رادیو زمانه > خارج از سیاست > شعر > فلک جز عشق محرابی ندارد | ||
فلک جز عشق محرابی نداردشيما زارعیهوس پختم به شیرین دستکاری چنان نقش هوس بستم بر او پاک نظامی گنجوی از نخستین هوسنامهسرایان ادبیات فارسی به شمار میرود. هوسنامههای او در دوران بعد دستمایه بسیاری از شاعران قرار گرفت و راهگشایی شد برای آنان تا شعرهای عاشقانه خود را به تصویر کشند. انتشارات هرمس مدتی است که آثار کلاسیک فارسی را به شیوهای جدید منتشر میکند. «خمسه نظامی»، یکی از آخرین کتابهای این ناشر است. چاپ این اثر بهانهای شد تا در نشست هفتگی شهرکتاب به نقد و بررسی آثار هوسنامهسرای بزرگ فارسی پرداخته شود. میدان سخن مراست امروز / به زین سخنی کجاست امروز؟
دکتر هوشنگ رهنما: هگل: نظامی مهمترین سراینده منظومههای عاشقانه لطیف به هر حال شاید یکی از موجزترین جمعبندیهایی که از زنجیره یاد شده در ارتباط با منظومههای داستانی ادب فارسی صورت گرفته، توصیفی باشد که هگل در اثر بسیار مهم خود فلسفه هنرهای زیبا عرضه کرده است. هگل در مجلد چهارم این کتاب چهار جلدی، که دست کم در ایران نسبت به دیگر آثار او معروفیت کمتری دارد، در بحث مربوط به توصیف و سیر تحول انواع ادبی یا ژانرها، آنجا که به بررسی آثار ادبی جوامع اروپایی یا آسیایی میپردازد و از نمونههای ایرانی نام میبرد، به دنبال یادکرد شاهنامه فردوسی، در مقام اثری حماسی که دربرگیرنده روایات عصر پهلوانی ایران از باستانیترین دوران ایران تا پایان عصر ساسانی است، میگوید: هنر حماسی ایرانی در مرحله بعد به منظومههای عاشقانه بینهایت لطیف و دلنشینی گسترش مییابد که نظامی آشکارا مهمترین سراینده آنها شناخته میشود. وحید دستگردی نظام مجموعه منظومههای نظامی را مصنوعی نمیداند و معتقد است که هر دفتر با دورهای از عمر وی تناسب دارد. نظامی در دوره ریاضت جوانی به نظم مخزنالاسرار پرداخته و چنانکه مشهور است چند بخش این دفتر به کیفیت ریاضت و مجاهدت با نفس مربوط میشود و همواره در آن سخن از همت و همتیان در کار است و چنان در دوره ریاضت، قوای نفسانی نظامی خمود و خموش بودند که اگر مسلم بود که در جوانی و در سی سالگی این نامه منظوم شده، همه کس تصور میکرد که آخرین نامه نظامی که در عصر پیری وی انجام یافته، مخزن الاسرار است. خسرو و شیرین را پس از پایان دوره ریاضت در عهد برنایی به حال معاشقه انجام داده و همه ابیات عاشقانه این دفتر مربوط به خود نظامی است با همسرش آفاق. در لیلی و مجنون و هفت پیکر هم کموبیش حال بدین منوال است و چون مرحله میان جوانی و پیری را میپیموده، در لیلی و مجنون به عشق بیآلایش و دور از جنبه مواصله پرداخته و در هفتپیکر هم بیشتر به سیاست و اندرز و حکمت نظر داشته است. در شرفنامه و اقبالنامه چون وارد مرحله پیری شده بود جز در یک مقام سخن از عشق مجازی نمیگوید، سبب همین است که دفترهای عصر جوانی وی جذبکننده جوانان باذوق و نامههای روزگار پیری وی دستگیر فکرت پیران سخنسنج است و هر طبقهای قسمت مناسب حال خویش را شیفته و خواستارند. دکتر هوشنگ رهنما خمسه، نیازمند تصحیح انتقادی خمسه نظامی در نزدیک به صد سال گذشته چاپهای متعددی داشته است در این