رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۷ بهمن ۱۳۸۷
سخنراني دکتر همايون کاتوزيان در لندن

ايرج ميرزا شاعر طنز و زيبايی

پرويز جاهد

برای شنیدن برنامه «اینجا» را کلیک کنید.

«ایرج‌میرزا شاعر طنز و زیبایی» عنوان سخنرانی هفته گذشته دکتر همایون کاتوزیان در کانون ایران در لندن بود.

دکتر کاتوزیان، نویسنده و محققی است که نه تنها در زمینه تاریخ معاصر ایران پژوهش می‌کند؛ بلکه شعر و ادبیات کهن فارسی و ادب مشروطه را نیز خوب می‌شناسد و آثار قابل توجهی در این زمینه به فارسی و انگلیسی دارد. وی استاد دانشگاه آکسفورد و سردبیر نشریه «Iranian Studies» است که شماره چهلم آن به تازگی منتشر شده است.

سعدی شاعر عشق و زندگی، صادق هدایت از افسانه تا واقعیت، درباره بوف کور هدایت، درباره جمال‌زاده و جمال‌زاده‌شناسی و نظریه تاریخ سیاست در ایران از جمله آثار فارسی دکتر کاتوزیان است.


دکتر همايون کاتوزيان.عکس از پرويز جاهد

دکتر کاتوزیان سخنانش را با معرفی جلال‌الممالک ملقب به ایرج‌میرزا شروع کرد. شاعری از نوادگان فتحعلی‌شاه قاجار که خود شاعر بود و بسیاری از نوادگانش از جمله پدر و پدربزرگ ایرج نیز شاعر بودند. اما به اعتقاد آقای کاتوزیان، شاعری مثل ایرج و در سطح او در خاندان قاجار ظهور نکرد و او از شاعران طراز اول تاریخ ادبیات فارسی است.

ایرج میرزا شاعر مدرن
دکتر کاتوزیان با تمایز قائل شدن بین شاعر مدرن و شاعر مدرنیست، ایرج‌میرزا را همانند بسیاری از شاعران هم‌دوره‌اش مثل ملک الشعرا بهار، علی‌اکبرخان دهخدا، عارف قزوینی، میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی، شاعری مدرن خواند. از این نظر که آن‌ها مدرنیست به معنی اخص کلمه نبودند. چون هنوز مدرنیسم در شعر پدید نیامده بود، اما آن‌ها شاعر مدرن بودند و این تفاوتی است که بین شعر آن‌ها و شعر شاعران قدیم فارسی چه از نظر موضوع، چه از نظر بدایع و صنایع شعر و لغات و واژگان دیده می‌شود و در بیشتر موارد شعر آن‌ها از شعر قدیم فارسی متمایز است.

وی از سال‌های بین ۱۹۰۵ تا ۱۹۲۵ به فاصله ۲۰ سال، به عنوان عصر مشروطه نام برد و دو ویژگی عمده شعر مشروطه را سیاسی شدن و طنز دانست.

شاعر غیر سیاسی
به اعتقاد دکتر کاتوزیان، ایرج میرزا اساساً شاعر سیاسی نبود و این ویژگی، او را از دیگر شاعران دوره مشروطه مثل علی اکبر خان دهخدا، ملک الشعرا بهار، عارف قزوینی، میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی متمایز می‌کند.

اگر چه به اعتقاد آقای کاتوزیان، ایرج آگاهی اجتماعی داشت و درباره مسایل سیاسی صحبت می‌کرد، اما شاعر سیاسی به مفهوم رایج و متعارف کلمه نبود. با این حال ایشان دو نمونه از اشعار سیاسی ایرج را که در هجو شیخ فضل‌الله نوری (زمانی که در شاه عبدالعظیم، علیه مشروطه‌خواهان بست نشسته بود) و در هجو قوام‌السلطنه و در دفاع از محمدتقی خان پسیان، سروده بود، بازخوانی کرد.

