رادیو زمانه > خارج از سیاست > زندگينامه > به یاد پیتر ویرتل، نویسنده فیلمنامه «پیرمرد و دریا» | ||
به یاد پیتر ویرتل، نویسنده فیلمنامه «پیرمرد و دریا»پرویز جاهدparvizjahed@yahoo.comپیتر ویرتل (Peter Viertel) رماننویس و فیلمنامهنویس آمریکایی و نویسنده فیلمنامههای «خرابکار» هیچکاک و «پیرمرد و دریا» ساخته جان استورجس، چندی پیش در سن ۸۷ سالگی درگذشت. ویرتل فیلمنامهنویسی بود که بیشتر فیلمنامههای خود را بر اساس رمانها و داستانهای مشهور نوشت.
او در ۱۹۲۰ در درسدن آلمان زاده شد. پدر او اهل اتریش و شاعر، رماننویس، نمایشنامهنویس و فیلمساز بود که در اواخر دهه ۲۰ به هالیوود رفت و به همراه همسرش سالکا ویرتل، درگیر نوشتن و ساختن فیلم شد. سالکا ویرتل دوست نزدیک گرتا گاربو و دستیار فیلمنامهنویس فیلمهایی چون «ملکه کریستین» و «آنا کارنینا» بود و ارتباط گستردهای با نویسندگان و فیلمسازان روشنفکر خصوصاً نویسندگان تبعیدی آلمانی داشت. خانه او در سانتا مونیکا در روزهای یکشنبه، محل گردهمایی نویسندگانی چون توماس مان، آلدوس هاکسلی، برتولت برشت و چارلی چاپلین بود. بعدها ارنست همینگوی، اورسون ولز و جان هیوستون نیز به این جمع اضافه شدند.
پیتر در دانشگاه کالیفرنیا تحصیل کرد و نخستین رمانش را در سن ۱۹ سالگی با عنوان «دره» (Canyon) نوشت که در ۱۹۴۰ منتشر شد. بعد به فیلمنامهنویسی روی آورد و نخستین کارش به عنوان فیلمنامهنویس، فیلم «خرابکار» هیچکاک بود که در ۱۹۴۲ ساخته شد. وی در ۱۹۴۷ با همینگوی از نزدیک آشنا شد؛ نویسندهای که تأثیر زیادی بر سبک داستاننویسی او گذاشت. هنگامی که جان هیوستون و پیتر ویرتل برای ساختن فیلمی درباره انقلابیهای کوبا («ما بیگانه بودیم») در ۱۹۴۷ به هاوانا سفر کردند، همینگوی نیز آنجا بود. در ۱۹۵۱ بر اساس تجربیات شخصیاش از شرکت در جنگ جهانی، فیلمنامه «تصمیم پیش از سپیدهدم» را برای آناتول لیتواک نوشت. به دنبال آن، جان هیوستون از او خواست به کمک جیمز اگی فیلمنامهای بر اساس رمان ملکه آفریقا نوشته سی اس فورستر بنویسد. فیلمی که در آن همفری بوگارت و کاترین هپبورن بازی میکردند. هیوستون که به اقتباس از رمانهای مشهور برای سینما علاقهمند بود، دوباره در ۱۹۵۳ از او خواست که فیلمنامهای بر اساس رمان تریلر - نوآر «شیطان را بزن» نوشته کلود کاکم برن بنویسد؛ اما او امتناع کرد و هیوستون آن را به ترومن کاپوتی محول کرد.
بعد از آن همینگوی شخصاً از او خواست که رمان پیرمرد و دریای او را به فیلمنامه برگرداند. ویرتل در این باره گفته است: «من مایل نبودم بر اساس رمانی که شهرتش را بیشتر مدیون نثر آن بود تا رویدادها، فیلمنامهای بنویسم.» اما نتیجه کار او عالی بود. فیلمی که ابتدا «فرد زینهمن» ساخت آن را شروع کرد؛ اما بعد از مدتی از آن کنار کشید و جان استورجس ادامه آن را به عهده گرفت. اقتباس از رمان «خورشید نیز طلوع میکند» دومین اثر همینگوی بود که ویرتل برای هنری کینگ نوشت که با شرکت اوا گاردنر و تایرون پاور ساخته شد. بعد آناتول لیتواک به او پیشنهاد کرد که در نوشتن سناریویی بر اساس داستان کوتاه «Boule de Suif» نوشته «گی دو مو پاسان» که قبلاً نیز الهامبخش جان فورد در ساختن فیلم «دلیجان» و وال لیوتون در ساختن «مادماوزل فی فی» شد، با او همکاری کند. فیلمی که با بازی دبورا کر و یول برینر ساخته شد. در جریان ساخته شدن این فیلم بود که وی با دبورا کر آشنا شد و با او ازدواج کرد. دبورا کر نیز چند ماه قبل از او درگذشت.
«شکارچی سفید، قلب سیاه» (۱۹۵۳) مشهورترین رمان پیتر ویرتل بود که کلینت ایستوود در ۱۹۹۰ آن را به فیلم تبدیل کرد. پیتر در نوشتن فیلمنامه این فیلم با کلینت ایستوود همکاری کرد. در ۱۹۹۹ پالین کیل منتقد مشهور آمریکایی از رمان ویرتل به عنوان بهترین رمانی که در هالیوود نوشته شده، نام برد. «از عشق خون میریزد» (۱۹۶۴) و «دوچرخه در ساحل» (۱۹۷۱) از دیگر رمانهای پیتر ویرتل است. مایکل شین گرابر مستند ساز آمریکایی اخیرا فیلم مستندی درباره او ساخته است با عنوان پیتر ویرتل بین خطوط («Peter Viertel - Between the Lines») که تدوینی بر اساس ۴۰۰ دقیقه گفتگو با اوست. |
نظرهای خوانندگان
ترجمه بهتر Between the lines شايد «بين سطور»باشد،به نشانه مطالبي که به داستان اصلي افزوده و يا ازآن حذف مي شود تا آن را براي سينماجذاب تر و ديدني تر کند. اما اين نکته هم قابل ذکر است که نويسنده اي مثل همينگوي دنبال فيلمنامه نويس مي گشته است درحالي که شايد نود در صد فيلمنامه فيلم هاي ايراني را کارگردان آن از روي داستاني که خودش نوشته و يا خودش از جايي کش رفته، تنظيم کرده است.
-- سيامک ، Dec 26, 2007 در ساعت 05:27 PMزبان انگليسي بفرستيد
-- بدون نام ، Feb 10, 2008 در ساعت 05:27 PM