رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۳ مهر ۱۳۸۹
گفت‌وگو با شیرین عبادی، منصوره شجاعی و پروین اردلان درباره‌ی بازداشت نسرین ستوده، حقوق‌دان و فعال حقوق بشر ایرانی

«دفاع از ستوده، دفاع از حقوق بشر است»

آسیه امینی


نسرین ستوده

بار نخستی که نسرین ستوده نه به عنوان وکیل، که به عنوان فرد بازداشت شده، به همراه موکلانش راهی زندان شد، اگر چه تنها یک شب را در بازداشتگاه وزرا گذراند، اما همه ما که دوست، موکل یا همکارش بودیم، تا پاسی از شب نگران پسرک شش ماهه ای بودیم که در آغوش پدرش تا نیمه شب بیدار بود و منتظر، تا در آغوش مادرش به خواب برود. آن شب، 22 خرداد سال 87 بود.

نسرین ستوده کیست و چرا ۳۸ موکلش با انتشار نامه‌ای از او و رفتار حقوقی‌اش دفاع کرده‌اند؟ تاثیر وکلایی که از درون با جنبش‌های اجتماعی همنوا هستند، بر رشد عمومی جامعه در برابری‌خواهی، رفع تبعیض و عدالت عمومی چیست؟ برخورد حکومت با آنها چیست و هزینه‌های سنگین آن چه پیامدهایی برای جامعه‌ی مدنی جوان ما دارد؟

مصونیت صنفی وکلا

شیرین عبادی، وکیل نامدار ایرانی، این روزها از هر فرصتی برای دادخواهی از وکلای حقوق بشری زندانی و مدافعان حقوق بشر تحت فشار استفاده می‌کند.

او در گفت‌وگو با رادیو زمانه در پاسخ به این سئوال که برخورد با وکلای حقوق بشری با چه نیتی انجام می‌شود، می‌گوید: «در کشورهایی که نقض حقوق بشر در آنها زیاد اتفاق می‌افتد، قربانیان به وکلایی نیاز دارند که شهامت رو در رو شدن با نقض‌کنندگان حقوق بشر را داشته باشند.

وکلایی که در این شرایط، خودشان نیز همواره در معرض خطر قرار دارند. به همین دلیل جامعه‌ی بین‌المللی احساس نیاز کرد که در حمایت از چنین وکلایی قطع‌نامه‌ای را صادر کند و کشورهای امضا‌کننده‌ی آن را به اجرایش متعهد کند. اتفاقاً دولت ایران نیز در هنگام تصویب این قطعنامه به آن رای مثبت داد.

اما در سال‌های گذشته و به طور مشخص‌تر در یک سال گذشته، وکلایی که برای دفاع از قربانیان نفض حقوق بشر پا پیش نهاده‌اند، خود نیز در معرض خطر قرار گرفتند. ناصر زرافشان، عبدالفتاح سلطانی، محمدخیرخواه، محمد اولیایی فرد، خلیل بهرامیان و نسرین ستوده و تعدادی دیگر از این جمله‌اند.»

شیرین عبادی هم‌چنان معتقد است که یکی از نتایجی که دولت ایران از تهدید وکلا دنبال می‌کند این است که می‌خواهد شهامت دفاع کردن را از وکلا سلب کند. در آشفته بازار نفض حقوق بشر در ایران، نسرین ستوده چهره‌ی درخشان وکیلی است که در غیاب وکلایی که در زندان بودند، یا ناچار به سکوت و ترک کشور شده بودند، یک تنه ایستاده بود و تعداد پرونده‌هایی که او در آنها از زندانیان سیاسی دفاع کرد، خود حکایت از این می‌کند که با همه‌ی توانش تلاش کرد تا جای خالی سایر وکلا را پر کند.


شیرین عبادی

وی به سال‌ها دوستی و همکاری با نسرین ستوده اشاره و اضافه می‌کند: «با شناختی که از او و کارش دارم می‌دانم که نسرین ستوده در اقدامات حقوقی و اجتماعی‌اش هرگز پا را از قانون فراتر نگذاشته و هرگز حقوقی را نقض نکرده است، اما در مواجهه با قانون‌شکنان، با تمام قوا می‌ایستد و اجازه‌ی تخطی نمی‌دهد.

اگر زمانی این قانون‌شکنی از سوی مقام‌های مسئول صورت می‌گرفت، آن را با افکار عمومی در میان می‌گذاشت و وجدان بشری را به کمک می‌گرفت. نمونه‌ی آن آرش رحمانی است که به جرم شرکت در تجمعات دستگیر و اعدام شد و نسرین با افشاگری ثابت کرد که او دو ماه قبل از انتخابات دستگیر شده و بعد با تطمیع وزارت اطلاعات در دادگاه نمایشی علیه خودش اقرار کرده است.

مجموعه این اعمال که همگی در راستای احقاق حقوق از موکلانش بوده باعث شده خشم دشمنان قانون چنان برانگیخته شود که برخلاف مصونیتی که سازمان ملل متحد برای او و سایر وکلا در راستای کارشان قائل شده و برخلاف کلیه قوانین موجود، او را دستگیر و زندانی کنند.»

