رادیو زمانه > خارج از سیاست > اندیشه سیاسی > رهبری جنبش سبز: نفی صریح تحریم اقتصادی | ||
رهبری جنبش سبز: نفی صریح تحریم اقتصادیاکبر گنجیمخالفان رژیم جمهوری اسلامی که مقیم دیگر کشورها هستند، حق دارند: اما نمیتوانند (حق ندارند) به نام نهضتی که موسوی و کروبی رهبران آناند، از اهداف و اعمالی دفاع کنند که موسوی و کروبی مخالف آناند. موسوی و کروبی به صراحت و روشنی راه خود را از راه «ساختارشکنان» و «سرنگونیطلبان» جدا کرده و میکنند. هر فرد و گروهی حق دارد ساختارشکن و سرنگونیطلب باشد؛ اما حق ندارد به نام و به نمایندگی از نهضتی که کروبی و موسوی نمادهای آناند، چنان اهدافی را دنبال کند. رویدادهای چند ماه گذشته و موضعگیریهای برخی از افراد و گروههای مقیم دیگر کشورها به نام نهضت راه سبز، موسوی را وادار کرده است تا در سیزدهمین بیانیهاش به صراحت تمام راه خود را از مدافعان حملهی نظامی و تحریم اقتصادی جدا کند. او مینویسد: «افغانستان و عراق دو عبرت بزرگ در دو سوی سرزمین ما هستند که هرگز نباید آنها را از نظر دور کنیم. البته این عبرتها ما را از استیفای حقوقمان منصرف نمیکنند؛ زیرا ما آن صبوری و دانایی را داریم که بدون پرداختن چنین هزینههای سنگینی، سرنوشت خود را بهبود ببخشیم.» نگاهی گذرا به نظرات ابراز شده در ۱۰ سال گذشته حاکی از آن است که کمتر فرد یا گروهی حاضر است به طور علنی از حمله نظامی به ایران دفاع کند. اما در خصوص تحریم اقتصادی، ماجرا تا حدودی متفاوت است. برخی افراد و گروه ها از تحریم اقتصادی به اصطلاح «هوشمند» دفاع میکنند. ممنوعیت فروش بنزین به ایران و ممنوعیت خرید نفت از ایران، دو مصداق «تحریم هوشمند»اند. در اینجا قصد ندارم وارد این گفت و گو شوم که آثار و پیامدهای چنان تحریمهایی بر مردم ایران چیست؟ فقط و فقط میخواهم نشان دهم که کروبی و موسوی و خاتمی و آیتالله منتظری و ... مخالف چنان تحریمهایی هستند. موسوی نوشته است: «اخیراً گروهی از اساتید ایرانی مقیم خارج در نامهای ضمن تشریح برداشت خود از راه سبز امید، هر چیزی را که منافع ملت ایران را تأمین کند، هدف این جنبش معرفی کرده بودند. بر این اساس آنان توصیه میكردند که با سپاسگزاری از حمایت ملتهای دیگر ظرف این چند ماه، از آنها بخواهیم در هیچ تحریمی بر علیه ایران شرکت نکنند. اینجانب نظر آنان را پسندیدم و بر آن صحه گذاشتم؛ زیرا این نه تحریم یک دولت، بلکه تحمیل رنجهای بسیار بر مردمی است که مصیبت دولتمردان مالیخولیازده برایشان کافی است. راه سبز را زندگی کردن به این معناست و ما با اعمال هر گونه تحریمی علیه ملت خود مخالفیم.» یک بار دیگر تأکید میکنم: هر فرد و گروهی حق دارد با کروبی و موسوی و خاتمی مخالف باشد؛ حق دارد راه خود را از راه آنان جدا سازد؛ حق دارد راهکارهایی متفاوت برای گذار به دموکراسی یا سرنگونی رژیم پیشنهاد و دنبال کند؛ اما حق ندارد به نام و به نمایندگی از نهضتی که آنان رهبرانش هستند، تحریم اقتصادی ایران را تجویز کند و به گونهای سخن بگوید و بنویسد که از آن بوی دفاع از حملهی نظامی به ایران به مشام برسد. من هیچ اطلاعی از وجود یا عدم وجود نمایندگان جنبش سبز در خارج از ایران