رادیو زمانه > خارج از سیاست > بازار داستان > آبروي جنس مونث | ||
آبروي جنس مونثسامان ایرانیكريستين دو پيزان (1430-1365) كه در قرون وسطا ميزيست، اولين نويسنده زني است كه با نوشتن گذران زندگي ميكرد. او اكنون بسيار مورد توجه محققان قرار گرفته و فهرست آثاري كه درباره او نوشته ميشود، فهرستي سرگيجهآور است. با اين حال كثرت اين آثار كه در آنها به زمينههاي گوناگون شخصيت كريستين دو پيزان توجه ميشود، نتوانسته به زندگينامهاي قابل توجه منجر شود تا مخاطبان به سادگي مخاطبان بتوانند با آن ارتباط برقرار كنند. کریستین دو پیزان، نخستین نویسنده زن که از راه نویسندگی روزگار میگذراند اين توجه بيش از حد، بدون شك اثرات بازدارندهاي نيز در پي داشته است. «سيمون رو» در كتابي كه با نام «شهرزنان» به زبان فرانسه نوشته، توانسته است با سرباز زدن از گردآوري زندگينامهاي جامع و مانع از «كريستين دو پيزان»، خطوط اصلي زندگي اين شخصيت را برجسته كند. او در كتاب «شهر زنان» اصلا به جزييات زندگي كريستين دو پيزان نپرداخته است. مشخصه ديگر اين زندگينامه، پرداختن به نسلهاي آينده «كريستين دو پيزان»، از رنسانس تا عصر حاضر است؛ به عنوان مثال نويسنده «شهرزنان» به ساختارهاي تبارشناختي فمينيستي پرداخته كه خود در شكلگيري آنها نقش قابل توجهي داشته است. با اين كه در اين اثر به برخي مضامين آثار «كريستين دو پيزان» به طور عميق پرداخته نشده، اما كتاب «شهر زنان» روايتي نيرومند و تحليلي دقيق را از مجموعه آثار غني و گسترده «كريستين دو پيزان» به دست ميدهد. مهمترين و بارزترين نكته در آثار «كريستين دو پيزان»، كه متعلق به آخرين سدههاي قرون وسطي است، «دفاع از حقوق زنان» است. البته در نوشتن اين آثار پدر كريستين، توماس، كه پزشك، طالعبين و اخترشناس بود و شارل پنجم كه او را از زادگاهش، ايتاليا، به دربارش فراخواند، نقش مهمي ايفا كرده است. كريستين به گفته خود كودكياش را در محيطهاي اشرافي سرخوشانه زيسته است. مرگ همسرش كه اشرافزادهاي بود در سال 1390 او را مجبور ميكند كه خود به تنهايي سرپرستي زندگي خانوادگياش را به عهده بگيرد و همين اجبار او را به سمت نويسندگي سوق ميدهد. در زماني كه او ميزيست زنان از تحصيلات عاليه محروم بودند، اما او خودآموخته به مرتبهاي رسيد كه توانست رسالاتي حجيم و مقالاتي در حوزه سياست معاصر خود بنويسد. به همين دليل در دوره پادشاهي شارل ششم، كريستين نويسنده محبوب دربار شد؛ پديدهاي كه در آن زمان استثنايي بود. اما وقايع شوم زمانه و به ويژه جنگ داخلي، از سال 1418 به بعد او را به انزوا و سكوت مجبور ميكند. او كه بيوقفه در ستايش هماهنگي موجود در سيستم شاهنشاهي وسازگاريهاي اشراف مينوشت، به علت وخامت اوضاع مجبور به خلوتگزيني شد. با اين همه كريستين دوباره قلم سياست به دست گرفت و اين بار در ستايش ژاندارك «آبروي جنس مونث» را نوشت. در واقع كريستين دو پيزان به خاطر نوشتههايش درباره زنان و در دفاع از ايشان در برابر مردان است كه بدين درجه مورد توجه است. اما بايد توجه داشت كه نميتوان در آثار او مضامين فمينيستي جديد را جستجو كرد، به اين دليل كه جايگاه زن در قرون وسطا جايگاهي بسيار متقاوت بوده است. براي خوانندهاي كه ميخواهد آثار بيشتري از كريستين بخواند انتشار همزمان گزيدهاي ارزنده از آثار زنان قرون وسطا فرصت خوبي است. اين گزيده به سرپرستي دانيل رينه- بوهلر و به زبان فرانسه منتشر شده كه سه اثر از كريستين نيز در آن ديده ميشود. يكي از اين آثار «مشاهدات كريستين» است؛ زيارتي تمثيلي كه به صورت خودزندگينامه نوشته شده است. در اين گزيده صداي كريستين بانگي است كه در ميان اين صداهاي زنانه به گوش ميرسد و بيشك تاييدشدهترين نويسنده در ميان ديگران است. ديگراني كه گاه زنان دورهگرد بودند. همچنين در اين كتاب آثار زنان عارفي مثل «متيلد دو مگدبورگ» يا «دو سلين» كه در قرن سيزدهم ميزيست، آورده شده است. بر خلاف آثار كريستين، در آثار بسياري از اين نويسندگان زن، رد پاي مردان را ميتوان يافت. البته هويت زنانه برخي متون منصوب به اين بانوان دورهگرد محل بحث است. مثلا آثار نويسندهاي مثل «مچتيلد» با واسطه و مداخله مردان نوشته شده است. «اناجيل مزموك» حكايات منظومي است كه زنان در شببيداريهايشان تعريف ميكردند، اما گرداورنده اين حكايات ناشناس است. متون جالب ديگري نيز در اين گزيده به چشم ميخورد كه مقدمههاي خوبي بر آنها نوشته شده است. اين متون را ميتوان به عنوان جوابيهاي به مخالفان كريستين دو پيزان در نظر گرفت؛ مخالفاني كه اين نويسنده كتاب «شهر زنان» از زبان بانو اپونيون اينگونه از آنها ياد ميكند: «برخي ميگويند كه كشيشها و مذهبيها كتابهاي تو را مينويسند و چنين تراوشهايي ممكن نيست كه از ذهن زني بيرون آمده باشد. اما آنها بيخبرانند، زيرا زناني را نميشناسند كه حتي داناتر و فرهيختهتر از تو بودهاند و گاهي پيامبرانه مينوشتند.» |