به دنبال آن دکتر کاتوزیان به ذکر نمونه‌ای از اشعار ایرج پرداخت که بی‌علاقگی او را به سیاست و کار سیاسی نشان می‌داد:

سیاست‌پیشه مردم، حقه‌بازند
نه مانند من و تو پاک‌بازند

به هر تغییر شکلی مستعدند
گهی مشروطه، گاهی مستبدند

طنز و استفاده از کلام رکیک
دکتر کاتوزیان، طنز را در شعر ایرج از نظر کمیت و کیفیت در حد کمال دانست و گفت:
« دوره مشروطه دوره هتاکی و فحاشی و تهمت زدن بود که از ویژگی‌های سیاست در جامعه ایران بوده و هست. از این رو طنز با این ویژگی‌ها مناسب بود. کلمات رکیک و مستهجن در اشعار میرزاده عشقی و فرخی یزدی دیده می‌شود. اما اشعار ایرج از این نظر بسیار رکیک و مستهجن است و بسیاری از آن‌ها را نمی‌توان در مجالس محترم خواند.»

با این وجود دکتر کاتوزیان به عنوان نمونه تعدادی از اشعار نسبتا رکیک ایرج را از کتاب عارف‌نامه او خواند که به گفته او قطره‌ای در مقابل دریا بود.

صنعت سهل و ممتنع
آقای کاتوزیان، بزرگ‌ترین ویژگی ادبی ایرج میرزا را در شعر که او را از بقیه شاعران عصرش متمایز می‌کند، صنعت سهل و ممتنع در شعر او دانست که صنعت خاص سعدی است.

به اعتقاد وی، صنعت سهل و ممتنع به معنی ایجاز و اختصار در کلام، چه نثر و چه شعر توأم با کمال فصاحت و روشنی است که در شعر قدیم از خصوصیات سعدی است و در معاصرین از ویژگی‌های ایرج‌میرزا است.

منظومه‌های ایرج
از دید دکتر کاتوزیان، ملک‌الشعرای بهار و ایرج میرزا از بزرگ‌ترین شاعران عصر مشروطه‌اند. وی در مقایسه شعر بهار و ایرج گفت: «اشعار ایرج بالغ بر چهار هزار بیت است که بسیار کمتر از اشعار ملک‌الشعرای بهار است. از این گذشته ملک‌الشعرا در همه انواع و قالب‌ها و درباره موضوع‌های مختلف شعر گفته؛ اما اشعار ایرج بیشتر غزل و مثنوی است.»

به گفته آقای کاتوزیان، ایرج‌میرزا شاعری حرفه‌ای بود که در دربار ولیعهد تبریز خدمت می‌کرد و در ستایش ولیعهد، شاه و بزرگان زمان خود شعر گفته است. به علاوه ایرج اشعاری نیز در ستایش پیامبر و ائمه و اولیا سروده از جمله قصیده‌ای که در مدح حضرت علی، پیش از انقلاب مشروطه سروده است:

گفتم رهین مهر تو شد ای دل حزین
گفتا حزین دلی که زمهری بود رهین

دکتر کاتوزیان در بخش دیگری از سخنان خود به منظومه‌های سه‌گانه ایرج یعنی عارف‌نامه، انقلاب ادبی و زهره و منوچهر اشاره کرد.

عارف‌نامه منظومه‌ای است که ایرج‌میرزا آن را در هجو عارف قزوینی سروده و در آن با لحنی توهین‌آمیز و زبانی رکیک، عارف را خطاب قرار داده و بسیاری از فعالیت‌های هنری و سیاسی او را به تمسخر گرفته است. اما به اعتقاد دکتر کاتوزیان، عارف نامه فقط در هجو عارف نیست؛ بلکه موضوعات زیادی در آن مطرح می‌شود؛ از جمله اخوانیات که به شعری گفته می‌شود که در پاسخ به شعر یا نامه دوستی سروده شده باشد و جمع اخوانیه به معنی شعر برادرانه است.


دکتر کاتوزيان در کانون ايران در لندن

در نکوهش حجاب
دکتر کاتوزیان در بخش دیگری از سخنان خود به یکی دیگر از ویژگی‌های شعر ایرج‌میرزا اشاره کرد و آن انتقاد او از حجاب است. به گفته آقای کاتوزیان، «منظور ایرج از حجاب، روبند، پیچه و نقاب است که برای پنهان کردن صورت به کار می‌رود؛ نه روسری. چنان که حتی در یک بیت می‌گوید:

حجاب دست و صورت خود یقین است
که ضد نص قرآن کریم است

و کاملاْ پیداست که منظور او نقاب است، نه روسری.»

کاتوزیان در همین زمینه روایتی را از عارف‌نامه نقل کرد که ماجرای هم‌خوابگی راوی با زنی است که نقاب بر چهره دارد و در تمام مدت هم‌آغوشی، نقاب از چهره برنمی‌دارد.