ندارم؛ اما به طور تحلیلی بر این باورم که اگر جنبش سبز نمایندگانی در خارج از کشور داشته باشد، آنان قطعاً مخالف حملهی نظامی و تحریم اقتصادی ایران خواهند بود. نکته ی دیگری را هم باید به یاد داشت: کاهش درد و رنج مردم، مهمترین وظیفه ی اخلاقی - عملی روشنفکران و سیاستمداران است. اگر قادر به این کار نیستیم، نباید از سیاستها و پروژههایی دفاع کنیم که موجب افزایش درد و رنج مردم میشوند. برنارد کوشنر، وزیر امور خارجه فرانسه، ضمن رد طرح برخی از قانونگزاران آمریکایی برای تحریم صادرات بنزین به ایران، این موضوع را به زیان مردم ایران به شمار آورد و گفت: «به نظر من این کار کمی خطرناک است ... مردم ایران و بهویژه "اقشار فقیر" از تحریم بنزین آسیب می بینند1.» تا حدی که من میفهمم، تنها تحریمی که به سود مردم و دموکراسیخواهان ایرانی است، تحریم فروش ابزار سرکوب و تکنولوژی شنود و فیلترینگ است که شرکتهای غربی، روسی و چینی در فروش آنها به رژیم سرکوبگر سلطانی ایران با یکدیگر در حال رقابت هستند. بیانیه سیزدهم میرحسین موسوی: • «خشونتها حضور مردم را فراگیرتر کرد» |
نظرهای خوانندگان
آقای گنجی لطف کنند و تفاوت بین تحریم هایی که برعلیه آفریقای جنوبی اعمال شد و تحریم هایی که با آنها مخالفند را روشن کنند. به یاد دارم نلسون مندلا و دزموند توتو کاملاً با تحریم های اعمال شده برعلیه آفریقای جنوبی موافق بودند و از آنها حمایت می کردند. آنها عقیده داشتند با اینکه این تحریم ها موجب آزردگی اکثر سیاهپوستان در آفریقای جنوبی می شود، ولی این داروی تلخیست که برای سرنگونی رژیم آپارتاید لازم است. حالیه فرض کنیم که برعلیه ایران تحریم بنزین شود. درست است که خیلی ها در ایران رنج خواهند بود. ولی همین رنج ها منجر به خشم مردم برعلیه این حکومت نخواهد شد و طبقه زحمتکش را با این جنبش سبز همراه نخواهد کرد؟ اینطور که به نظر می رسد آقای موسوی مانند یک ترمز برای این جنبش عمل می کند. البته گاه ترمز لازم است که یک جنبش زیاد افراطی نشود ولی همانطوریکه بارها گفته شده و آقای گنجی هم در اینجا ابراز می کنند، موسوی فقط یک صدا در بین صداهای بسیار است. او به خاطر اینکه در ایران زندگی می کند و تحت فشار و محدودیت است بایستی اینطور سخن بگوید. ما لازم نیست که هرچه می گوید آیه قرآن کنیم.
-- محمد ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMadamha meetavanaand maghaleh benevisand, AMA nemeetavanand benevisand ke degaran che meetavanand benevisand va che nemeetavanand benevisand
-- Nasemi ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMجناب آقاي گنجي عزيز
با اينكه به شما بسيار علاقه مندم. ولي تكرار اين موضع شما كه غرب نبايد براي كنترل ايران هسته اي دست به تحريم بزند را كاملا" غير واقع بينانه و غير مسئولانه ميدانم. آآقايان پس از 4 سال مذاكره با 5+1 تازه مي گويند ما در حال ساخت تاسيساتي ديگر بوده ايم كه توجيه غير نظامي هم ندارد. ريشخند از اين بالاتر؟! در ضمن تحريم دولت ايران باعث ميشود برخي طبقات ضعيف جامعه كه فقط به واسطه پول به اين دولت نزديك شده اند از او جدا شوند.
