رادیو زمانه > خارج از سیاست > برنامه رادیویی خاک > خواب و دفاع مقدس | ||
خواب و دفاع مقدسحسین نوشآذرخواب و تعبیر خواب، یا آنچه که از آن به عنوان رؤیای صادق یاد میکنند و در دین اسلام از نشانههای نبوت است، از موضوعات مهم ادبیات عرفانی ایران است. آنچه که در ادبیات قدیم ایران، برای مثال در برخی حکایتهای عرفانی بارها تکرار شده بود اما از مشروطه تا انقلاب ضدسلطنتی ۵۷ در ادبیات معاصر ایران جایی نداشت، در زمان جنگ در بسیاری از داستانهای دفاع مقدس به یک مضمون عمده تبدیل شد.
۳۰ سال پیش در ۳۱ شهریور ماه ارتش عراق مرزهای جنوبی و غربی ایران و فرودگاههای شهرهای مهم ایران را مورد تعرض قرار داد. این واقعه سرآغاز جنگی فرسایشی شد که هشت سال طول کشید. در این مدت نوعی ادبیات پدید آمد که از آن به عنوان ادبیات دفاع مقدس یاد میکنند. هفتهی در راه را به مناسبت آغاز جنگ ایران و عراق هفتهی دفاع مقدس نامیدهاند. برنامهی این هفتهی خاک به مناسبت آغاز هفتهی دفاع مقدس به «خواب» در داستانهای «دفاع مقدس» اختصاص دارد. ویژگی داستانهای جنگی محسن مخملباف، کارگردان و داستاننویس نام آشنای ایرانی نخستین نویسندهای بود که زیباشناسی داستانهای جنگی و اسلامی را تبیین کرد. مخملباف در مقالهای که در یکی از شمارههای «جنگ سوره» منتشر کرد، ویژگیهای داستانهای اسلامی را از دید خود برشمرد. او نوشته بود: «نویسنده باید تعبیرگوی خواب باشد. بسیاری از عوالم غیب را پیشرفت علوم و فلسفه بر ما خواهد گشود. بعضی از عوالم غیب را دیدن خواب، بخشی را حضور در قیامت و بعضی را شاید هیچگاه.» مخملباف در ادامه مینویسد: «در جبهههای خونبار نبرد حق و باطل، بسیاری از طرحها و پیروزی را با دیدن خوابی اجرا کردهاند و به موفقیت دست یافتهاند. اگر از خواب درک عمیق و مذهبی داشته باشیم، میتوانیم از آن بخش عمرمان که اکثراً به خاطر غفلت غیرقابلاستفاده مانده نیز بهره ببریم. نویسندهی اسلامی میبایست این بخش از عمر انسان را [که در خواب میگذرد] در حیطهی کار خود بداند.» هر خوابی مقبول نیست آیتالله جوادی آملی دربارهی رؤیای صادق میگوید: «رویای صادق گاه به تعبیر نیاز ندارد؛ مانند آنچه حضرت ابراهیم علیهالسلام در مورد ذبح فرزندش اسماعیل علیهالسلام مشاهده کرد. اما گروه دیگری از خوابهای صادق، به تعبیر نیاز دارد؛ یعنی قوهی خیال، حقیقتی را صورتگری میکند و معبِّبر (کسی که خوابش باید تعبیر شود؛ خوابدیده) باید این صورت خیالی را به معنای واقعی برساند. گاه خوابها همان ساختههای نفسانی [...] و نتیجه و اثر کارهای روزانهی انسان است، بنابراین اگر خوابی که انسان میبیند، مستقیم باشد، مانند آنچه معصوم میبیند، حق و صحیح است، چون باطل در آن فضا راه ندارد و شیطان امکان حضور نمییابد. صدق یا کذب سایر رویاها نیز با معیارهایی که معبران (تعبیرکنندگان) ماهر در اختیار دارند، قابل تشخیص است.» به همین دلیل است که نظریهپردازان ادبیات اسلامی و جنگی اعتقاد داشتند که هر خوابی مقبولیت