راوی می‌گوید که زمانی در جوانی زنی را با مکر و حیله به خانه آورده و از او تقاضا می‌کند که روبندش را بردارد. اما زن خشمگین شده و به او پرخاش می‌کند. پس از آن راوی شروع به دست‌درازی می‌کند، اما در کمال تعجب می‌بیند که زن هیچ واکنشی نشان نمی‌دهد. به هر حال او در نهایت موفق می‌شود با زن هم‌آغوشی کند؛ بدون این که نقاب از چهره‌اش بردارد و صورتش را ببیند. به گفته کاتوزیان، ایرج‌میرزا در پایان این شعر با نتیجه‌گیری اخلاقی سعی می‌کند زهر روایت را از آن بگیرد.

انقلاب ادبی
دکتر کاتوزیان پس از عارف‌نامه به معرفی منظومه انقلاب ادبی، منظومه دیگر ایرج‌میرزا پرداخت.

به گفته کاتوزیان، موضوع منظومه انقلاب ادبی، نوعی حسب حال و درد دل‌های شخصی و شکوه‌های ایرج از روزگار و زمانه است. اما این شکوه‌ها حالت غم‌نامه و «ننه من غریبم» ندارد؛ بلکه با شوخی و خنده همراه است

من از این پیش معاون بودم
نه غلط کار، نه خائن بودم

جاکشی آمد و معزولم کرد
له و آواره و بی‌پولم کرد

چه کنم مرکزیان رشوه خورند
همگی کاسه‌بر و کیسه‌بُرند

زهره و منوچهر
منظومه «زهره و منوچهر» یکی دیگر از منظومه‌های سه‌گانه ایرج بود که دکتر کاتوزیان در سخنرانی خود به معرفی آن پرداخت. «زهره و منوچهر» آخرین اثر ایرج است که در حوالی سال‌های ۱۳۰۰، یعنی چند سال قبل از مرگ او سروده شده و به اعتقاد دکتر کاتوزیان از بهترین اشعار ایرج و اشعار عصر مشروطه است.

این منظومه برداشتی آزاد از داستان ونوس و آدونیس شکسپیر است که شکسپیر، خود برای سرودن آن از اساطیر یونانی الهام گرفته و داستان عشق ونوس، رب‌النوع زیبایی است که عاشق آدونیس زیبا و مغرور می‌شود. به گفته کاتوزیان، ایرج، ایده را از شکسپیر گرفته، اما باقی داستان را خود ساخته است.

در این منظومه، منوچهر افسر جوان ارتش است که زهره عاشق او می‌شود؛ اما منوچهر به او اعتنایی نمی‌کند. سرانجام زهره موفق می‌شود با دلبری‌هایش، منوچهر را رام کرده و از او کام بگیرد:

گفت ز من رخ ز چه برتافتی
بلکه ز من خوب‌تری یافتی

جز تو کس از بوسه من سر نخورد
هیچ کس این طور به من برنخورد

آن گاه دکتر کاتوزیان با خواندن شعری از ایرج که برای سنگ مزارش سروده بود و اینک بر روی گورش در قبرستان ظهیرالدوله دربند منقوش است، به سخنانش پایان داد:

این که خفته است در این خاک منم
ایرجم، ایرج شیرین سخنم

مدخل عشق جهان است اینجا
یک جهان عشق نهان است اینجا

عاشقی بود به دنیا فن من
مدفن عشق بود مدفن من

هرکه را روی خوش و خوی نکوست
مرده و زنده من عاشق اوست

بنشینید بر این خاک دمی
بگذارید به خاکم قدمی

گاهی از من به سخن یاد کنید
در دل خاک دلم شاد کنید

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

سلام . من چند وقت پیش سر خاک ایرج بودم ولی شعری که نوشته این نبود . الان خاطرم نیست که دقیقا چی بود ولی مصرعی داشت " چشم من باز به دنبال شماست " که ما کلی هم راجبش شوخی کردیم . مضمون شعر طوری بود که انگار ایرج داره به زیبارویان هشدار میده که مواظب باشن که ایرج اینجاست ... مطلب جالبی بود . دستتون درد نکنه .

-- سارا باقری ، Oct 3, 2007 در ساعت 05:22 PM

واقعآ از سایت بسیار جالب و پرمحتوای شما سپاسگذارم.

-- احسان ، Feb 15, 2009 در ساعت 05:22 PM