رادیو زمانه > خارج از سیاست > کارگردانها > من سیاهنمایی نمیکنم | ||
من سیاهنمایی نمیکنمپرویز جاهدبخش اول گفتگو با سامان سالور، فیلمساز جوان سینمای ایران را پیرامون جشنواره فیلم فجر و سیاستهای ممیزی جدید وزارت ارشاد خواندهاید. دراینجا بخش پایانی این گفتگو را میخوانید.
به نظر میرسد که محدودیتهای تازه ای دارد بر سینمای ایران اعمال میشود که قبلاً نبوده به نظر تو این محدودیتها تا چه حد میتواند دست و پای فیلمسازها را ببندد. بخصوص فیلمسازانی که در واقع مستقل هستند و با سرمایه دولتی فیلم نمیسازند؟
متاسفانه سیاستگذاران فرهنگی این مملکت کمر به قتل سینمای اندیشمند بستهاند و نتیجهاش هم، نتیجه خوبی نیست. چون همین فیلمهاست که اتفاقاً نام ایران و پرچم ایران را در جهان بالا میبرد. شما به عنوان یک منتقد و یک فرد پیگیر در جشنوارههای مختلف بهتر از من میدانید که همین فیلمهاست که همیشه باعث حفظ آبروی سینمای ایران در جهان شده است. در واقع همین فیلمهای مستقلی که با پول تو جیبی و بدون وامهای میلیاردی و بدون حمایتهای دستگاههای دولتی ساخته میشوند، فرهنگ ایران را به شریف ترین و انسانی ترین شکلی نشان میدهند. اگر آقایان، نگران جشنواره فیلم دوبی هستند که مبادا جشنواره فیلم فجر را محو کند، خوب باید سیاستهای درستتری به خرج بدهند. باید بیایند ازجوانان و فیلمسازان مستقل و اندیشمندی که برای سینمای ایران آبرو و اعتبار کسب کردهاند حمایت کنند. یکی از انتقادهای مسوولان دولتی و برخی از منتقدان همسو با آنها به فیلمهایی از نوع فیلمهای شما یا به اصطلاح فیلمهای جشنوارهپسند این است که این فیلمها تصویر سیاهی از ایران در جهان ارائه میکنند و به همین دلیل مورد استقبال واقع میشوند. به عنوان یک فیلمساز موفق در جشنوارههای جهانی، نظرت در اینباره چیست؟ شما فیلم را دیدهاید. خیلی از طنزهایی که ما استفاده کردهایم در این کمدی سیاه خیابانی به اسم ترانه تنهایی تهران، در واقع از فرهنگ ایرانی نشات میگیرد. حتی ما برای زیر نویس کردن این جملات دچار مشکل بودیم. فکر میکنم هر دو فیلمی که من ساختهام، قبل از اینکه فیلمهای جشنوارهپسند باشند، فیلمهای ایرانیپسند هستند. فیلمهایی هستند که از فرهنگ این مردم، موسیقی این مردم و از ضربالمثلها و تکیه کلامهای انتقادی که این روزها شما در صف نانوایی، صف اتوبوس یا توی تاکسی میشنوید، استفاده میکنند. خوب ما به یک شکل دیگر مستندنمایی را وارد این فیلم ها میکنیم. سعی میکنیم بازیها دیده نشود و مستند دیده بشود. با توجه به فضایی که پیرامون سینمای ایران در جشنواره فجر بوجود آمده، پیشبینی تو ازآینده سینمای ایران چیست؟ متاسفانه جشنواره فیلم فجر اگر به این شکل ادامه داشته باشد، به نظر من همان اعتبار و آبرویی را هم که در ایران دارد، از دست میدهد. همچنان که شاهد هستیم، دیگر از صف های کیلومتری جلوی سینماها خبری نیست. آن شور و اشتیاق فیلمسازها برای رساندن فیلم به جشنواره فجر دیگر وجود ندارد. سالنها خالی شده و فضای سردی حکمفرماست. با این همه تبعیض، با این همه سیاسیکاری، با این همه تهمت و تهدید و با این همه تذکر و آییننامه، روزی میرسد که واقعاً هیچ فیلمسازی دیگر رغبت این را نداشته باشد که حتی فیلمش را درجشنواره فجر با تماشاگرایرانی ببیند. نکته تعجبآور در این روزها این بوده است که همه فیلمسازهای مطرح به این وضعیت و به این سیستم ممیزی اعتراض کردهاند ولی خانه سینما به عنوان یک صنف حامی اعضای سینمای ایران، ظاهراً بیتفاوت بوده است و این در نامه آقای جعفر پناهی هم منعکس شده. به نظر تو چرا خانه سینما در این مورد سکوت کرد و واکنش نشان نداد؟
اساساً یکی ازبزرگترین مشکلات سینمای ایران همین صنفهای مختلف و گوناگونی است که اتحاد و همدلی به آن معنا ندارند. یعنی شما در کانون کارگردانان کسی را پیدا نمیکنید که جزو هیات رئیسه باشد یا مدیرعامل باشد یا جزو آدمهای اصلی کانون باشد و بخواهد به شکل صنفی دل بسوزاند برای این حرکت. درصورتیکه خود آن آدمها معتقد بودند که اگر امسال فیلم سامان سالور، فیلم سامان مقدم، فیلم محسن امیر یوسفی، فیلم بهمن فرمانآرا، فیلم پریسا بختآور و فیلم رضا کاهانی حذف شده، سال بعد نوبت خود ماست. ولی متاسفانه کاری به شکل صنفی انجام ندادند. حتی آن نامهای که بصورت خودجوش توسط کارگردانان مستقل امضا شد، هیچ حمایت صنفی از آن نشد. به این ترتیب با توجه به وضعیت فعلی که اعتراضها به صورت فردی و پراکنده است، آیا فکر میکنی به نتیجهای برسد؟ یعنی مسوولان را وادار کند که در مقابل خواستههای شما عقب نشینی کنند؟ یا فیلم خانم حکمت که اساساً به جشنواره داده نشد. یعنی با این شرط داده شد که پروانه نمایش به آن بدهند و دوستان هم گفتند ما پروانه نمایش نمیدهیم و خانم حکمت هم تصمیم گرفت شرکت نکند. یعنی از هر نسلی یک فیلمساز وجود دارد که با ممیزی مواجه است. آقای فرمانآرا از نسل اول فیلم سازان، خانم حکمت از نسل دوم یا خیلی از دوستان دیگر که حاضر نشدند حتی فیلمشان را به جشنواره فجر ارائه کنند. صحبت از پروانه نمایش کردی. آیا سیاست جشنواره فجر با سیاست کمیسیون اکران و نمایش یکی است ؟ یعنی اگر فیلمی در جشنواره توقیف بشود یا به نمایش درنیاید آیا به منزله توقیف کامل فیلم است؟ با توجه به این برداشتی که از سیاستگذاری جشنواره و هماهنگی آن با سیاستگذاری اکران و نمایش داری، چه سرنوشتی را برای فیلم خودت پیشبینی میکنی؟ قسمت اول گفت و گو با سامان سالور |