رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۲۳ خرداد ۱۳۸۹
خرمگس آتن- ۱۵

بیشترین سود برای همه

مریم اقدمی
aghdami@radiozamaneh.com

در معامله بین آزادی یا حقوق بشر و امنیت یا معیشت به کدام رای می‌دهید. صورت بسیار ساده شده و ساده‌انگارانه مسئله را در نظر بگیرید. معامله به این شکل است که غرب حمله نظامی‌ نخواهد کرد و حتی سرمایه‌گذاری‌های فراوانی در کشور می‌کند که در بیکاری و وضعیت اقتصادی مردم تاثیر بسیار مهمی خواهد داشت. دولت هم خواسته‌های غرب و مهمترین آنها یعنی مسئله هسته‌ای را می‌پذیرد با این شرط که در رابطه‌اش با مردم هیچ دخالتی از خارج اعمال نشود.

Download it Here!

اگر مسئله به همین سادگی و تنها با دو انتخاب بود، به کدام رای می‌دادید؟ سرمایه‌گذاری برای بهبود وضعیت معیشت مردم، یا دخالت و کمک برای جلوگیری از اعمال خشونت بر ضد مردم؟

وقتی صحبت از محاسبه پیامدها و سبک یا سنگین کردن نتایج یک عمل یا تصمیم به میان می‌آید، می‌توان از رویکرد نتیجه‌گرا در اخلاق حرف زد. مهمترین نظریه اخلاقی با رویکرد نتیجه‌گرایانه، فایده‌گرایی است که شکل کلاسیک آن توسط جان استوارت میل و جرمی بنتام ارائه شده و پس از آنها به اشکال متنوعی گسترش یافته است.

اخلاق فایده

فایده‌گرایی، سودانگاری یا سودخواهی یک نظریه اخلاقی نتیجه‌گرایانه است که به آینده نگاه می‌کند. در ارزیابی اعمال، آثار و نتایج آنها معیار اصلی هستند و دقیقا همین جاست که این نظریه با نظریه‌های وظیفه‌گرایانه در تقابل قرار می‌گیرد. رویکرد وظیفه‌گرایانه به مفاهیمی چون عدالت، حقوق و وظایف با حوزه اخلاقیات سازگاری دارد. یعنی جایی که چیزها تنها درست و غلط، مجاز و غیرمجاز هستند.

اما فایده‌گرایی زبان مفاهیم اجتماعی است. یعنی وقتی یک فایده‌گرا با مسئله‌ای مانند سقط جنین یا اتانازی مواجه شود، به دنبال اندیشیدن به شرایطی اجتماعی است که افراد را در مقابل انتخاب چنین عملی قرار می‌دهد. حتی در مورد قوانین حقوقی هم فایده‌گرایی به دنبال یافتن سود و زیان‌ احتمالی مجرمانه دانستن یک عمل برای جامعه است.

در فایده‌گرایی خوبی به معنای بیشترین شادی برای بیشترین افراد است و هدف هر عملی رسیدن به این خوبی است. چنین معیاری برای درستی اعمال با عنوان «اصل فایده» در این نظریه اخلاقی شناخته می‌شود. آنچه متفکران نظریه فایده‌گرایی با ارائه اصل فایده و بیشینه کردن شادی عمومی در نظر داشتند، به دست آوردن معیاری منصفانه، غیرجانبدارانه و خیرخواهانه برای انجام اعمال و همچنین ارزیابی آنهاست. این ایده که هر فرد تنها یک نفر به حساب می‌آید و هیچ کس بیشتر از یک فرد نیست، از همین ناشی می‌شود.

این نکته جدیدی نیست و همه نظام‌های اخلاقی به دنبال خیرخواهی، نوع‌دوستی و همبستگی با دیگران، بالا بردن رفاه و کاهش بدبختی برای همه افراد هستند. سوال این است که فایده‌گرایی با کمک اصل فایده چگونه راهی برای تحقق این هدف‌ها فراهم می‌کند. آیا اصل فایده می‌تواند معیاری برای تحقق این خواسته‌ها باشد و آیا اصلا شادی عمومی یا بیشترین شادی برای بیشترین افراد می‌تواند خواسته‌های همه این نظام‌های اخلاقی و از جمله وظیفه‌گرایی را نیز پوشش دهد.

