسه به فارسی ترجمه شده اشاره کرد و افزود: «پس از گذشت دوران ديكتاتوری، يعنی از سال ۱۹۷۴ به بعد، با يک موج شعر و داستان از پرتقال روبهرو میشويم ولی اين ادبيات بيشتر میتوان گفت ادبياتی مردانه است و جز يكی دو نويسندهی زن، بقيه مرد هستند». امرایی در پایان به چند نویسندهی پرتقالی اشاره کرد و به بیان شرح حال مختصری از ژوزه ساراماگو، نويسندهی سرشناش پرتقالی و برندهی جايزهی نوبل، پرداخت. در پایان این مراسم، پگاه احمدی چند قطعه از اشعار نونو ژودیس را قرائت کرد. |
نظرهای خوانندگان
اسدالله امرايي آخرين سخنران اين مراسم بود. وي «وجه مشترك زبان فارسي و پرتغالي را شعر دانست.»
-- مينا مرزبان ، Jun 19, 2007 در ساعت 01:33 PMمن كه تا حالا نه در شعرهاي حافظ سخني اينقدر عميق خوانده ام، نه در آثار شكسپير، نه در آثار جويس، نه در آثار هايدگر، نه ... علي دهباشي فقط شومن خوبي كه نيست، در كشف استعدادها هم كاشف بينظيري است. واقعآ متحول كرد فرهنگ ملتها را اين كارگردان بي بديل!!
من با دهباشي كاري ندارم. اما امرايي از بزرگان ماست. امرايي ترجمه هاي جاوداني به گنجينه ي ادب فارسي افزوده است.
-- احترام ، Jun 20, 2007 در ساعت 01:33 PM