رادیو زمانه > خارج از سیاست > پرسه در متن > سفرهایی در اتاق کتابت | ||
سفرهایی در اتاق کتابتماکان انصاریاین یک حقیقت ساده است ، یکی از حالتهای بشری . حتی اگر ما به وسیله دیگران احاطه شده باشیم لزوما زندگی خود را در تنهایی میگذرانیم . زندگی حقیقی در درون ما قرار دارد ( هنر گرسنگی نوشته پل آستر، صفحه ۲۹۹) «پیرمرد روی لبه تخت خواب باریکی نشسته است. کف دستهایش هم بر روی زانو. سرش فرو افتاده و به پایین خیره شده است.» عکسی از پل آستر- برگرفته از سایت او نامش اقای بلنک (Blank) است. اشیاء اطرافش (میز، لامپ، دیوار و ...) با تکههایی از نوار سفید نامگذاری شدهاند. یک دوربین تمام حرکاتش را ثبت میکند و یک میکروفون هم تمام حرفهایش را. آنا بلوم پرستاری است که به بلنک غذا میدهد. او را به حمام میبرد و لباس تنش میکند. حتی گاهی هم ترتیب یک رابطه جنسی سریع و آرامش بخش را برایش میدهد. بلنک به آنا میگوید: و آنا جواب میدهد: اما حس گناهی مبهم از درون بلنک را آزار میدهد. ما همدیگر را میشناسیم؟ در ادامه داستان پای آدمهای دیگری به میان کشیده میشود. آنا زمانی همسر مردی به نام دیوید زیمر بوده است. مردی که دیگر زنده نیست. و فردی به نام پیتر استیلمن که در حافظه تار و نامشخص بلنک میچرخد. بعد از مدتی توجه بلنک به یکی از دست نوشتههای روی میز جلب میشود. داستانی ناتمام از نویسندهای گمنام به نام جان تروز. در همین حین فلوود هم سر میرسد. فلوود از کسی به نام فنشاو اطلاعاتی میخواهد. کسی که کتابی نوشته و توی کتابش از فلوود به عنوان یکی از شخصیتهای فرعی داستان نام برده است. فلوود ادعا میکند که فنشاو یکی از ماموران آقای بلنک بوده است. و بلنک میگوید: - یعنی کسی که او را برای انجام ماموریتی به جایی فرستاده باشم؟ و فلوود پاسخ میدهد: بعد از فلوود، ساموئل فار پزشک آقای بلنک به دیدنش میآید و بعد هم نوبت به ملاقات با سوفی میرسد. زنی که زمانی همسرِ نویسندهای به نام فنشاو بوده است. در نهایت هم وکیل بلنک به دیدنش میرود. او به بلنک میگوید: کویین به بلنک میگوید که او دشمنان زیادی آن بیرون دارد و آدمهای زیادی هستند که از او کینه به دل گرفته اند. آدمهایی مثل بنیامین ساچز. بعد از رفتن کویین توجه بلنک به دست نوشته دوم جلب میشود. دستنوشتهای با نام سفرهایی در اتاق کتابت نوشته نویسندهای به نام «اِن. آر. فنشاو». بازگشت به تریلوژی نیویورک سفرهایی در اتاق کتابت نام آخرین رمان پل آستر نویسنده شهیر امریکایی است. آستر در این کتاب رجعتی کرده است به سبک تجربه شدهاش در تریلوژی نیویورک. داستانی معمایی که برخلاف نمونههای کلاسیک این سبک، خبری از گره گشایی درآن نیست. آستر در این کتاب هم مثل سایر آثارش به شدت به مولفههای خود زندگینامهای علاقهمند است. با این تفاوت که این مولفهها از مرزهای زندگی شخصی آستر فراتر رفتهاند و شخصیتهای رمانهای او را نیز مثل خویشان نزدیکش در برگرفتهاند. به عبارتی، سفرهایی در اتاق کتابت مجموعهای است که تمام شخصیتهای آثار آستر را یکجا در خود گرد آورده است. به عنوان مثال آنا بلوم همان شخصیت اصلی کتاب «کشور آخرینها» است. و ساموئل فار پزشک هم شخصیت دیگری از همان کتاب. دیوید زیمر شوهر درگذشته آنا بلوم، همان شخصیت اصلی رمان«کتاب اوهام» است. کویین، وکیل بلنک، کاراگاه کتاب شهر شیشهای است و جان تروز، نویسنده گمنام آن دستنوشته ناتمام، یکی از شخصیتهای اصلی کتاب شب پیشگویی است. بنیامین ساچز قهرمان کتاب هیولا(لِویاتان) است. فنشاو هم نویسنده مرموز و گمشده کتاب اتاق قفل شده از مجموعه تریلوژی نیویورک است. سوفی، همسر فنشاو در کتاب اتاق قفل شده و همسر آستر در زندگی حقیقیاش است. آقای بلنک در واقع خود پل آستر است. با نشانههای آشکاری از مشخصات ظاهری و حرفهای خود او. سفرهایی به دور اتاق عنوان کتاب یادآور کتاب «سفر به دور اتاقم»، رساله هجوآمیز- فیلسوفانه Xavier de Maistre نویسنده فرانسوی قرن هجدهم است. اما سفرهایی در اتاق کتابت، به بیانی جدی و فیلسوفانه درباره روایت داستان و تقدیر نویسنده تبدیل شده است. در این رمان ما با نویسنده پیر و سودازدهای روبهرو هستیم که در محاصره شخصیتهای آثار خودش قرار گرفته است. و بیشترین مجازات برای چنین نویسندهای، حبسی ابدی در آثار خود اوست: |