رادیو زمانه > خارج از سیاست > مقالات > این همه عجله برای چیست؟ | ||
این همه عجله برای چیست؟اکبر گنجیشب گذشته دو روزنامهنگار در صفحه فیسبوک خود، خبر بازداشت مهندس موسوی را انتشار دادند. به دنبال آن، این شایعه به سرعت به بالاترین راه یافت. من نمیدانم و نمیفهمم چرا دوستان خوب روزنامهنگار تا این اندازه در انتشار شایعاتی که به سرعت تکذیب میشوند،حریص هستند؟ این همه عجله برای چیست؟ بیاییم این فرض را در نظر بگیریم که هدف خوبی در پس این ماجراست. یعنی فرد به شدت نگران است و میخواهد با انتشار سریع خبر، مردم را وادار به کاری کند. اما متأسفانه نتیجهی این فرایند معکوس است. اولاً: اعلام خبر و تکذیب مکرر آن، مسأله را به امری عادی تبدیل خواهد کرد. ثانیاً: این اقدام میتواند به سود رژیم سلطانی تمام شود. یعنی اگر آنها قصد داشته باشند که مهندس موسوی را بازداشت کنند، به پیامدهای این اقدام هم فکر میکنند. یکی از راههای به دست آوردن ارزیابی واقعبینانه از واکنش مردم، انتشار این خبر و دیدن عکسالعمل آنها است. ثالثاً: روزنامهنگاری که چند بار اخبار کاذب را به نام خبر انتشار دهد، اعتبار خود را از دست خواهد داد. رابعاً: دوران مدرن از طریق فرایند تقسیم کار اجتماعی، همهی کارها را به امری تخصصی تبدیل کرده است. روزنامهنگاران هم باید قادر باشند خبر صادق را از خبر کاذب تمیز دهند. سابقهی سرکوبها و بیرحمیهای رژیم سلطانی، همه را به این نتیجه رسانده است که آنها حاضر به انجام هر کار کثیفی هستند. اما از این مقدمه نمیتوان نتیجه گرفت که آنها در هر شرایطی قادر به انجام هر کاری هستند. اگر میتوانیم، باید کاری انجام دهیم. کاری جمعی که بتواند فشارها و سرکوبها را کاهش دهد و از این طریق درد و رنج مردم ایران کاهش یابد. اگر میخواهیم، باید برای بازداشت شدگانی که در بدترین شرایط فیزیکی ـ روحی ـ روانی برای اعتراف با جرایم ناکرده قرار دارند، کاری هماهنگ و دسته جمعی انجام دهیم تا رژیم مجبور گردد از روشهای استالینیستی دست بشوید. این آن کاری است که نیاز به عجله دارد. برای این کار به زنان و مردان اهل عمل نیاز است. اگر آستینها را بالا بزنیم، کارها میتوان کرد. |
نظرهای خوانندگان
جناب آقای گنجی مثلا چه کار؟ در این شرایط هیچ کاری نمیشود کرد. شاید 50 سال دیگر...
-- بدون نام ، Jun 29, 2009 در ساعت 04:42 PMsalam agay ganji pas chra kary nemikonin .ma ke montezerim
-- omied-s ، Jun 29, 2009 در ساعت 04:42 PMkamelan movafegham
-- nasim ، Jun 29, 2009 در ساعت 04:42 PMحالا جناب گنجی از کجا مدرک دارند که این قضیه شایعه و ساختگی است؟ امیر فرشاد ابراهیمی به شاهدان عینی ارجاع می دهد و نبوی هم دلایل خویش را دارد.
-- Sina ، Jun 29, 2009 در ساعت 04:42 PMگنجی عزیز
-- رویا ، Jun 29, 2009 در ساعت 04:42 PMشجاعت شما را در آن سالهایی که در زندان بودید هرگز از یاد نمی بریم. حالا راهی به ما بنما. چه کنیم؟ نمی خواهم نومید شوم اما فضا به شدت نومید کننده است. آیا باید آن روزهای خوب همبستگی و خونهای به راستی به ناحق ریخته را فراموش کنیم و مانند سابق به زندگی نباتی در این گورستان ادامه دهیم؟ در آن صورت احساس می کنم آلودگی دامن ما را هم می گیرد. نمی خواهم این پلیدی را تا آخر عمر با خود حمل کنم می خواهم کاری کنم ولی نمی دانم چه کنم. راهی بنما!
دوست عزيز جناب آقاي گنجي لطفا روشنتر بفرمائيد براي كمك به بازداشت شدگان چه كارهايي ميتوانيم بكنيم.آماده كمك هستيم!
-- شكيبا خوشنويس ، Jun 30, 2009 در ساعت 04:42 PMDear Mr. Ganji
-- Hadi Gharabaghi ، Jul 1, 2009 در ساعت 04:42 PMIranians today have formed a cyber front against the tyrannical government of Iran. We have knowledge, expertise, power, and possibly discipline. What we dont' have is a leader or leaders and organizations especially outside Iran that can go beyond the existing worn out political groupings. We need organizations that do not seek drastic measures and dreamlike utopia but practical measures that are achievable so we can pressure the Iranian government for the purpose of respecting Iranians' rights of citizenship. We need a new front of activism to counter propaganda machine in Iran.
جناب آقای گنجی
فکر نمیکنید وقت آن رسیده که همگی با هم شعار "باید برود" را سر دهیم .. مخصوصا در تظاهرات خارج از کشور همراه با مرگ بر رهبر!
-- بهروز ، Jul 1, 2009 در ساعت 04:42 PM--