-- مصطفي ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMتحریم فقط کمک میکند که گناه تمامی مشکلات و عقب ماندگیها را به گردن غرب بیاندازند . برای کسانیکه خارج از ایران هستند راحته که از این قبیل افاضات بفرمایند چون از کیسه خلیفه میبخشند . اینها وقتیکه در تلویزیون ببینند در اثر تحریم ملت نای نفس کشیدن ندارند ؛ فقط میگن چقدر تأسف بار و بعد تلویزیون را خاموش میکنند و شامشان را با خیال راحت صرف میکنند و با آرامش خیال میخوابند . اونوقت اسم خودشان را هم میگذارند مبارزین راه آزادی میهن .
-- ح - م ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMمن ناراحت بودم که چطور جنبش سبز به اعلام حمایتهای گروهکهای تروریست و سایر افرادی با تفکرات عجیب هیچ عکس العملی نشان نمیدهد . که ظاهراً دیگه تصمیم گرفته اند مرزها را مشخص کنند .
"کاهش درد و رنج مردم، مهمترین وظیفه ی اخلاقی - عملی روشنفکران و سیاستمداران است. اگر قادر به این کار نیستیم، نباید از سیاستها و پروژههایی دفاع کنیم که موجب افزایش درد و رنج مردم میشوند."
به همین دلیل هم باید از هر راهی که این درد را سریعاً از بین میبرد حمایت کنیم. مثلما اون راه استفتا از علمای عظام نیست!
دیگر اینکه این رهبران به قول گنجی کیستند و جنبش سبز ایشان، مستقل از جنبش سبز بنده و شما کدامست؟ مثلا مال ما سبز کمرنگ است؟؟!! رهبری امری مادام العمر نیست که! و گرنه که مثلا موسوی با خامنهای فرقی ندارد. ثانیا، اهداف جنبش سبز واقعا چیست بجز اینکه دایما بگوییم حالا همه ساکت شوید و تظاهر به وحدت کنید تا بعد ببینیم بهتون مجال صحبت میدیم یا نه!!
هر چه مردم مخواهند از این نظام خلاص شوند امثال موسوی میخواهند تبدیلش کنند به دعوای خانوادگی!
-- بدون نام ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMدوست روزنامه نگار من! بالاخره ما که نفهمیدیم این نظام سلطانی هست یا نیست؟ پدر جان من فکر میکنم این لفظ سلطانی محبوب شما به کباب اطلاق میشود. این نظام سر تا پا اسلامیست و این آقا هم ولی فقیه، یعنی حکومت ملّا همینه! باور بفرماید.
-- عالمی ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMاقای گنجی دائماً در نقش مبصر کلاس برای همگی حق تعیین میکنند!
-- herodotus ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMوقتی میگوئید مخالفان ج ا که مقیم دیگر کشور هاهستندچه حقوقی دارند و یا ندارند از خودم میپرسم ایا گنجی مخالف ج ا نیست و مقیم کشور دیگری نیست؟موسوی در تمام پیامهایش "ج ا نه یک کلمه بیشتر نه یک کلمه کمتر"که هیچگاه جنبش ملیونی سبز در ایران حتی یک بار هم انرا تکرار نکرده.چرا به خود اجازه میدهید که حق داشته باشیدشعار رهبرتان را تکرار نکنید؟چرا هدف موسوی را قبول ندارید؟دارید؟ .علی
-- ali ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMتحریم در این مقطع که جنبش سبز در جریانه با قبل فرق داره. الان یک فشار خارجی مکمل مثلا قطع دلارهای نفتی ممکنه بتونه هزینه پیروزی را کمتر کنه. نباید نگاهی ارتدوکسی به تحریم داشت. موسوی خیلی حرف های دیگه هم نمیزنه، ما باید ببینیم چی به نفع جنبشه و اونا به رهبران جنبش بقبولانیم. همانطور موسوی الان با موسوی چند ما قبل فرق داره. او از ماها الهام میگیره. موسوی بخشی از حرف های ما را رسما میزنه. موسوی همه رهبری جنبش نیست. رهبر نمادین جنبشه.
-- آرش ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMآقای گنجی شما حق ندارید این حق را از من بگیری که نظرم را بیان کنم به این شکل که "ترجیح می دهم توسط نیروهای سازمان ملل کشته شوم تا اینکه به دست سپاه و بسیج" یا با مرگ تدریجی تحمیلی این حکومت.
