رادیو زمانه > خارج از سیاست > خرمگس آتن > حرفهای بودن اخلاقی است | ||
حرفهای بودن اخلاقی استمریم اقدمیaghdami@radiozamaneh.comبه نظر بدیهی میرسد که هر فرد در هر مقام و حرفهای که قرار دارد ملزم به رعایت اصول اخلاقی است. در واقع این شهود عام وجود دارد که اگر کسی به طور کلی در زندگیاش فردی اخلاقی باشد، لزوما در حرفه و نقش اجتماعی که بر عهده دارد نیز اخلاقی خواهد بود. پزشک، معلم، روزنامهنگار، وکیل یا قاضی و پلیس پیش از همه این نقشها یک عامل انسانی در جامعه است که مثل دیگر افراد از او نیز انتظار میرود که اصولی اخلاقی را رعایت کند.
با این همه موضوعی با عنوان اخلاق حرفهای در هر شغلی مطرح است که به نظر میرسد بسیار جزئیتر و تخصصیتر از موضوعات روزمره در اخلاق عملی است. حال سوال این است که چرا وجود چنین مبحثی ضروری است و چه چیزی فراتر از اخلاق عام را در بر میگیرد. آیا یک معلم باید اخلاقیتر از یک فرد عادی باشد؟ مگر اینطور نیست که از یک روزنامهنگار انتظار میرود مانند هر فرد دیگری دروغ نگوید؟ پس چرا فرضا اخلاق روزنامهنگاری موضوعی جداگانه از مباحث معمول اخلاق عملی است؟ یکی از مهمترین نکتههایی که اخلاق حرفهای را از اخلاق عملی روزمره متمایز میکند آن است که در هر شغلی معاملهای انجام میشود و افراد یا موسسهها پول منتقل میکنند. این پول که در ازای فروش خدمات یا کالا پرداخت میشود مستقیما پای محاسبه سود و زیان را به میان میکشد. به همین دلیل یکی از موضوعات مشترک در اخلاق حرفهای مستقل از شغل مورد نظر، رفتار و عمل درست در این معاملات است. به عنوان مثال نادرست بودن دریافت رشوه به هر شکل یا پذیرفتن هدیه از مشتری خواه بیمار باشد یا موکل یا دانشجو، مسئله مهمی در اخلاق حرفهای برای هر پزشک، وکیل یا استاد است. اما آیا این تنها افراد صاحب مشاغل هستند که باید در معاملهها و نقل و انتقال پول درست و اخلاقی عمل کنند؟ در واقع به نظر میرسد تا اینجا تفاوت چندانی بین یک فرد عام و فردی که به طور مثال در مقام قاضی یا پزشک یا پلیس قرار دارد، وجود نداشته باشد. برای نمونه اگر شما نیز به عنوان مشتری به قاضی رشوه دهید به همان اندازه عملی غیراخلاقی انجام دادهاید. پس به نظر میرسد تا اینجا اخلاق حرفهای چیزی فراتر از اخلاق عملی ارائه نمیکند. قواعد شغلی در واقع بسیاری معتقدند که اخلاق حرفهای تنها دستورالعملهایی را برای هر شغل وضع میکند و افراد در آن حرفه موظف به پیروی از آن دستورها هستند. به نظر میرسد این قواعد چیزی شبیه آییننامههای درون سازمانی باشند که رعایت موارد خاصی را از کارکنان انتظار دارد. به عنوان مثالی از این قواعد میتوان به نحوه رفتار با همکاران و نوع برهمکنش در سلسلسه مراتب اداری، یا عدم دخالت سود شخصی در کار حرفهای اشاره کرد. به این ترتیب اخلاق حرفهای چیزی جز انجام درست نقش موظفی برای هر فرد نیست. به این تعبیر نمیتوان پزشکها را به بیاخلاق و با اخلاق تقسیم کرد و تنها باید از پزشک حرفهای و غیر حرفهای نام برد. یعنی پزشک، معلم یا روزنامهنگاری که اصول اخلاقی را رعایت نکند در واقع یک فرد غیرحرفهای در شغل خود به شمار میرود. اما مسئله به همین سادگی نیست، وگرنه میشد با تقلیل اصول اخلاقی به چیزی شبیه ده فرمان همه مسائل اخلاقی را حل کرد. اما همانطور که تا به حال در این سری بحثهای اخلاقی دیدیم، مشکلات اخلاقی در هنگام