رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۸ مهر ۱۳۸۶

محمود به دانشگاه رفت یا دانشگاه به ...

قارقار کلاغ‌های ما را اینجا بشنوید

صبح امروز، در میان استقبال شدید دانشجویانی که می‌گفتند: احمدی‌نژاد پینوشه، ایران شیلی نمیشه، رئیس جمهوری محبوب ایران از درب پشتی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران وارد شد.


به گزارش خبرنگار ما ز دانشگاه تهران، ۱۵۰۰ دانشجو نیز با استقبال شدید ۳۰۰۰سرباز و افسر نیروی انتظامی روبرو شدند.

لازم به ذکر است که فقط تعدادی از دانشجویان که تایید صلاحیت شده بودند امکان حضور در سخنرانی احمدی‌نژاد را یافتند. احمدی‌نژاد در سخنانی گفت: آمریکایی‌ها به خیلی از دانشجویان ایرانی امکان حضور در سخنران مرا ندادند. حتي حدود ۵۰ دانشجوي ايراني در دانشگاه كلمبيا به اينجانب مراجعه كردند و گفتند كه ما نتوانستيم كارت ورود بگيريم.

در دانشگاه تهران هم تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی می‌خواستند وارد سالن شوند که نتوانستند کارت ورودی بگیرند. البته به دلیل پر شدن صندلی‌های تالار علامه امینی بوسیله دانشجویان دانشگاه امام حسین و بسیچ دانشجویی، به دانشجویانی که از آقای رئیس جمهوری یک کمی سوال داشتند هم صندلی نرسید!

احمدي‌نژاد همچنین گفت: دستاورد سفر به نيويورك به اندازه خدا بزرگ است. وی مشخص نکردخداوند را چگونه اندازه‌گیری کرده است؟

گروه اندکی از دانشجویان معترض همچنین شعارهایی چون "مرگ بر دیکتاتور" و "مرگ بر استبداد" سر داده‌اند. که احمدی‌نژاد نفهمید منظور این دانشجویان چیست و گفت حتما منظورشان جرج بوش بوده است!

به ادامه خبرها توجه کنید:

علی فلاحیان در گفتگو با خبرگزاری فارس گفت که مرحوم سعيد امامي يك اطلاعاتي مظلوم بود. وی ادامه داد اگر او وزیر اطلاعات مانده بود سعید امامی به هیچ وجه این بلا سرش نمی‌آمد. فلاحیان افزود سعید امامی یک نخبه اطلاعاتی بود و اهل نظافت بود و النظافت من الایمان. سعید امامی یکی از معروف‌ترین شهدای راه داروی نظافت است. وی همچنین اظهار خوشحالی کرد که یاران سعید امامی با بازگشت به وزارت اطلاعات و وزارت کشور و الباقی مراکز امنیتی یاد و خاطره او را گرامی داشته‌اند. فلاحین افزود: ما در اطلاعات اصلا شکنجه نمی‌کردیم، و بندهای اطلاعات و مراکز بازجویی به همین دلیل هتل خوانده می‌شدند و احتمالا آقای سعیدی سیرجانی و الباقی فقط مرده‌اند از خوشی تا وزارت را بدنام کنند.

غلامحسین الهام گفت: همسرم مقالاتش را در آشپزخانه می نویسد. با عنایت به کیفیت مطالب خانم رجبی، تا این لحظه همه فکر می‌کردند نامبرده لپ‌تاپ را می‌برد به مستراح و آنجا مطالبش را می‌نویسد. گفته می‌شود روی درب توالت خانه آقای الهام نوشته شده: مرکز تحقیقات استراتژیک.

مصطفی تاج‌زاده که تازگی‌ها دنده‌اش می‌خارد برای رفتن به زندان گفت که اگر هادی قابل پاسپورت آمریکایی داشت حتما آزاد می‌شد. پیشنهاد می‌شود تمامی فعالان سیاسی ایرانی در قرعه‌کشی گرین‌کارت آمریکا شرکت کنند تا بعد از به دست آوردن پاسپورت آمریکایی، حتما مثل هاله اسفندیاری و بقیه آزادشان کنند. لازم به ذکر است که در چند مدت اخیر متهمان به جاسوسی سریعا آزاد شده‌اند ولی متهمان دانشجویی و مطبوعاتی در حال استراحت در بند ۲۰۹ به سر می‌برده‌اند.

ایران به دنبال رعایت همه کنوانسیون‌های سازمان ملل از جمله منع شکنجه و اعدام کودکان و حقوق بشر، خواستار عضویت در شورای امنیت شد. معاون سازمان ملل نیز به مسولان ایرانی گفته است که کار شورای امنیت با وزارت اطلاعات و معاونت امنیتی سپاه پاسداران متفاوت است.