-- علی ، Sep 29, 2009 در ساعت 11:57 AMhttp://zamaaneh.com/idea/2009/09/post_571.html
در لینک بالا مطالب روزنامه نگار شجاع گنجی تحریف شده و موردبی مهری ضدامپریالیست های چماقدار قرار گرفته.
پاسخ بنده به حضرات:
-- Nazanin aslani ، Sep 30, 2009 در ساعت 11:57 AMفقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
من با همه این نظر دهندگانی که شکسته بسته یا قویا خواهان سرنگونی نظام مذهبی هستند ولی در عین حال موسوی را از هرگونه مسئولیتی معاف می کنند موافقم۰ لذت میبرم وقتی می بینم که اینها سطح توقعشان از سروش و گنجی و امثال اینها آنقدر بالاست که آنها را بیشتر از خمینی و موسوی و محتشمی پور و رفسنجانی و ۰۰۰ مسئول وقایع سی سال گذشته می بینند ولی وقتی نوبت موسوی می شود چنان اهل تسامح و تساهل می شوند که آدمی دلش غش میرود برای اینهمه درک و فهم و شعور بالای اجتماعی۰ کار به جایی میرسد که می گویند نخست وزیر محبوب امام ۸ سال اصلا در هیچ کدام از آن حوادث شوم نقش نداشته ۰ چرا ؟ چون نمی گذاشتند هیچ کاری بکند ! لابد حالا می گذارند !
حتی بیان صریح او در رد تحریم اقتصادی را با مهارت زیادی بر عکس ترجمه می کنند ! من یاد عکس خمینی در ماه می افتم که استادان فیزیک هم حداقل یکبار به بالا نگاه کردند
اما مثلا این بازرگان۰ او مسئول تمام وقایعی است که حتی بعد از مرگش اتفاق افتاده حتی اگر مخالفت می کرده فایده ای ندارد۰ سروش اگر پنبه دین را زده و گنجی اگر آنموقع که موسوی نقاشی می کشید جلوی این دیکتاتوری ایستاده اند باعث تاسف است۰ چون اینها داخل کشور نبودند۰ مرتضوی همین گنجی را در نیویورک دستگیر و زندانی کرد۰
بنابراین من می خواهم
حالا که بازار ماستمالی داغ است بگویم
آقای موسوی عزیز بیا در تلویزیون و از تمام حرفهایی که زده ای اظهار پشیمانی کن و از خامنه ای عذر خواهی کن و عکس یادگاری با احمدی بگیر و ببین شغلی چیزی باقیمانده به آنجا برو و مطمئن باش که این افراد نه تنها آنرا درک می کنند بلکه می آیند اینجا و می گویند چطور حرفهای تو رژیم را سرنگون کرده۰
باز بگویید چرا احمدی نژاد عقب افتاده رئیس جمهور ماست؟
خوب لیاقت ما از این بیشتر نیست
اگر بود مصدق میماند بازرگان میماند خاتمی موفق می شد۰
چرا ما بهتر از ترکیه نشدیم
آنها آتاتورک را داشتند ما هم رضا شاه
چرا ما مثل کره جنوبی نشدیم
مگر شاه مدرن و دوست و متحد آمریکا نبود؟
اگر بودیم چپ ما مثل ساندینیست ها به رای مردم گردن می نهاد
فقط مواظب باشید کسی به روسیه چیزی نگوید و منافع روسیه را در خطر نیندازد۰
همین جمله توهین بزرگی است که این نظر پاک خواهد شد۰
سانسورچی بهتر است به جای پاک کردن کل نظر قسمت های اهانتی را پاک کند تا همه بدانند مشکل کجاست ۰
زنده باد رادیو زمانه که فعالانه در جنبش سبز شرکت میکند به جای رسانهٔ بیطرف بودن و نشر نظرات منتقدین امثال گنجی و موسوی!
-- بدون نام ، Sep 30, 2009 در ساعت 11:57 AMابتدا، لازم به یاد آوری است که آقای گنجی حق ندارد که تعیین کند، که چه «حق» است و چه «ناحق»! مسیر آینده جنبش سبز را خود مردم تعیین خواهند کرد. اگر تحریم های هوشمند منجر به تسریع دموکراسی و آزادی ملت ایران از استبداد اسلامی موجود شود، ملت ایران از آن حمایت خواهد کرد.
