رادیو زمانه > خارج از سیاست > وقایع وبلاگیه > ولنتاین در وبلاگستان و دارالصوت زمانه | ||
ولنتاین در وبلاگستان و دارالصوت زمانهبجهت یک عید فرنگی که موسوم است به ولنتاین و در آن عشاق به هم چیزهای خوبی می دهند، در وبلاگستان به خصوص آن نواحی که شباب ساکنند شور و هیجانی ست. این نواحی مذکوره که عمده وبالیگ آن به الوان صورتی و بنفش هستند و به محض ورود مراجعین کارهای محیرالعقولی مثل نزول ستاره و نمایش ساعت و پیغام های دلنشین از این سو به آن سو رونده را پیشکش می کنند معمولا صاحبان آنها خیلی طبع لطیف و نظیف داشته، به خلاف نواحی منورالفکری وبلاگستان، بیشتر از مسایل پلوتیکی و فلسفی، به عشق و عاشقیت بهاداده تقریبا دائم الولنتاین هستند. لاکن در این روزها ولنتاینیت از آنجا سرریز نموده در نواحی دیگر هم جریان یافته بطوریکه در دارالصوت زمانه میجر مهدی خان جامی هفت شب و هفت روز را هفته عشق اعلام نموده، جمیع رعایای ایشان موظف به ارائه شیرین کاری هایی به مناسبت این عید سعید در باب عاشقیت شده اند که بعضا یک مقداری از ایشان بعید می نمود! دیگر آنکه بجهت آنکه یک سینماتوگرافی واقعی از جناب صدراعظم را در اینترنت نمایش دادند که در آن معظم الیه شرح می دهد که به چه نحوی یک دخترک محصلی توانسته در منزل والد خود با چند الوار و ابزار که از تیمچه محلشان فراهم آورده بوده، به قوه تخمیه - که انرژی هسته ای هم نامیده می شود- دست پیدا کند و بجهت این جناب صدراعظم دستور به دادن خدم و حشم به مشارالیها را کرده، یک ولوله ای در وبلاگستان افتاده که شرح آن از عهده این راپورت خارج است. مع هذا واجب الذکر است که به قرار شایعات پارساخان صائبی به یک هیات غریبی به این وصف که کلاه بوقی به سر کرده و بشکن و بالا انداز و در حالی که کف مبسوطی از هفت حفره مشارالیه بیرون میریخته در ایوان وبلاگ خود حاضر بعد اشاره به این ماجرا و ایضا ماجرای اختراع دوای ایدز که اعلام فرمودند مرکب از شيرين بيان و خاکشير با عرق نعناع بوده، خود را از آنجا به زیر پرتاب نمود که نجات و لاکن به دارالمجانین برده شد. دیگر آنکه طلبه بزرگوار وبلاگستان، آقا سید یاسر میردامادی که علاوه بر فهم و فضل و کمالات، روابط نسبی نزدیکی با دارالخلافه هم داشته و از این جهات بعضا یک چیزهایی در وبلاگ حباب خود افاضه می کند که چه بسا برای هم لباسان وی اظهار آنها مستوجب خلع لباس شود، اخیرا اعلان کرد که الفاظ از معانی خود تهی و یک نوع اصالت تسمیه در این حکومت پیش آمده و بعد هم مثالا گفت که وی هر کجا که برای خوردن موکولات به سفره خانه ها و قهوه خانه ها می رود سر در آنجاها به نحوی از انحا از جماعت خواسته که حجاب خود را حفظ کنند و لاکن این جملات در واقع بی معنی و حداکثر بجهت حفظ بقای آن اماکنند و نه واقعا حفظ حجاب و در این باب توضیحات وافری داد. بعد هم یک حملات تندی به حکومت مرکزی کرده یک ساعتی که گذشت بجهت ادای فریضه سد جوع عازم یکی دیگر از همان اماکن که سر در آنها از فایده تهی و لاکن مطبخشان پر است، شدند.
|
نظرهای خوانندگان
با سلام
-- منصور ، Feb 15, 2007 در ساعت 09:27 PMاگر می خواهید نتوانیم بشنویم ، پس جرا اصلاً
می گذاریدش آن لاین؟ و اگر می خواهید بشنویم پس چرا توجه ندارید که نصفه و نیمه گوش کردن آدم را خمار می کند!!!