یک بام و دو هوای اروپا در قبال ایرانرضا جمالیreza@radiozamaneh.comهفته گذشته ٥ سپتامبر، وزرای امور خارجه بیست و هفت کشور اروپایی در استکهلم حضور یافته بودند تا دربارهی موضوعات در دستور کار خود، و از جمله مسئلهی هستهای و حوادث پس از انتخابات در ایران، بحث و تبادل نظر کنند. اما همزمان با این اجلاس، صدها نفر از ایرانیان هوادار جنبش سبز و دمکراسی در پایتخت این کشور با تجمع گسترده و حرکات ابتکاری از جنبش مردم ایران حمایت کردند. در این تجمع ، طومار دو هزار متری «احمدینژاد رییس جمهور ما نیست»، که به امضای صدها هزار ایرانی از سراسر جهان رسیده است، به اهتزاز درآمد.
خواست اول ما این بود که اتحادیهی اروپا، همچنان از روش پیشین خود که نمایندهی سوئد و برخی کشورهای اروپایی در مراسم تحلیف احمدینژد شرکت کرده بودند، فاصله بگیرند؛ دولت احمدینژاد را به رسمیت نشناسند و روز بیست و چهارم سپتامبر، هنگام سخنرانی احمدینژاد در نیویورک، نمایندههای دولتهای اروپایی سالن سازمان ملل را ترک کنند. دومین خواستهی ما این بود که با توجه به این که هزاران نفر در حوادث بعد از انتخابات کشته، دستگیر و مورد شکنجه، تجاوز و آزار قرار گرفتهاند یا دادگاههای نمایشی و اعترافگیریهای قلابی به راه افتاده است، اتحادیهی اروپا ایران را برای آزادی فوری کلیهی دستگیرشدگان و زندانیان سیاسی و همچنین اعزام هیأتی به ایران، به منظور رسیدگی به حوادث اخیر، تحت فشار قرار دهد. مطالبهی سوم، ما دفاع از برگزاری یک انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل متحد بود. چهارمین مطالبه نیز ناامن اعلام کردن ایران برای هزاران پناهجوی ایرانی در کشورهای اروپایی و آمریکایی بود. چون بیتردید، بعد از این سرکوبها، موج فرار شدت خواهد گرفت. ما روی این مسأله، تاکید ویژه کردیم. همچنین با توجه به این که اتحادیهی اروپا در نشست خود، به طور اخص به مسألهی هستهای ایران میپردازد؛ آخرین نکتهای که در این گفت و گو از سوی ما روی آن تأکید شد، این بود که یک دولت بنیادگرا ضامن مناسبی برای حل و فصل بحران هستهای ایران نیست و دفاع از حقوق بشر و دمکراسی در ایران، به حل مسالمتآمیز مسألهی هستهای گره خورده است. چرا که دولت بنیادگرایی که مردم خود را سرکوب میکند و حتا نتایج انتخابات غیردمکراتیک خود را به رسمیت نمیشناسد؛ دولتی قابل اعتماد در مذاکرات بینالمللی نخواهد بود. از این نظر، خواستار آن شدیم که به خاطر مصالح اقتصادی یا مذاکرات هستهای، مسألهی حقوق بشر به کنار و جدا نهاده نشود. بلکه در نظر بگیرند که دفاع از حقوق بشر و تشدید فشار سیاسی به جمهوری اسلامی ایران، در زمینهی حقوق بشر، خود نقش بسیار مهمی در حل مسألهی هستهای دارد و در صورت برگزاری انتخاباتی آزاد، وجود دولتی دمکراتیک یا شرایطی بهتر از آنچه که یک دولت بنیادگرا میتواند ارائه بدهد، تضمین به مراتب بهتری برای حل مناقشهی هستهای است. خواستمان این بود که به هیچ وجه در برابر دولت بنیادگرای جمهوری اسلامی، به بهانهی این که مسألهی هستهای اولویت دارد، عقبنشینی نکنند و مسألهی حقوق بشر را فدای آن نکنند.
