رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۰ خرداد ۱۳۸۹
خرمگس آتن- ۱۶

بی‌تفاوتی به مثابه کنش

مریم اقدمی
aghdami@radiozamaneh.com

برای آزادی باید جان داد. برای رسیدن به دموکراسی باید عده‌ای قربانی شوند. برای صلح باید جنگید. برای امنیت باید اعدام کرد. این‌ها ادعاهایی هستند که در جریان‌ها و جنبش‌های اجتماعی و همین طور کشمکش‌های بین‌المللی و سیاسی زیاد می‌شنویم.

Download it Here!

یکی از معروف‌ترین نمونه‌های چنین ادعاهایی بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در پایان جنگ‌جهانی دوم است. مهمترین توجیه‌ پس از این فاجعه این بود که این عملیات منجر به پایان یافتن جنگ جهانی شد، در حالیکه با ادامه یافتن جنگ ممکن بود تعداد کشته‌شده‌ها و قربانی‌ها خیلی‌خیلی بیشتر از قربانیان حادثه اتمی ژاپن باشد.

حال سوال این است که واقعا به طور اخلاقی چه جوابی باید به این نوع مسائل داد. کدام راه را باید انتخاب کرد؟ روبرو شدن با این همه معمای اخلاقی متنوع ممکن است گیج کننده باشد. در واقع با وجود این همه نظریه‌های متفاوت اخلاقی به نظر می‌رسد که تصمیم‌گیری درباره درست یا نادرست بودن اعمال‌مان بسیار دشوار است. یک واکنش‌ طبیعی در چنین شرایطی می‌تواند بی‌تفاوتی باشد.

به این معنی که وقتی هر تصمیم یا عمل یک فرد می‌تواند پیامد‌های متفاوت و در بیشتر موارد نتایج بدی به دنبال داشته باشد، اصلا چرا باید عملی انجام دهد. در این شرایط شاید فرد ترجیح دهد هیچ کاری نکند. در واقع وقتی عمل کردن در مثالی شبیه بالا در هر حال نتیجه خوبی به دنبال نداشته باشد، فرد ممکن است برای فرار از زیر بار مسئولیت بخواهد اصلا وارد عمل نشود.

آثار چندگانه اعمال

چنین مسائلی در اخلاق مشکلاتی با پیامدهای دوگانه یا چندگانه هستند. رسیدن به یک هدف مثلا صلح‌آمیز یا آزادی‌خواهانه نتیجه اصلی است، اما قربانی شدن حتی یک نفر هم پیامد دیگری است که باید در نظر گرفته شود. در واقع همین دو نتیجه بد و بدتر است که چنین مسائلی را به دوراهی‌های اخلاقی تبدیل می‌کند.

می‌توان گفت دشواری مسائل بحث‌انگیز و جنجالی در جامعه دقیقا به دلیل همین پیامد‌های دوگانه اعمال است. برای مثال سقط جنین به نجات جان مادر می‌انجامد، اما اثر دیگرش از بین رفتن یک موجود زنده است. داروهای مسکن درد را کاهش می‌دهند، اما عوارض جانبی بعضا مرگباری به دنبال دارند.

در مثال‌ها و معماهای ساختگی معمولا این پیامدها به طور واضح از قبل مشخص هستند. یعنی فرد را بر سر انتخابی قرار می‌دهند که بین دو نتیجه مشخص و معمولا بد یکی را انتخاب کند. اما در مسائل واقعی در زندگی روزمره لزوما همه پیامد‌ها از قبل مشخص نیستند. به همین دلیل است که نقش نیت و انگیزه در این موارد اهمیت می‌یابد و پیامدهای دیگر به عنوان نتایج ناخواسته عمل انجام توجیه می‌شوند. حتی اگر آن پیامدها بسیار بدتر از پیامد اصلی باشد که فرد از آن اجتناب کرده است.

برای مثال ممکن است فردی برای نجات جان بچه‌ای که روی ریل قطار بازی می‌کند با ماشین روی ریل برود تا جلوی قطار را بگیرد. پیامد این عمل او می‌تواند واژگونی قطار و کشته و زخمی شدن مسافرها باشد. فرد می‌تواند با این توضیح که انگیزه‌اش نجات جان آن بچه بوده پیامدهای دیگر کار خود را توجیه کند. اما چنین توجیهی ممکن است قابل قبول نباشد.
در واقع آن پیامد ناخواسته غیرقابل پیش‌بینی نبوده است و از آن فرد انتظار می‌رود که بین دو پیامد بد، آن را که کمتر فاجعه امیز است انتخاب کند. چنین انتظاری در چارچوب اخلاق نتیجه‌گرایانه و فایده‌گرایانه، به دنبال کمترین رنج برای کمترین افراد است. بنابراین می‌خواهد در این مورد حفظ جان تعداد بیشتر افراد حاضر در قطار بر نجات جان کودک اولویت داشته باشد. ادعاهایی مانند هزینه دادن برای آزادی و صلح هم می‌تواند چنین مبنایی داشته باشد.

طفره رفتن از عمل

شاید به دلیل درگیری با چنین دشواری‌هایی است که افراد ممکن است عمل نکردن را به وارد عمل شدن ترجیح دهند. در این مثال‌هایی شبیه موارد مورد بحث، افراد نمی‌توانند دستور ساده و به نظر خیلی‌ها سنگدلانه فایده‌گرایی را در محاسبه کمترین ضرر برای کمترین افراد بپذیرند. در چنین شرایطی محاسبه بر سر جان افراد است و دشواری‌های فراوانی به دنبال دارد. در چنین مواردی شاید فردی که در مقام تصمیم‌گیری قرار دارد، به همان روشی که فایده‌گرایی انتظار دارد عمل کند و مثلا جان کودک را فدای واژگون نشدن قطار کند.