میان تنها چند مورد به صورت چاپ انتقادی منتشر شده است. چاپ هرمس از خمسه نظامی بر پایه چاپ آکادمی علوم اتحاد شوروی تنظیم و ویراسته شده است. اما خمسه نظامی با وجود همه چاپهای موجود هنوز نیازمند تصحیح انتقادی بهتر و شایستهتری است که نه چاپ حاضر، قصد و ادعای آن را دارد و نه نگارنده خود را توانای آن میداند. تنها امیدواری نشر هرمس این است که توانسته باشد متنی خوشخوان در دسترس خوانندگان قرار دهد. بازی کلامی نظامی در تکتک ابیات خمسه به اندازه کافی از انواع صنایع ادبی سرشار است که خوانش و فهم آنها را به رغم سادگی و فصاحت، با دشواری نسبی رو به رو کند. در چنین شرایطی کمترین لغزش چاپی آن دشواریها را صدچندان میکند. در این اثر کوشیدهایم که متن از هرگونه کاستی فنی عاری باشد تا خواننده در این مورد سرگردان نشود. نظامی، یک نظریهپرداز ادبی دکتر مهدی محبتی: هندسه ذهنی نظامی در پنج گنج نخستین کسی که درباره هندسه نظامی در گفتارهای پنجگانه سخن گفت، استاد زرینکوب بود. نظامی در سرودن این پنج گنج نوعی سلوک شعری و فکری را آغاز میکند. سلوکی که از شریعت آغاز میشود، به طریقت عاشقانه میرسد و بعد به نوعی حقیقت بازمیگردد که حاصل جمع هر دو است. مخزنالاسرار نقطه آغاز است ولی مانیفست افکار نظامی نیست. چراکه این اثر، حاصل یک سلوک فکری منسجم نیست. بیست مقاله جدا از هم است که نظامی در مقدمه هر کدام به مثابه یک واعظ حرفهایش را زده و گذشته است. در کل مخزنالاسرار انسجام هنری نمیبینیم. او در این اثر، طلبه پردانی است که به حکمت و اندرز سخن میگوید در عین حال داستانهایی به فراخور آنها میآورد. این نخستین مرحله جهش نظامی است. اندک اندک که پختهتر میشود درمییابد که حرف مستقیم در وادی ادبیات چندان کارآ نیست و شکل اثر هنری است که آن را جاودان میکند، در عین حال این دو با هم تضادی ندارند. بعد سلوک دیگری را آغاز میکند و به سرودن هوسنامه میپردازد. نظامی معتقد است که خود را در اسکندرنامه پیدا کرده است. یعنی از مرز مخزنالاسرار که نکته و محتوای صرف است، گذشته و اشکال را هم در خود جای داده است. در حالی که ما امروزه از حیث شکلی، هفت پیکر یا خسرو و شیرین را بهترین کتاب او میدانیم. بنابراین اگر بتوان هندسهای را ترسیم کرد، نظامی از مخزنالاسرار شروع میکند، مثل یک دانای کل همهچیزدان. بعد به سمت نوعی سلوک شعری میرود و با زبان و فرم آشنا میشود تا میرسد به اسکندرنامه که این سلوک شاعرانه و حکمی شکل گرفته است. دکتر مهدی محبتی قصه در نگاه نظامی نظامی کل خمسه را نوعی قصه کلان یا مادرـطرح میدانست و در جاهای بسیاری هم به این اشاره کرده است. چنانچه بیشترین همت نظامی در این قصهها، صرف این میشود که ساختار قصه را درست کند. او چیزی در حدود 25 اسم برای این طرح خود انتخاب میکند. هدف او در وهله اول فراهم کردن یک طرح اصلی برای قصه است. دقت در آثارش نشان میدهد که چیزی در داستانهایش بدون ارتباط با کلیت قصه مطرح نمیشود. این طور نیست که آنها را دیمی بگوید و بعد اصلاح کند. طرح میریزد و بر اساس آن آرام آرام جلو میآید و به نتیجه میرسد. نظامی در طرحریزی و پیریزی قصههای خودش بیشترین وقت را