بعد از طرح این خواستهها، پاسخ نمایندهی وزیر امور خارجهی سوئد چه بود؟ آیا قولی در این ارتباط داده شد؟ ایشان گفتند که کل این خواستهها را به وزیر امور خارجهی سوئد و از این طریق، به نشست اتحادیهی اروپا منتفل خواهد کرد. همچنین ایشان با ما موافق بود که مسألهی هستهای و مسائل حقوق بشر نباید از هم تفکیک شود یا دقیقتر بگوییم؛ نباید حقوق بشر قربانی مسألهی هستهای بشود و بر این باور بود که چنین اتفاقی نیز نخواهد افتاد. نکتهی دیگر این که، ایشان اعمال فشار بر جمهوری اسلامی را ضروری میدانست و تاکید داشت که در صورت عدم عقبنشینی ایران و گسترش تحریمهای معینی علیه این کشور، همانطور که قبلاً نیز اعلام شده بود، در این نشست، مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما نتیجهی قطعی پاسخ به این خواستها و مطالبات را، به خود «نشست» موکول کرد و این که «نشست» باید در این مورد تصمیم بگیرد که در ادامهی آن وزیر امور خارجهی سوئد سیاست روشنتری را اتخاذ کند. اگر به بیانات وزیر امور خارجهی سوئد و همچنین دیگر مقامات اتحادیهی اروپا توجه کنیم، میتوان گفت که با یک دوگانگی روبرو هستیم؛ از یک سو تهدید ایران به تشدید مجازات علیه او و اعمال فشار علیه دولت جمهوری اسلامی ایران؛ یکی از زبانهایی است که در گفتههای وزیر امور خارجهی سوئد منعکس بود. میتوانم اینگونه خلاصه کنم که ما از این اعمال فشار خرسند هستیم و حرکت جامعهی ایرانی و حمایت افکار ترقیخواه جامعهی بینالمللی (از جمله، در تظاهرات ما چندین نمایندهی بلندپایهی احزاب سوئدی شرکت داشتند) بر دولت سوئد و اتحادیهی اروپا را تاثیرگذار و مثبت ارزیابی میکنیم. اما در عین حال، همچنان منافع دیپلماتیک، اقتصادی و بحران هستهای، مسائل کلیدی است که اتحادیهی اروپا به آن توجه دارد و از این نظر، شاید خواست ما که اعمال فشار به جمهوری اسلامی در جهت متوقف کردن خشونت علیه مردم شدت پیدا کند؛ در حد و میزان انتظارمان پاسخ درخوری نگرفته است. اما راهی جز تشدید فشارها و ادامهی مبارزه برای به شکست کشاندن دولت کودتا و دستیابی به صلح و دمکراسی در ایران و منطقه، نداریم. روزهای جمعه و شنبه گذشته در سوئد و همزمان با نشست اتحادیهی اروپا در این کشور تجمعاتی از سوی ایرانیان برگزار شد. برگزارکنندگان این تجمعات چه گروههایی از ایرانیان بودند و به طور کلی، خواستهها و مطالباتشان چه بود؟ تجمع روز جمعه گذشته به دعوت «جمعیت پشتیبانی از مبارزات مردم ایران» صورت گرفت و ملاقاتی نیز که ما داشتیم، به نمایندگی از سوی تظاهرکنندگان بود. از طریق نمایش این پارچه، یک بار دیگر برای همهی اتحادیهی اروپا و همچنین افکار عمومی جامعهی سوئد یادآوری شد که ایرانیان احمدینژاد را رییس جمهور منتخب خود نمیدانند و مصر هستند که دولت سوئد، اتحادیهی اروپا و جهان، آقای احمدینژاد را رییس جمهور ایران نشناسند و از به رسمیت شناختن دولت او خودداری کنند. این حرکتها، طبیعتاً نه فقط در تداوم این اعتراضات و اعمال فشار، بلکه بر ایرانیان داخل کشور نیز تأثیر بسیار مثبتی داشته و دارد که بدانند در خارج از کشور، همچنان فعالانه از حق جامعهی ایرانی در داخل کشور حمایت میشود و قویاً نسبت به سرکوب خواستههای آنان، اعتراض صورت میگیرد و این جنبش که آغاز شده؛ فروکش نکرده و در اشکال گوناگون تداوم دارد. |
نظرهای خوانندگان
ساعت خواب فکر کردید اتحادیه اروپا میلیاردها دلار یا یورو تجارت بی درد سر با ایران را فدای حقوق بشر خواهد کرد. کی دلش برای یک مشت اپوزیسیون درب وداغان می سوزد. فراموش نکنیم در بسنی درقلب اروپا صرب ها مردم بوسنی را ماکارونی کردندولی دست آخر این ایالات متحده بود که با حمله به صربستان مردم بی دفاع را نجات داد. امیدی به اروپائیان نیست.
-- بدون نام ، Sep 9, 2009 در ساعت 04:23 PMبا بدون نام موافق هستم.
اروپائیان بازارهای زیادی را در قرن بیستم به آمریکا و متحدانش از قبیل ژاپن باختند و با انقلاب اسلامی توانستند بخشی از این بازارها را به دست آورند. بعید است که آنها بخواهند دوباره این بازارها را از دست بدهند و بخصوص بخواهند آنها را دوباره به آمریکا ببازند!
-- Namdar ، Sep 11, 2009 در ساعت 04:23 PM