ماجرای مجالس ختم و ترحیم صدام در فلسطین و سر کوچک انکارهولوکاست زیر لحاف عباس آقا عبدی

گوش دهید و دریافت کنید

وقایع وبلاگیه بیست ونهم

قصد جدید دولت برای الزام حضرات بلاگرین به اخذ مجوز بجهت اقامت در وبلاگستان که در راپورت سابق هم عرض شد، خیلی عکس العمل های شدیدی را سبب شد که هنوز امتداد دارد. تقریبا همه با آن مخالف و تابحال حتی یک بلاگر هم دیده نشده که با آن موافقت داشته باشد تا اسم و رسم و عقیده اش راپورت شود لاکن حضرات مخالفین هر دسته به نحوی این طرح و طراحانشان را منکوب کردند.

بعضی مثل آقا رضای ولی زاده صاحب بلاگ ایستگاه اشکالات عدیده این پروگرام را یک بیک متذکر شدند و برخی مثل جناب اسدالله خان علیمحمدی که یک عریضه مضحکی در باب کسب اجازه بجهت ثبت وبلاگش به جناب حسین آقای صفار هرندی وزیر ارشاد نوشت، آن را به سخره گرفتند و چند نفری این تصمیم را با احتیاج به اخذ مجوز برای داشتن حبس صوت در عهد رضاشاه قیاس کردند و حتی کار به آنجا رسیده که نیماخان اکبرپور عصیان کرده و اعلان داده که باید بمدد قمپانی معظم گوگل یک بمب بسازیم و یحتمل خود عزب اوقلی وی هم بشیوه انتحاریون آن را بعمل آورد .

دیگر آنکه بواسطه یک تسامحی که داریوش خان صاحب ارض ملکوت نمود و یک کامنتی که میرزا امین خان عنکبوتیان مخصوص وی داده بود را در وبلاگ خود نمایش داد؛ کدورت و دعوای عمیقی بین میرزا امین خان و جناب مخلوق بیگ درگرفت. از قرار اخبار، این میرزا امین بعد یک سری مباحثات با جناب مخلوق بیگ، چند نامه خیلی خاضعا و مخلصا به مشارالیه ارسال داشته و از ایشان برای اینکه وی را ارشاد و روشن کرده تشکر می کند و لاکن بعدا بجهت مجادلاتی که بین داریوش خان و مخلوق بیگ بوده کامنتا به داریوش خان می رساند که وی، یعنی مخلوق بیگ آدم عصبی و تند مزاجی است و به وی، یعنی داریوش خان اخطار می کند که حتی منتظر حمله های بعدی وی هم باشد. داریوش خان هم در کمال شوتیت آن پیغام خصوصی را عمومی کرده و این باعث کدورت عمیق مخلوق بیگ از میرزا امین شده، وی را تمسخرا ملقب به "دو زیست" می فرماید که البته از اینقرار قاطبه اهل مملکت را هم باید به همین نام خواند.

دیگر آنکه عباس آقا عبدی یسار الملک، بواسطه مجالس تعزیه و تعظیمی که در ارض فلسطین برای صدام حسین تکریتی معدوم منعقد شد در وبلاگ آینده خود حرف های نغزی زد. از قرار اخبار در ارض فلسطین که همیشه رعایا و حکامش از مواهب حکام و جیب رعایای ایرانی متنعم و برخوردار بوده و هستند و یک چند هفته پیش هم پانصد کرور دلار امریکایی به آن ها مرحمت شد، تابوت سمبولیکی از صدام حسین که هزارها نفر از ایرانی ها را کشته و حتی دم حلق آویز شدن هم بیراه به فارس ها می گفته، تیار کرده و مجالس ختم باشکوهی برای وی منعقد کرده و دسته جات و احزاب فلسطینی هم در تعظیم و تکریم مشارالیه از هم سبقت می گیرند.

جناب یسارالملک هم این قضیه را که خیلی موجب نفرت قاطبه اهل ایران شد، با مجالسی که دولت ایران ببهانه تحلیل و در واقع نفی و انکار ماجرای هولوکاست گرفت مقایسه کرد و سوالا اثبات کرد که بهمان میزان که بالفرض اگر در آن نواحی یک مجالس مشابهی گرفته و جنایات و تعدیات صدام انکار شود، موجب نفرت و عداوت رعایای ما می شود به همان وجه این انکار یهودی سوزی هیتلر هم موجب نفرت دیگران شده و صدور قطعنامه ای که اخیرا شورای امنیت ملل متحد علیه ایران صادر کرد بی ارتباط با این ماجرا نیست.

در آخر هم تاکید کرد که تازه این اول داستان است و سر بزرگ نفی هولوکاست زیر لحاف است که بعد زمستان کنار خواهد رفت.

و البته نظر به اینکه تا همین الان هم همین مقدار که لحاف بیرون زده خیلی این موهش و مولم بوده همه دست بدعا برداشته اند که آن سر بزرگی که زیر لحاف مانده، بیرون نیاید و بکار نیفتد که غیراینصورت چه بسا نه از تاک نشان ماند و نه از تاک نشان!

تمت. نیمه دیماه 1385 جلالی مطابق پنجم ژانویه 2007 سال مسیحی

میرزا محمود، خفیه نویس دارالصوت زمانه