اما توجیهی که معمولا برای چنین تصمیمی ارائه می‌شود آن است که فرد در واقع هیچ کاری نکرده است. در واقع او در کناری ایستاده و هیچ عملی انجام نداده است و اتفاقات به همان ترتیبی که در حال وقوع بودند اتفاق افتاده‌اند. چنین توجیهی با عمل نکردن یا تصمیم نگرفتن، به دنبال سلب مسئولیت از دوش خود است.

با این‌ همه عمل نکردن نیز خود یک تصمیم است. در واقع می‌توان یک بیمار را با دادن سم یا داروی اشتباه کشت، یا می‌توان با نرساندن داروی لازم صبر کرد که بمیرد. ‌می‌توان فردی را با گلوله کشت، یا با حبس کردنش گذاشت که از گرسنگی و بی آبی بمیرد. بنابراین با عمل نکردن یا مستقیما درگیر تصمیم یا عملی نبودن نمی‌توان از پیامدهای آن شانه خالی کرد.

برای مثال اگر عمل نکردن را مبنای رفتار درست یا حداقل بی‌ضرر در تصمیم‌گیری‌های اخلاقی قرار دهیم، دفاع از خود دیگر معنایی نخواهد داشت. یعنی فردی که با عمل نکردن یا تصمیم نگرفتن مسائل دشوار را حل می‌کند، در شرایطی که فرضا مورد حمله قرار بگیرد طبیعتا دیگر چنین تصمیمی نخواهد گرفت. زیرا برای دفاع از خود مجبور است عملی انجام دهد و حتی باعث کشته یا زخمی شدن طرف مقابل شود. در هر حال نمی‌تواند بدون هیچ واکنشی منتظر آسیب دیدن یا حتی مرگ بماند.

سکوت به مثابه کنش

عمل نکردن و سکوت در مسائل روزمره و اجتماعی می‌تواند به اشکال متفاوتی ظاهر شود. مثال بسیار روزمره آن چشم پوشیدن بر مشکلات اجتماعی و فقر است. مردم در مقابل فقر دیگران سکوت می‌کنند با این توجیه که کاری از دست‌شان ساخته نیست. نمونه دیگر سکوت در برابر ظلم و خشونت است. مردم به هر دلیلی از جمله ترس و ناتوانی در برابر ظلم، خشونت و جنگ سکوت می‌کنند و با این توجیه که عملی در راستای افزایش ظلم انجام نمی‌دهند، عدم واکنش‌شان را توجیه می‌کنند.

البته اگر عدم واکنش و سکوت خود به عنوان یک تصمیم و کنش مطرح باشد، نکته مهمی است. در واقع در اینجا تنها این انتقاد وجود دارد که عمل نکردن و سکوت اگر تنها برای گریز از مسئولیت عمل کردن باشد، قابل قبول نیست. اما اگر واقعا به عنوان یک تصمیم و رفتار آکاهانه انجام شود، این ایراد به آن وارد نیست و می‌توان بسته به شرایط قضاوت کرد که کدام می‌تواند درست باشد. نمونه ملموس آن انتخابات است که عده‌ای ممکن است رای ندهند برای اینکه نمی‌خواهند مسئولیت انتخاب احیانا بد را بپذیرند. اما عده‌ای دیگر ممکن است رای ندهند برای اینکه می‌دانند رای ندادن‌شان هم در شرایط آن مسئله یک تصمیم یا کنش سیاسی یا اجتماعی است.

به این ترتیب در مسائل اخلاقی در هر سطحی فرد نمی‌تواند با عمل نکردن و سکوت، خود را توجیه کند. در واقع همان عمل نکردن یا سکوت هم خود یک تصمیم اخلاقی به شمار می‌رود که بسته به شرایط مسئله می‌تواند مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرد.

دوراهی شما

حال نوبت شماست که به سوال این برنامه پاسخ دهید. اگر تنها راه پایان یک جنگ خونین بمباران پرجمعیت‌ترین شهر دشمن باشد که مراکز فرماندهی‌اش در آن شهر و در مناطق مسکونی پراکنده است، آیا به این بمباران رای می‌دهید؟ در پاسخ به این سوال بگویید که آیا به بمباران رای می‌دهید یا به این که هیچ عملی انجام نشود و وضع به همین صورت فعلی باقی بماند.


منابع:

Ethics: inventing right and wrong,John Leslie Mackie, 1990

50 Philosophy Ideas You Really Need to Know, Ben Dupré, 2007

Share/Save/Bookmark

نتایج نظرسنجی برنامه قبل
در نظرسنجی برنامه قبل با سوال معامله بر سر رفاه اقتصادی و پابرجایی یک حکومت استبدادی 20 نفر شرکت کردند. 40 درصد پاسخ مثبت و 60 درصد پاسخ منفی داده اند.

نظرهای خوانندگان

به نظر من اخلاق صحیح همان اخلاق نتیجه گراست و از این منظر اعمالی از جمله حمله به هیروشیما و اعملی از این دست اخلاقی به نظر می رسند.

-- هادی ، Jun 10, 2010 در ساعت 09:26 PM