قتل، گاهی درست و گاهی نادرست؟

در اخلاق دو گرایش کلی را می‌توان از هم متمایز کرد. گروهی از فلاسفه و نظریه‌پردازها به دنبال قاعده کلی و جهانی برای اخلاق هستند و گروهی دیگر با استفاده از نتیجه‌گرایی نظریه اخلاقی خود را می‌سازند. همین رویکرد در فایده‌گرایی که خود نوعی از نتیجه‌گرایی است دیده می‌شود. به این ترتیب دو نوع فایده‌گرایی وجود دارد: فایده‌گرایی عملی و فایده‌گرایی قاعده‌مند.

آنچه معمولا به عنوان فایده‌گرایی شناخته می‌شود در واقع همان فایده‌گرایی عملی یا مستقیم است. به این معنا که هر فرد در مواجهه با هر مسئله بنابر شرایط همان مسئله خاص و پیامدهایش، تصمیم می‌گیرد. مجاز بودن قتل یا دروغ بر اساس شرایط هم از چنین تفسیری از فایده‌گرایی ناشی می‌شود.

اما درفایده‌گرایی قاعده‌مند قواعد بر اساس اصل فایده ساخته می‌شوند و رفتار‌ها و اعمال آن قواعد را دنبال می‌کنند. به این ترتیب هر تصمیم مستقیما بر مبنای اصل فایده قرار ندارد و هر فرد لازم نیست در هر عمل و تصمیم مدام به اصل فایده فکر کند. در فایده‌گرایی عملی ممکن است پیش بیاید که قتل یا دروغ بسته مسئله موجود مجاز شمرده شوند، اما فایده‌گرایی قاعده‌مند چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. با این توضیح که این اعمال نادرست هستند زیرا نمایش عمومی این اعمال اثر مخربی بر شادی عمومی خواهد داشت.

حال سوال این است که وقتی برای ساختن قواعد باید میزان لذت و رنج محاسبه شود، چنین محاسبه‌ای چگونه باید انجام شود. برای مثال در فایده‌گرایی قاعده‌مند هم تنها می‌توان شادی عمومی و مولفه‌های آن مانند امنیت را با اجرای قوانین انعطاف‌ناپذیر و منصفانه به دست آورد. روش و معیار محاسبه پیامد‌ها یکی از مشکلات اصلی فایده‌گرایی است.

جمع و تفریق لذت و رنج

معیار عمل درست اخلاقی در چارچوب فایده‌گرایی آن است که آن عمل بیشترین نفع، شادی، یا لذت را برای افراد بیشتری به دنبال داشته باشد. بنابراین حتی رفتارهای خیرخواهانه هم اگر به سود افراد زیادی نباشند رفتار درستی نخواهند بود. اما در عین حال ممکن است عملی شادی یا سود زیادی برای بعضی از این افراد به دنبال نداشته باشد. برای مثال کمک مالی به افراد فقیر عموما کار خوبی است، اما اگر میزان این کمک آنقدر کم باشد که تاثیر چندانی بر زندگی آنها نداشته باشد، شاید بهتر باشد اولویت بندی کرد و به افراد کمتری سود بیشتری رساند. بنابراین به نظر می‌رسد محاسبه پیامدهای یک عمل آنقدرها هم سر راست نیست.

جان استوارت میل برای محاسبه میزان لذت یا رنج عامل کیفیت را وارد کرده‌است، اما این راه حل نه تنها مشکلات موجود را حل نمی‌کند، بلکه مشکلات دیگری هم به مسئله می‌افزاید. یعنی این سوال پیش می‌آید که با چه معیاری می‌توان گفت کیفیت کدام لذت یا درد از دیگری بیشتر یا کمتر است. همین آشفتگی و یکسان نبودن معیارها مسئله را دلخواه و بدون قاعده می‌کند. در واقع همان انتقادهایی که به قاعده طلایی وارد بود اینجا هم مطرح می‌شود که ممکن است علل رضایت و خوشحالی فردی با فرد دیگر کاملا متفاوت باشد.

فایده‌گرایی که برای پرهیز از تصمیم‌ها و معیارهای دلخواه و بی‌قاعده در نظام‌های اخلاقی دیگر به وجود آمده، خود در عمل دچار تصمیم‌های دلخواه می‌شود و تنها در ظاهر ادعا می‌کند که روندی قاعده‌مند، کلی و یکسان دارد.

