استعفای جمعی روزنامهنگاران ماهنامه راسانمحمدرضا اسکندریmreskandari@gmail.comدر رابطه با استعفای جمعی روزنامهنگاران ماهنامه راسان که ۲۳شماره آن چاپ و پخش، و شماره ۲۴ آن هنوز چاپ و پخش نشده است؛ با حسین رحیمیان، سردبیر سابق ماهنامه راسان مصاحبه کردهام که در زیر میخوانید: همانطور که میدانیم مدیرمسوول ماهنامه راسان چندی پیش در رابطه با شکایت فرمانده بسیج شهرستان پاوه در رابطه با شعری که در شماره فروردین ماه سال جاری این نشریه انتشار یافته بود، به دادسرای کارکنان دولت در تهران احضار و نهایتاً با قرار کفاله ۱۰ میلیون تومانی آزاد شد. آیا این مساله میتواند با مسائل پیش آمده که منجر به استعفای شما شده، در ارتباط باشد؟ این مساله مستقیماً در استعفای ما تاثیرگذار نبوده است. گمان میکنم مدیر مسوول راسان در رابطه با چاپ این شعر انتظار این را نداشته که با عکسالعملی از سوی دستگاه قضایی مواجه شود. شاید با توجه به احضارهایی که در یکی دو ماه اخیر به گفته ایشان در رابطه با مسائل راسان و موارد دیگری در رابطه با سایر فعالیتهای ایشان صورت گرفته، ایشان را به این نتیجه رسانده باشند که مدتی نشریه را منتشر نکنند. استعفای ما در واقع به عدم شفافیت ایشان و نیز عدم انتشار ماهنامه از سوی مدیر مسوول بود.در مذاکراتی که ما با مدیر مسوول داشتیم، ایشان هر چند از احضارها و مشکلات پیش رو صحبت میکردند، ولی قول اکید میدادند که مثلاً بعد از فلان سفر خارجی یا اتمام فلان جلسه دادگاه، نشریه را منتشر کنند. ولی متاسفانه این قولها را عملی نکردند.
شما درنامه استعفا اشاره به فشارهای بیرونی و مشکلات صنفی کردهاید. میتوانید در اینباره توضیح دهید؟ ببینید، مشکلات و فشارهای بیرونی همیشه بوده و این مشکلات در کردستان به دلیل وجود مسایل ویژه بیشتر بودهاند. یکی از این مشکلات که ارتباط مستقیمی با بحث ما دارد، این است که مجوز گرفتن نشریه از مراجع قانونی سخت است و امتیاز معدود نشریات فعال در اینجا نیز در دست کسانی است که به فعالیتهای دیگری مشغولند و اصولاً ژورنالیسم، دغدغه اصلی آنها نیست. در سالهای اخیر اکثر نشریات کردی بسته شدند و همین مساله باعث شده که مدیران نشریات باقی مانده در هنگام عقد قرارداد، به دلیل تعدد کسانی که میخواهند اداره امور نشریه را در دست بگیرند، حقوق سردبیر و روزنامهنگاران را رعایت نکنند. اصولاً در اینجا چیزی به نام حقالتحریر یا پرداخت حقوق ماهیانه به خبرنگار، نویسنده و یا حتی سردبیر وجود ندارد. مثلاً در مورد خود ما حتی پرداخت هزینههای جاری نشریه به عهده بنده بود. هیچکدام از عوامل اجرایی نشریه راسان، حقوقی دریافت نمیکردند. مثلاً دبیر بخش خبر به دلیل اینکه برای گذران زندگی، شغل آزاد اختیار کرده بودند، شبها امور بخش خبر را سازمان میدادند. با وجود این، به دلیل مشکلی که مدیر مسوول آن را مغرور شدن نامبرده مینامید، در دو شماره نام ایشان از شناسنامه نشریه حذف شد. یا صفحه آرای ماهنامه نیز مثل بقیه، بابت کار خود هیچ مبلغی دریافت نمیکرد و اصولاً قراردادی با ایشان در میان نبود و ایشان نیز به دلیل اینکه در طول روز در مغازهای مشغول به کار بودند، هنگام آماده شدن مطالب، چند شب متوالی تا دیر وقت کار طراحی ماهنامه را به انجام میرساندند. با وجود این، دریغ از یک تشکر خشک و خالی از سوی مدیر مسوول. در واقع زحمات اصلی - تاکید میکنم - بدون دریافت حتی یک ریال حقالزحمه بدوش این عزیزان بوده. ولی استفاده آن را کسانی دیگری بردهاند که به عنوان مدیر مسوول، فعال مطبوعاتی و... به انجام مصاحبه، شرکت در کنفرانسها وغیره پرداخته و از این رهگذر به مطرح نمودن خود پرداختهاند. شما به شیوه تاجرمآبانه به ژورنالیسم از سوی برخی از مدیران مطبوعات و همچنین وجود مناسبات سرمایه دارانه در این حوزه اشاره کردهاید. اگر امکان دارد با ذکر مثال برایمان در این رابطه بیشتر بگویید؟ فکر کنم جواب این سوال را به نحوی در قسمت قبل داده باشم. به دلیل کثرت گروهها و گرایشهای مختلف سیاسی، تقاضا برای گرفتن نشریات در اینجا خیلی زیاد است. روال کار در اینجا بدین صورت است که مدیرمسوول اداره امور نشریه را به سردبیر میسپارد و با او قرارداد میبندد و این سردبیر است که با دوستان همفکر خود به اداره امور نشریه میپردازد. طبیعی است که که هر گروه یا سردبیری که بخش بیشتری از هزینهها یا کل هزینهها را متقبل شود و وعده جذب کمکهای بیشتری بدهد، قرارداد با او بسته میشود. موارد دیگری در این حوزه وجود دارند که متاسفانه به دلیل اینکه بعضی از دوستان در این موارد پروندههایی در دادگاه دارند، اجازه بدهید که از ذکر مورد خودداری کنم. شما در نامه استعفای خود نوشته اید که «روزنامهنگاران کُرد علیرغم دریافت کمترین حقوق و حتی با تقبل بخشی از هزینهها، با بازیهای پیدا و پنهان برخی از مدیران مطبوعات روبرویند که با سوءاستفاده از فضای فعلی مطبوعات و صعوبت گرفتن مجوز نشریات جدید، مرکب خود را به جولان درآورده و شرایط مضاعف ناراحت کنندهای را برای فعالان این عرصه به وجود آوردهاند.» این مسایل و مشکلات را میتوانید روشنتر توضیح دهید؟ ببینید، قبلاً هم گفتم روزنامهنگار کرد از قبل کار مطبوعاتی هیچ درآمدی ندارد حتی به دلیل تعهدی که دارد بخشی از درآمد خود را (اگر درآمد و شغلی داشته باشد) هم برای این کار اختصاص میدهد. این از خودگذشتگی را هم برای این انجام میدهد که نتیجه کارش در جامعه بازتاب داشته باشد. مثلاً یکی از همکاران ما در مشهد کارگر ساختمانی هستند، با وجود این همیشه مطلب خود را سروقت به روزنامه ارسال میکردند. با وجود تمام این زحمات اگر مدیرمسوول به هر دلیل از چاپ نشریه خودداری کنند، تمام این زحمات به باد خواهد رفت. به غیر از آن، عدم انتشار ماهنامه در موقع مقتضی به شایعات زیادی در میان مخاطبان دامن میزند و هزینه های اجتماعی زیادی را به نویسندگان تحمیل میکند. طبیعتاً دوستانی که به علت گرایشهای جناحی، با مشی مستقلانه ماهنامه موافق نبودند، این مساله را دلیلی بر ناتوانی هیات تحریریه و سردبیر تلقی کرده و در سایتهای اینترنتی به جوسازی میپرداختند. و این مساله برای دوستان، طبیعتاً بسیار ناراحت کننده بود. حتی در این اواخر آژانس کردنیوز به نقل از مدیر مسوول، دلیل عدم انتشارماهنامه را ناتوانی مجوعه فعلی دانسته بودند. خب، این مساله برای مثلاً آقای حاجیزاده، دبیر سرویس سیاسی ما که کارشناسی ارشد علوم سیاسی و نیز یکی از پرکارترین روزنامهنگاران حال حاضر بوده و به غیر ما با چند نشریه و سایت دیگر نیز همکاری دارند و یا آقای تیفوری، همکار صفحه اندیشه ما که در کردستان همه با نام و کارهای او آشنایند و یکی از فعالترین نویسندگان و حرفهایترین مترجمان حال حاضر کردستان ایران است، بسیار سخت بوده و ممکن است به جایگاه اجتماعی آنان لطمه بزند. سایر دوستان هم به همین ترتیب مثلاً مسوول صفحه تاریخ ما، آقای قربانیفر؛ دانشجوی دکتری تاریخ از دانشگاه تهران، مسوول صفحه جامعه مدنی، آقای سعیدپور، سردبیر قبلی راسان، آقای سجادی که با نشریات مختلف کردی همکاری داشته و یا آقای شیخی، مسوول صفحه جامعه که فوقلیسانس جامعه شناسی و عضو انجمن جامعهشناسی هستند، آقای مولایی صفحه اندیشه و نیز آقای نوروزی که از دو سال قبل، دبیر بخش خبر راسان هستند. دوستان مذکور همه از تاخیرهای گاه و بیگاهی که مدیر مسوول برای چاپ ماهنامه پیش میآورد، نگران و ناراحت بودند. بحث در مورد توانایی یا عدم توانایی نامبردگان را نیز به افکار عمومی و سابقه کاری آنها ارجاع میدهم. در مورد عدم همراهی فعالان فرهنگی، مطبوعاتی کرد با ماهنامه فکر میکنم ذکر اسامی کسانی مانند عبدالعزیز مولودی، اسکندر مرادی، مهدی رضایی، حامد فرازی، هادی نقدی و دوستان دیگری که اسامی آنها به خاطرم نمانده کافی باشد. با توجه به اینکه شماره ۲۴ راسان بیش از از یک ماه است که آماده چاپ و پخش است، علت مخالف مدیرمسوول از چاپ آن چیست؟ همانطور که قبلاً گفتم گمان میکنم مدیر مسوول راسان در رابطه با چاپ شعری که گفتید اصلاً انتظار این را نداشته که با عکسالعملی از سوی دستگاه قضایی مواجه شود. بنابراین با توجه به احضارهایی که در یکی دو ماه اخیر به گفته ایشان در رابطه با مسایل راسان و موارد دیگری در رابطه با سایر فعالیتهای ایشان صورت گرفته؛ ممکن است ایشان را به این نتیجه رسانده باشند که مدتی نشریه را منتشر نکنند. هرچند به نظر ما مشکل مذکور به هیچوجه دلیل قانع کنندهای برای عدم انتشار نبود و هیچ حکم تعلیقی برای ماهنامه و مشکل و یا احضاری در این مدت برای ما (هیات تحریریه) در میان نبود. در ضمن در این مدت با توجه به اخباری که به ما رسیده، مدیر مسوول پیشنهاداتی از سوی افراد مختلف مخصوصا مواردی درتهران داشتهاند. این احتمال هم می رود که با توجه به در پیش بودن فصل انتخابات و بالا رفتن تقاضاها از سوی جریانهای مختلف برای در اختیار داشتن یک نشریه در اوان انتخابات و نیز مشی مستقلانه ما، نشریه در جای دیگر و با دوستان دیگری منتشر شود. توصیه ما در بیانیه استعفا به دوستان دیگر در مورد رعایت اخلاق روزنامهنگاری، ناظر به همین مورد بود. متاسفانه هرچند مدیر مسوول قول اکید میداد که به زودی نشریه را مثلاً بعد از فلان جلسه احضار یا بهمان سفر خارجی چاپ خواهد کرد، ولی متاسفانه قولهای خود را عملی نکردند و در این موارد هیچگاه با شفافیت قصد خود را برای عدم چاپ با ما در میان نگذاشتند. در نهایت دوستان به این نتیجه رسیدند که مدیر مسوول با شرایط فعلی قصد ندارند که نشریه را چاپ کنند و این تاخیرها هم به این دلیل بوده که دوستان را به این تصمیم (استعفا) وا دارند. |
نظرهای خوانندگان
البته این دوست ما اندکی مبالغه کرده است. ایشان و تمامی دوستانشان بیشتر از یک شماره مسئولیت در راسان نداشته اند. چرا می گویند 23 شماره؟
-- امید ، Jan 2, 2009 در ساعت 02:30 PMبا سلام
-- برووسكه ، Jan 3, 2009 در ساعت 02:30 PMحقيقتا مجموعه سردبير و هيات تحريريه راسان از تواناترين و متعهدترين روزنامه نگاران حال حاضر كردستان هستند متاسفانه مدير مسئول با ناجوانمردي آنها را وادار به استعفا كرد
با سلام
-- برووسكه ، Jan 3, 2009 در ساعت 02:30 PMحقيقتا مجموعه سردبير و هيات تحريريه راسان از تواناترين و متعهدترين روزنامه نگاران حال حاضر كردستان هستند متاسفانه مدير مسئول با ناجوانمردي آنها را وادار به استعفا كرد
با سلام امید خان،
-- هیمن ، Jan 4, 2009 در ساعت 02:30 PMاین دوست شما در هیچ کجای مصاحبه ادعا نکرده که تمام 24 شماره را سردبیر راسان بوده اند. تنها مصاحبه کننده گفته اند که تا به حال 23شماره آن چاپ شده که ادعای درستی است. برخلاف ادعای شما ایشان از شماره 20 سردبیر بوده و قبل از ایشان هم آقای سعیدپور سردبیر بوده که در زمان سردبیر فعلی به عنوان عضو هیات تحریریه فعال بودند و بیانیه استعفا را هم امضا نمودند. پس لطفا نفرمایید که ایشان و تمامی دوستانشان؟! بیش از یک شماره مسئولیت نداشته اند.؟!
این درست که کامنتهای سایتها با اسامی مستعار گذاشته می شوند ولی سئوال اینجاست که مسئولیت اخلاقی ما کجا می رود؟
بدا به حال نشريهاي كه يك شماره از آن بيش از يك ماه در نوبت باشد. معلوم است مطالبش چقدر جالب و بهروز ميباشد.
-- رستان ، Jan 4, 2009 در ساعت 02:30 PMاز آدمي كه مهمترين دغدغه اش مطرح كردن خودش باشد و در سايه نوچگي خانم عبادي قرار داشته باشد جز اين انتظار نمي رود.
-- كاوه ، Jan 17, 2009 در ساعت 02:30 PM