صرف ساختار میکند. گرچه شخصیتهای این قصهها را به طور فردی مطرح میکند اما آنها را به صورت تیپیک درمیآورد. کسانی که در قصههای او حضور دارند، در حقیقت نماد تمام آدمهایی هستند که این وضعیت را دارند. علت اینکه مقلدان نظامی به موفقیت نمیرسند همین است که آنها به این نکته توجهی نمیکنند. لحن در قصههای نظامی کاملا متناسب با وضعیت و موقعیت شخصیتهاست و نظامی در طول قصه این امر را رعایت میکند. هر شاعری، حکیم نیست دکتر سعید حمیدیان: دکتر سعید حمیدیان نظامی، شاعری فرمالیست نظامی پدیدار خاص خود را دارد. نبوغ او چنان تأثیرگذار بود که بسیاری از او تقلید کردند. آنها اثر نبوغ و پیشتازی را در نظامی دیدند در توجه به ادبیت متن. شاهنامه واقعا شاهکار عظیم و همیشگی و جهانی است که نمیتواند بیتوجه به ادبیت متن باشد اما در حوزه شعر حماسی است. فردوسی استاد روایت و شعر حماسی است. فردوسی بیآنکه کسی او را آموزش داده باشد، دقیقاً قواعد روایت را میشناسد. اینکه از هر چیزی چقدر باید بگوید. ما نمیتوانیم داستان را آن طور که دلمان میخواهد اضافه کنیم یا کم کنیم. اما نظامی این کار را میکند و به همین دلیل معتقدم که داستان برای نظامی بهانه است. نه اینکه نظامی قوانین نقل را رعایت نکرده اما تاکید میکنم که روایت و نقل برای نظامی بهانهای برای ساختن تابلو است. نظامی به هر چیزی که میرسد، داستان را رها میکند و آن شیء را برجسته میکند. هنر نظامی خلق بدیعترین نقاشیها با کلمه در تاریخ ادبیات فارسی است. او شاعری فرمالیست است و به شکل و فرم اهمیت میدهد و عشق میورزد و بنابراین توجهی ندارد که مثلا داستان را رها کند و به تصویر یک شیء بپردازد. منظور فقط یک شیء نیست بلکه شیء فلسفی است. برای مثال، لیلی و مجنون چندان مورد توجه او نبود و به اجبار پادشاه آن را به نظم میکشد اما او از چیزی خوشش میآید که موافق با اندیشههای خود اوست یعنی آرمانگرایی در عشق. حتی در اصل عربی اثر هم این طور نیست. او همان عشق آرمانیشده را به گونهای پرورد که اسوه و نمونهای در ادبیات فارسی شد. عشق پاکی که در غزل سعدی موج میزند از نظامی سرچشمه میگیرد. او میخواهد از این دو هم تابلو بیافریند که میآفریند. اوج آرمانگرایی نظامی در تابلوسازی در هفتپیکر است. شکست نظامی در اسکندرنامه نظامی در اسکندر نامه، خیلی قهرمان را آرمانی کرد و اسکندری آفرید که در ذهن نمیتوان تصور کرد. به نظر من او در اسکندرنامه شکست فاحشی خورد. و این شکست ناشی از چیزی بود که راز هنر نظامی در آن است. یعنی همان تصویرگری. منتها اشکال او این بود که میخواست با شاهنامه معارضه کند و متن حماسی بسازد، اسکندر را قهرمان کرد و چنین چهرهای را در شرفنامه و اقبالنامه ساخت. اما فردوسی دقیقا میدانست که تصاویر حماسی چگونه باید باشد و تصاویر حماسی را نمیتوان با موتیفهای غنایی و بزمی در آمیخت. ذهن خواننده میان این دو میماند و دو هوایی میشود. در اغلب تصاویر این کتاب عناصر حماسی با عناصر غنایی ترکیب شده است که نمیتوانند در تصاویر با هم سازش داشته باشند. یعنی همان چیزی که انطباق محتوا و شکل میدانیم. مرتبط: نقدِ شعرِ ضياء موحد در جلسهی هفتگی شهرکتاب. |