ندارد. آنها اعتقاد داشتند که خواب موفق، خوابی است که قبل از نماز صبح باشد. خواب مؤمن و صالح راستتر از خواب کافر و منافق و فاسق است و خواب با جنسیت هم در ارتباط است: خواب بچه و زن تعابیر مختلف دارد. در داستانهای جنگی همه خوابنما میشوند آنچه که به اختصار گفتیم، همهی پایههای فکری حضور خواب در ادبیات دفاع مقدس است. خواب در داستانهای جنگی آنقدر اهمیت دارد که کمتر داستانی را میتوانیم بیابیم که در صحنهای از آن قهرمان داستان خوابنما نشده باشد. نویسندهای به نام یزدان سلحشور که امروز ۴۱ ساله است، در داستانی که یک سال پس از پایان جنگ در کیهان منتشر کرده بود این صحنه را وصف میکند: «و مردی آمد سبزپوش. چشمهایش خورشید و صورتش آسمان. آنگاه خون فواره زد و من از دریچهی خوابها و رؤیاها به تماشای آفرینش رفتم. لبخند مرد دروازهی بهشت بود. چگونه میتوانستم با او نروم؟ گفتم: آقا! آقا! مرا هم ببر. لبخند زد. لبخندش کوثر بود. زلال. زیبا. هیچ نگفت. فواره میزد خون. گفتم: «ببر! آقا ببر! هیچ نگفت.» قاسمعلی فراست، نویسندهای که از او اخیراً مجموعه داستان «هر کس گمشدهای دارد» منتشر شده در داستانی به نام «خواب» که از قضا برگزیدهی نخستین دورهی مسابقهی بزرگ فرهنگی هنری جبهه و جنگ هم بود، گفت و گوی خیالی یکی از شهدا با مادرش در خواب را به این شکل مینویسد: «ننه، من زیاد وقت ندارم. الان باید برگردم. آمدم بپرسم چرا اینقدر مینشینی کنار خونه گریه میکنی؟ چرا میگی مجید ناکام؟ دیگر گریه نکن ننه! بعد هم گفت: ای کاش زودتر آمده بودم اینجا. محمد حسین جون، آنقدر مجید خوشحال بود که نگو! من دهم از خواب بیدار شدم، نمیدونم نصفه شب بود، سحر بود، نمیدونم از آن وقت تا به حال همهش بنا کردم فاتحه خواندن و صلوات فرستادن.» ۳۰ سال پس از آغاز جنگ فرسایشی عراق با ایران باید گفت آن سروهای سهی و بلندبالایی که جنگیدند و در میدانها و جبهههای جنگ کشته شدند، در میان ما نیستند که از خوابها و شاید هم کابوسهاشان برای ما بنویسند؛ و آنها که ماندند خوابهایی را از صافی فکر و تخیل نه چندان سالمشان به این قهرمانان واقعی و صادق مردم ایران نسبت دادند که در پایان به یک کابوس جمعی انجامید. کابوس قتل و کشتار و خونریزی در پایان جنگی بیسرانجام. پانویس: در این زمینه برای اطلاع بیشتر و دقیقتر نگاه کنید به اثر پژوهشی اسد سیف، با نام: اسلامینویسی، بررسی دو دهه ادبیات دولتی در ایران، نشر باران، سوئد، ۱۹۹۹ |
نظرهای خوانندگان
شهدا برای ما همچون آیه های قران مقدسند.
-- مسعود ، Sep 20, 2010 در ساعت 03:45 PMآقاي مسعود،sep 20'2010
-- سعيد ، Sep 21, 2010 در ساعت 03:45 PMبفرماييدبراي من.نفرماييدبراي ما.براي خيلي ها نه شهدا مقدسند نه آيه ها.
«شهيد» شهيد است و«آيه» آيه.
شهدا برای من قابل ترحم اند. اما آیه های قران زیبا هستند بسیارزیبا و فريبنده. هشیاری و اراده بسیار لازم است تا به دام اين آیه های انسان ستیز نیفتم.
-- بدون نام ، Sep 26, 2010 در ساعت 03:45 PM