قرار گرفتن بر سر دوراهیهای دشوار تصمیمگیری خود را آشکار میکنند. در واقع وجود شاخههای مختلف موضوعی در اخلاق مثل اخلاق محیط زیست، یا اخلاق پزشکی به دلیل اختلاف در اصول اخلاقی نیست؛ تفاوت این حوزه در نوع مسائلی است که فرد در هر یک با آنها روبرو میشود. به این ترتیب در اخلاق حرفهای نیز مسئله اصلی تصمیمگیری در شرایط دشوار و دوراهیهای اخلاقی است. منافع شخصی در برابر وظایف حرفهای به عنوان مثال یکی از وظایف حرفهای هر پزشک، وکیل یا روزنامهنگار حفظ اسرار شخصی بیمار، موکل یا منبع اطلاعاتی است؛ به همین دلیل هر کدام از این افراد در شرایطی ممکن است تصمیم بگیرند که برای حفظ حریم خصوصی شخصی دیگر دروغ بگویند. این انتخاب میتواند در مواردی که فرد در مقابل مسئلهای بسیار دشوار مثل اتهام به دزدی یا قتل قرار میگیرد، کاملا متفاوت باشد. به این معنا که آن فرد علیرغم اصول حرفهای اسرار بیمار، موکل یا منبع اطلاعاتی را که مرتکب جرم شده فاش کند. به این ترتیب بحث اخلاق حرفهای به طور عام و در هر شغل خاصی معنا پیدا میکند و بسته به مسائل خاص آن حرفه دوراهیهای اخلاقی متنوع و متفاوتی در مقابل افراد قرار میگیرد. این دوراهیهای اخلاقی را مانند دیگر مسائل اخلاقی میتواند در چارچوبهای مختلف نظریههای اخلاقی بررسی کرد. هر فرد بر اساس چارچوب اخلاقی که همیشه از آن پیروی میکند برای مسائل حرفهای نیز میتواند تصمیمهای بهجا و درست بگیرد. بنابراین مسئلهها ممکن است متفاوت باشند اما روش مقابله با آنها همان قواعدی است که در همه مسائل اخلاقی از آنها استفاده میکنیم. به این ترتیب حرفهای بودن در هر شغلی معنا پیدا میکند. دو راهی شما حال نوبت شماست که به سوال این برنامه پاسخ دهید. با توجه به مطالب مطرح شد در این قسمت به این سوال پاسخ دهید که در صورت قرار گرفتن در یک موقعیت دشوار حرفهای و شغلی چه میکنید. فرض کنید که یکی از همکاران شما به دلیل اختلاف با رئیستان برکنار یا مجبور به استعفا شده است. شما در جریان این اختلافها هستید و چیزهایی میدانید که ممکن است بازگویی آنها به نفع یا ضرر همکارتان تمام شود. آیا در مواجهه با این مسئله سکوت میکنید، در یک نامه عمومی چیزهایی را که میدانید منتشر میکنید یا استعفا میدهید؟
برای پاسخ به این سوال توجه داشته باشید که هر دو شق ماجرا در اینجا اهمیت دارند. یعنی ممکن است در مسئله خاص شما چیزهایی که میدانید به نفع همکارتان باشد یا در یک مسئله دقیقا مشابه دیگر چیزهایی بدانید که به نفع رئیس یا سازمان یا کافرمایتان باشد. در ضمن این موضوع را هم در نظر داشته باشید که حفظ اسرار همکاران و سازمان از اصول حرفهای شماست. منابع: 101 ethical dilemmas, Martin Cohen, 2007 |
نظرهای خوانندگان
به نظر من مجموعه جالب توجهی بود. این سری برنامه را حتما نقد کنید. نقد ما خوانندگان و شنوندگان به جای خود، اما نقدی که یک اندیشه ورز روی هندسه فکری و محصول اندیشه خود میکند طعم دیگری خواهد داشت.
-- شهراد ، Sep 10, 2010 در ساعت 10:10 PMخیلی سبب خوشحالی خواهد بود اگر در یک یادداشت مجزا به تحلیل و نقد این ۲۵ قسمت بپردازید تا هم خداحافظی تان به یادمان بماند، هم دست کم بدانیم خودتان به این مجموعه چطور نگاه میکنید. البته با توجه به این تجربه، جالب خواهد بود اگر روشن کنید که برنامه یا پیشنهادتان برای آینده طرح مباحث اخلاقی در زمانه چیست.