-- Iranian ، Sep 30, 2009 در ساعت 11:57 AMایرانی،
آقای گنجی ، به تو چه ؟ که به من چه !!
-- آشنا ، Sep 30, 2009 در ساعت 11:57 AMمن هرطوری که دوست دارم چنبش سبز را تصور می کنم . این بار دیگر سال 57 نیست که برای اینکه " بهانه بدست شاه " ندهیم خفه خون بگیریم و هرچه " آقا" گفت دم بر نیاوریم .حالا کی تعیین کرده و یا می کند که شما واسه بقیه خط کش گذاشتید ؟ جبش سبز حرکتی است حاصل 30 سال تحمل ، بردباری ، سرکوب و زجر و شکنجه و اعدام . این جنبش چنان عاقل و بالغ گشته که بهانه ای بدست قدرتمندان مسلح نمی دهد . اما هم " موج سواران را می شناسد و هم موج گیران را " لذا جنبشی است بی سر و یا به عبارتی هزار سر . هر سبزی رهبر است و هر سبزی هدایتگر . لذا تن به تشکیلات نمی دهد و بقایش در همین است . برای همین هم به کسی وام دار نیست . از هرکس و هر نیروئی که در راه آزاد سازی اش تلاش کند ، بهره می برد و سبزش نماد دشت است و دمن .
نه نماد تکصدائی !
این سبز طیف است ، آنرا مطلق نکنید .
آقای گنجی عزیز
-- زیبا ، Oct 1, 2009 در ساعت 11:57 AMبا وجود همه ارادتی که به شما دارم باید عرض کنم که دیگه دارید مشکوک میزنید. برادر جان سی سال است مردم سخت ترین شرایط را تحمل کرده اند. 8 سال جنگ، خفقان، سرکوب مخالفین... حالا شما نگران تحریم هستید؟ ببخشید این دیگر چه جور مبارزه ی پاستوریزه ای هست؟ هر چیزی هزینه ای دارد؟ هزینه رفتن استبداد دینی را هم مردم حاضرند بپردازند وگرنه که اصلا نمیامدند در خیابانها خودشان را در معرض گلوله و شکنجه و تجاوز قرار دهند.
در ضمن ما رهبری کاریزماتیک نداریم. در این جنبش مردم از رهبران پیش افتاده اند.
آقای گنجی
-- Matin ، Oct 1, 2009 در ساعت 11:57 AMمن این مطلب را از ایران می نویسم و یک جوان هستم و لازم دیدم مطلبی را به سمع شما برسانم : من به شخصه با هر تحریمی که دایره اقتصادی را به روی رژیم تنگ کند موافقم ، منظورم تحریم هایی است که جیب [..] را تنگ کند تا از دلارهای نفتی بادآورده مست نشوند و حاضرم هر نوع بهای آن را بدهم چرا که در حال حاضر هم فرقی با وضعیت بد تر از این ندارد. اما مطلب بعد اینکه شما که می گویید آقای موسوی و کروبی پیامبر هستند و رهبر بلا منازع و حرفشان آیه الهی ، اما در تظاهرات مردم اینطور به نظر نمی رسد ، چرا که یکی از سخنگویان آقای موسوی ، آقای کدیور شب قبل از روز قدس در تلویزیون بی بی سی شعاری را که مورد تائید آقای موسوی بود را فرمودند که مردم شعار دهند : هم غزه ، هم لبنان ، جانم فدای ایران ، شعاری که نمایندگی ایدئولوژی حزب الله دوست آقای موسوی است ، اما مردم در تظاهرات روز قدس گفتند : نه غزه ، نه لبنان ، جانم فدای ایران ، آقای گنجی به نظر شما تمام کسانی که در تظاهرات شرکت می کنند همگی ازدوستداران آقای موسوی هستند؟ به نظر شما مردم فقط به دنبال مجرایی برای اعتراض نیستند؟ آیا فکر نمی کنید ایرانیان داخل هم مثل ایرانیان خارج ایدئولوژی های مختلفی دارند و همگی به صرف وجود آقای موسوی پیرو ایشون نیستند؟
یک تحریم مکمل با جنبش سبز= تسریع در پیروزی
به گمان من با مساله تحریم نباید ارتدوکسی و احساسی برخورد کرد. الان جنبش سبز در جریانه و شرایط کاملا متفاوته. یک تحریم، مثلا قطع دلارهای نفتی، مکمل با جنبش جاری میتونه هزینه پیروزی را کمتر کنه. اگه فرض کنیم که این جنبش قراره سی سال دیگه رژیم را به تسلیم واداره، ممکنه بگیم برای مردم فرسایشی میشه و درد آور. اما شرایط فعلی کاملا متفاوته. شرایط جهانی با ماست و نباید خرف بازی و رمانتیک بازی دربیاریم.
