رادیو زمانه > خارج از سیاست > ادبیات جهان > اندوه تروریست بودن | ||
اندوه تروریست بودنماکان انصاری"تروریست" نام آخرین رمان جان آپدایک نویسنده سرشناس آمریکایی است. کتابی در ۳۱۰ صفحه که در سال ۲۰۰۶ به وسیه انتشارات آلفرد- ای – ناف به چاپ رسیده است. داستان رمان درباره احمد اشماوی مالوی نوجوان ۱۸ سالهای است که در نیوجرسی شمالی زندگی میکند. احمد فرزند مادری ایرلندی – آمریکایی و پدری مصری تبار است. پدری که در سهسالگی خانوادهاش را رها کرده و در جایی نامعلوم ناپدید شده است. احمد در یازده سالگی اسلام آورده است. این پذیرش مذهب در حقیقت راهی است که او به سمت کشف هویت درونی خویش در پیش گرفته و مسیری است که او را به نحوی به پدر مصری ناپیدا و مسلمانش متصل میکند. پس از مدتی احمد به راهنمایی شیخ رشید گوش میسپارد. امامی یمنی، که برای او از قرآن سخن میگوید و آرام آرام برداشت و دریافت خود را از اسلام به ذهنش تلقین میکند. اسلامی که از آن به صراط مستقیم یاد میکند و تمام مظاهر دنیای اطراف احمد را همچون شیاطینی میبیند که در روئیای ربودن دین او به سر میبرند. این صراط مستقیم برای احمد چیزی است که او را در برابر جهانی مملو از پلشتی و تباهی محافظت میکند و از گناه بازش میدارد. با راهنماییهای رشید، احمد راننده خانوادهای تاجر به نام چهاب (CHEHAB) میشود. احمد با پسر جوان خانواده طرح دوستی میریزد. پسری به نام چارلی که در شخصیت عجیب و غریبش تمایلی همزمان برای محو شدن در روند طبیعی اجتماع آمریکایی از طرفی و نوعی افراط گرایی اسلامی از طرف دیگر موج میزند و در فصل پایانی کتاب به تفصیل مورد واکاوی قرار میگیرد. در این رمان، احمد به ناچار به سمت مسیری کشیده میشود که از او به تعبیر خودش، یک شهید میسازد. مسیری که او را وادار میکند تا به عنوان راننده خانواده چهاب، کمربندی انفجاری به خود ببندد و وارد تونل لینکلن شود. قلمروهای ناپیدا رمان تروریست نوشته جان آپدایک آپدایک در این رمان نشان میدهد که بعد از یازده سپتامبر، هر چقدر که زندگی به پیش میرود، جامعه آمریکا بیشتر و بیشتر به قلمرویی ناپیدا وارد میشود. قلمرویی پوشیده از سوءظن و بی اخلاقی به همراه محو ارزشهایی که بنا به تعاریف قبل از این حادثه، اخلاقی دانسته میشدند. این سوء ظن طبقاتی در نگاه آپدایک، به تمامی لایههای اجتماع جامعه آمریکا نفوذ کرده و تعاریف نوینی را در فرهنگ و اخلاق ایجاد کرده است. جان آپدایک با چیرهدستی تمام از چنین درون مایههایی در رمانش بهره برده است. این رمان به نوعی، کالبد شکافی ذهن نوجوانی است که در جستجوی هویت خویش، سراز دنیای جدیدی در میآورد که آکنده از خشونت و کج فهمی است؛ و از طرفی، نشان دهنده شکافی است که مابین جامعه واقعی آمریکا و دورنمای اغواگر آن وجود دارد. مذهب، دغدغهای همیشگی حضور ناپیدا اما همیشه حاضر واقعه یازدهم سپتامبر در تمام صفحات این رمان، یادآور دلمشغولی همیشگی آپدایک در آثارش است. دلمشغولیای به نام مذهب که این بار بهانهای شده است برای خلق واقعهای دهشتبار. آپدایک در این رمان برای مستند ساختن بار مذهبی اثر از متن عربی قرآن نیز بهره برده است. عملی که با وجود تنشهای فعلی میان جامعه مسلمانان و غرب تا حدودی جسارت آمیز به نظر میرسد. البته از نظر خود او، چنین استفادهای یک تجربه زیبا و فراموش نشدنی بوده است: آمریکای رمان آپدایک جایی غریب و فراواقعی نیست. اما مکانی است که در نوعی تهیشدگی اخلاقی و انکاری معنوی دست و پا میزند. این رمان برخلاف کتاب "به سمت انتهای زمان" همین نویسنده، ترکیبی از سمبولیسم و سورئالیسمی مسحور کننده نیست بلکه آپدایک با فاصله گرفتن از آن فضاها به سمت خلق شخصیتهایی حرکت کرده است که همگی در یک شهر واقعی زندگی میکنند و به طرز خیره کنندهای حقیقی و قابل پذیرشند. |