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

آقای کوثر به این زودی از این دستور تنز نویسی همسر قاطی خانم نگذرید که بیش از لیست غذائی قوه غذائیه جمهوری اسلامی بار فکاهی دارد .من تازه فهمیدم که به همین دلیل آشپزخانه نویس است نویسی است که فقط همسر ایشان و زئیسشان و اطرافیانشان دست پخت فاطی خانم زا دوست دارند. وگرنه آش ایشان در کورد آقای خاتمی انقدر شور بود که همه فهمیدند حتی پدر و برادرشان و سایر نزدیکان خانم .ولی عجب آش شله قلمکاری است مقالات این خانم بخصوص که پیاز داغ احمدی نژادش بیش از اندازه است ،چون همه میدانند که حاصل کار دولت نهم مصداق آفتابه لگن صد دست شام و نهار هیچی بوده. یا اینکه بوی قرمه سبزی نوشته های این خانم در مورد هاشمی رفسنجانی کاملا به مشام میرسید . ودیدیم که کفگیر فحاشی ایشان به ته دیگ خورد و آیت الله احمدی نژاد یک هفته پس از ارتقا به مرجعیت از طرف فاطی خانم به نیمه آیت الله -حجت السلام رفسنجانل اقتدا و پشت سر ایشان نماز گزاردند .ظاهرا بعلت حرارت زیاد ته غدای خانم گرفته و بوی سوختگی ان به مشام آفای الهام و رئیس رسیده و ایشان در روز بعد از جمعه برائت از مشرکین بعنوان سخنگوی دولت و غیره و نه همسر خانم سخنگو ، استقلال آشپز باشی ام القرا را اعلام فرمودند.

-- جهان ، Oct 9, 2007 در ساعت 07:20 PM

جناب کوثر از بقیه کرامات فاطمه خانم در وب پزخانه حکومتی نون قرض دادن به حسین شریعت مداری و برداشت مشارکبی ها از کار اینترمطبوعاتی این دوآشپز باشی است که وضع موجود آش کشک خاله است و ببینید وضع وب نویسان و دانشجویان و زنان آزادیخواه را که نمیدانستید یک من دوغ چقدر کره میدهد و در آخر سر پیام خانم رجبی و همسرشان و رئیس مربوطه و دولت نهم به منتظران گرسنه که دور سفره خالی به انتظار پول نفت و بهتر شدن وضع نشسته اند که فعلا دوزار بده آش و به همین خیال باش چون پوی نفت مدتهاست که ملا خور شده و حلوای مزحوم آزادی را هم در همین آشپزخانه پخته اند و خورده اند و فاتحه هم براش نخونده اند چون اگر با این اجاق قرار بود دیگی بخوش آید متاسفانه دیگ آدخواران خمهوری اسلامی است که در قرن 21 آدمها را به سبک قباتل آدم خواران زنده جوش کنند .....و بقیه داستان که حالا حالاها در باره آشپز خانه دارالقرا باید بنویسید تا ازاین آش ندری کاسه ای هم به مردم گرسنه برسد .چون دیگ جمهدی اسلامی کخ برای ملت نمیجوشد بگدارید برای س....به بخشید آخوندها و طرفداراشون بجوشد

-- جهان ، Oct 9, 2007 در ساعت 07:20 PM

با عنايت به مقالات فاطمه اره دريابيدكيفيت آشپزي ايشان را.

-- رحمت ايزدي ، Oct 9, 2007 در ساعت 07:20 PM

كمي طولاني اما «طنزيم»بود ...
«درب» هم غلط است. «در» را همان «در»خطاب كنيد؛لطفا!
تيتر،به‌اندازه‌ي كل مطلب،طنازتر بود.

-- ح.ش ، Oct 9, 2007 در ساعت 07:20 PM

سلام كاكو
ايشالو كه تو كانادا به شومو خوش ميگذره. ولي راسشه بوگو. اي دلت بري شيراز تنگ نشده؟ چه جوري تو يخ و برف كانادا طاقت مياري؟ بپو ييهو نچوي كه ماهاره ناكوم كني. عادت كرديم كارات ببينيم و بوخونيم.
راستي اگه اي كانادا كه توش هستي، خوبه، بينويس كه ما هم كاكو جل و پلاسمون جم كنيم و بدويم بيويم. خير سرمون كارمون آي تيه ولي ميدوني كاكو كه اينجو اوضا چيجوريه.
ديگه بايس ببخشينا. خيلي مزاحم شدم. قربون مرامت. سلام همه بچوي شيراز كه تو كانادا هستن برسون. بازم دمت كاكو گرم.

-- كمال ، Oct 10, 2007 در ساعت 07:20 PM