آقای موسوی هم که نمیتونه همه حرف ها رو رسمی بزنه و تازه بخشی از رهبری جنبشه. این ما هستیم که باید بررسی کنیم و اگه به نفع منافع ملی و جنبش بود به موسوی بقبولانیم. موسوی الان با موسوی چند ماه پیش فرق داره. این ماهاییم که او را دوباره متولد کردیم. در بیانیه اخیرش هم به آن اشاره کرد. قرار نیست آقای موسوی یا دیگران بشینند بدون نظر ما تصمیم بگیرن!
این که گفته شد نباید در مساله تحریم رمانتیک بازی دربیاریم، مبالغه نیست. "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت"؛ این درست، ولی باید دید بدون تحریم، رژیم داره مردم رو ناز میکنه؟ یا این سی سال مردم کم مرارت کشیدن؟ پول نفت یا داره بین خوداشون تقسیم میشه یا صرف سرکوب نرم و سخت مردم میشه. به این هم کفایت نکرده دارن اون چیزایی را هم که از قبل موجود بوده بین خوداشون تقسیم میکنن (مثل واگذاری سهام مخابرات به سپاه).
هر یک صد سال ممکنه چنین شرایط مطلوب داخلی و خارجی پیش بیاد. حالا ما اگه خنگ بازی و رمانتیک بازی در آریم و نتونیم این پروسه گذار به دمگراسی رو به سرانجامی برسانیم، ممکنه بره تا یه قرن دیگه- که با سرکوب بیشتر نه بشه تقریر حقیقت کرد و نه تقلیل مرارت! پدر مردم را آن چنان در بیارن که تا یه قرن درد و رنج بکشن.
من در شگفتم از کسی مثل آقای گنجی که این قدر بررسی نکرده حکم صادر میکنه؛ چون از جمله ی وظیفه روشنفکر "تقریر حقیقت و تقلیل مرارت" است، خوشش اومده.
ما دمکراسی می خواهیم نه بمب اتم! باید ملاهای فاشیست را سرجایشان بنشانبم؛ یک شهروند مثل بقیه شهروندان که با هم با مسالمت بوسیله صندوق های رای زندگی کنیم. نه این که یه ملای بیسواد احمق گه بخواد بیاد با شکنجه ریدمان (گفتمان) خودش رو توی مغز نخبگان کنه!
از آقای گنجی خواهشن می خواهیم درباره موضوعی که مطالعه نکرده، این قدر محکم حرف نزنه. اجداد ما به اندازه کافی برای ما شعر سروده اند. ما سعی خواهیم کرد تمامی جنبه های موضوع را مطالعه کنیم و تصمیم بگیریم.
-- آرش ، Oct 1, 2009 در ساعت 11:57 AMبه اقای گنجی ارادت دارم اما این مقاله بوی دیکتاتوری میدهد. موسوی نامزد ریاست جمهوری بود که از فیلتر شورای نگهبان گذشته. جنبش سبز رهبری مثل سال 57 ندارد و چه بهتر که ندارد. بدنه خیابانی جنبش سبز جمهوری ایرانی میخواهد و موسوی جمهوری اسلامی سالهای درخشان دهه 60 را!
-- علی ، Oct 5, 2009 در ساعت 11:57 AMبا ارادت به اقای گنجی این مقاله بوی دیکتاتوری میدهد. موسوی رهبر سبزها نیست. بدنه خیابانی جنبش سبز جمهوری ایرانی میخواهد و موسوی جمهوری اسلامی سالهای درخشان دهه 60 را ! جنبش سبز رهبری ندارد و موسوی فقط یکی از سبزهاست اما در بدنه جمهوری اسلامی .
-- علی ، Oct 5, 2009 در ساعت 11:57 AM