سوال دیگر آن است که آیا فایده‌گرایی به دنبال بیشینه کردن شادی افراد است یا به دنبال توزیع عادلانه شادی در بین مردم؟ در صورتی که هدف توزیع شادی باشد، آیا این توزیع باید به طور مساوی صورت گیرد یا به طور نسبی و بر اساس هر نوع از شایستگی؟در واقع این جمله بنتام که " هر کس یک نفر شمرده می‌شود و هیچ کس بیش از یک نفر نیست" به عنوان یک دستورالعمل برای توزیع شادی تفسیر شده است.

به نظر می‌رسد این یک ساختار سازگار و هماهنگ به دست می‌دهد، اما با دقت بیشتر می‌توان مشکلات آن را پیدا کرد. برای توزیع شادی عمومی دایره همه انسان‌ها را چگونه باید مشخص کرد؟ آیا وقتی از لذت و رنج صحبت می‌کنیم باید همه موجوداتی را که قابلیت تشخیص درد و رنج را دارند، در نظر بگیریم؟ سوال دیگر اینکه آیا این اصل تنها شامل آنهایی می‌شود که الان زنده هستند یا نسل آینده را هم شامل می‌شود؟ آیا واقعا اندازه‌گیری میزان لذت یک فرد در شرایط و زمان و مکان متفاوت ممکن است؟ در واقع وقتی حتی برای یک فرد این مشکل وجود دارد، مقایسه افراد با هم به مراتب مشکل‌سازتر است.

به این ترتیب مشکل بزرگ فایده‌گرایی غیرعملی بودن دستورهای آن است. به این معنا که آیا هر فردی در هر تصمیم و عملی باید خوشحالی عمومی را در نظر بگیرد و محاسبه کند؟این تنها مشکل فایده‌گرایی نیست. در همه نظام‌های اخلاقی، قاعده‌های عمومی و کلی غیرعملی هستند و در واقعیت رفتار افراد به شکل دیگری اتفاق می‌افتد.

اینکه قاعده‌های جهانشمول به سختی کار می‌کنند یا با مشکل مواجه می‌شوند، به خاطر طبیعت عامل انسانی است. در واقع عامل انسانی در هنگام تصمیم و عمل نمی‌تواند خود را به عنوان یک عامل مجرد و جدا از خود، خانواده، شهر، کشور، دین یا فرهنگ در نظر بگیرد. به هر حال برای تصمیم‌هایش و محاسبه لذت و رنج عمومی دایره‌ای دارد که لزوما همه بشریت یا همه موجودات زنده یا همه جهان هستی را نمی‌تواند در آن بگنجاند.

با این حال حتی با حل مشکلات عملی انتقاد مهمی که معمولا به فایده‌گرایی می‌گیرند آن است می‌خواهد فرهنگ‌ها و ملت‌ها را شبیه هم کند. در واقع این توهم وجود دارد که هدف‌ها، آرزوها و دلایل شادی و رنج افراد در همه جای دنیا بسیار شبیه هم هست، بوده و خواهد بود.

دو راهی شما

اگر تصمیم و رای شما واقعا موثر باشد، در مورد مثال معامله بین معیشت و آزادی در ابتدای این برنامه به کدام رای می‌دهید؟ آیا به انجام معامله‌ای که نتیجه‌اش رفاه مردم اما پابرجایی یک حکومت استبدادی است رای می‌دهید؟


در پاسخ به این سوال اصل فایده در نظر داشته باشید و اینکه چه تصمیمی بیشترین فایده را برای بیشتر مردم در پی خواهد داشت. ضمن اینکه هر فرد مستقل از موقعیت اجتماعی، قومی، فرهنگی و مذهبی یک نفر شمرده می‌شود و هیچ فردی بیشتر یا کمتر از دیگری نیست.

منابع:

Ethics: inventing right and wrong,John Leslie Mackie, 1990

The Elements of Moral Philosophy, James Rachels, 6th edition (2010) by Stuart Rachels</p Share/Save/Bookmark


نتایج نظرسنجی برنامه قبل
در برنامه قبل معمای زندانی به عنوان سوال نظرسنجی مطرح شده بود. 34 نفر به این سوال پاسخ دادند که از بین آنها 12 درصد گفته اند اعتراف می کنند و 88 درصد پاسخ داده اند که اعتراف نخواهند کرد.

نظرهای خوانندگان

با سپاس از مریم اقدمی گرامی. کلن این سری مقالات در مورد فلسفه اخلاق بسیار جالب بود.

-- بردیا ناباور ، Jun 13, 2010 در ساعت 03:11 PM