کانون وکلا و دفاع از حقوق صنفی

شیرین عبادی هم‌چنین در گفت‌وگو با رادیو زمانه، به درخواست وی از همکاران حقوقدانش در جامعه‌ی بین‌الملل و دعوت از آنها برای توجه به شرایط وکلای زندانی اشاره کرده و پیش از آن می‌گوید: «طبق قانون استقلال کانون وکلا که یادگار ارزشمند دکتر محمد مصدق است، راهبرد حرفه‌ی وکالت به وسیله‌ی کانون وکلای دادگستری تعریف و اداره می‌شود. کانون وکلا توسط هیئت مدیره‌ای که هر دو سال یک بار از سوی وکلا انتخاب می‌شوند، اداره می‌شود.

متاسفانه چندسال قبل در اثر قانونی که تصویب آن مغایر با استقلال وکلا بوده است، نظارت استصوابی را به انتخابات کانون وکلا تحمیل کردند و به موجب آن هر داوطلب عضویت در هیئت مدیره‌ی کانون، باید صلاحیتش ابتدا در دادگاه انتظامی قضات، تایید شود. پس از آن، هر وکیلی که از خود شهامتی در برابر قانون‌شکنان نشان می‌داد، صلاحیتش رد می‌شد.

افراد رد صلاحیت شده بعد از این قانون بسیارند. یکی از آنها بنده هستم که دوبار صلاحیتم رد شد. خانم غیرت، آقایان سلطانی، دادخواه و بسیاری دیگر از وکلا صلاحیت‌شان تایید نشد تا فقط افرادی بتوانند وارد هیئت مدیره‌ی کانون بشوند که در برابر قانون‌شکنان سکوت پیشه کنند. از این رو است که می‌بینیم با وجود همه‌ی دستگیری‌ها و فشارهایی که به وکلای متعهد وارد می‌شود، از سوی هیئت مدیره‌ی کانون وکلا واکنشی دیده نمی‌شود. بر همین اساس است که چون من دیگر امیدی به این کانون ندارم، از همکاران وکیلم در جامعه‌ی جهانی استمداد طلبیدم تا به یاری نسرین ستوده و محمد اولیایی‌فر بشتابند.»

درونی‌شدن خواسته‌ها

منصوره شجاعی، فعال حقوق زنان به تاثیر نسرین ستوده به عنوان وکیلی که از درون جنبش‌های مدنی در ایران برآمده اشاره کرده و می‌گوید: «نسرین ستوده پیش از وکالت، به عنوان یک فعال در حوزه‌ی زنان و یک روزنامه‌نگار فعالیت‌هایش را شروع کرد و از همین رو است که شاید فاصله‌ی بین وکیل و موکل که به واسطه‌ی کار حقوقی وکیل ایجاد می‌شود بین او و بسیاری از فعالان مدنی وجود نداشته و شناخت و درک او از شرایط این افراد، شناختی همدلانه بوده است. دغدغه‌های او در مورد موکلانش در جنبش زنان و حتی موکلان دیگرش، دغدغه‌ای درونی شده و دغدغه‌های یک فعال حقوق بشر است.


منصوره شجاعی

نسرین در بسیاری از نشریات قلم زده و درباره‌ی مسائل حقوقی و اجتماعی نوشته است بنابراین چیزی که از آن دفاع می‌کند، صرفاً یک پرونده‌ی حقوقی نیست. بلکه یک اندیشه است که به آن باور و ایمان قلبی دارد و همین، ارزش کار او را فراتر از فعالیت یک وکیل می‌برد. از طرف دیگر، تعهد کاری و اخلاقی او نسبت به پرونده‌ی موکلانش، رویکرد برابری‌خواهانه‌ی او و سلوکش در رفتار و متانت و منطقش در گفتار، از نسرین یک وکیل اندیشمند معرفی کرده است که در عین باور به حوزه‌ی کاری‌اش، باورهایش درونی شده است.»

شجاعی در ادامه‌ی صحبت‌هایش به الگوهای رفتاری و اخلاقی وکیلی که از حقوق بشر فقط حرف نمی‌زند بلکه به آن پایبند است سخن گفته و نسرین را نمونه‌ای از این الگو می‌داند.
به باور او «بسیاری از ما شعار برابری‌خواهی می‌دهیم ولی او به آنها متعهد است. مثلا اگر یک فعال جنبش زنان از او به خاطر دوندگی‌های بسیارش در پرونده‌های برخی از دوستان دیگر، تشکر می‌کرد، به‌راحتی می‌گفت مگر کسی از شما به خاطر فعالیت‌هایی که می‌کنید تشکر می‌کند؟ این هم سهم من است و من وظیفه‌ام را در جنبش زنان انجام می‌دهم. این روحیه‌ی او که نشان می‌داد نگاه از بالا ندارد، متوقع نیست و خود را عضوی درون حرکت زنان می‌بیند نه در کنار آن یا بیرون از آن باعث دلگرمی همه‌ی مایی که هم موکل و هم دوستش بودیم، می‌شد.»

مسئولیت‌های یک وکیل حقوق بشری چیست و او چه تاثیراتی بر شرایط حقوقی جامعه‌اش می‌تواند داشته باشد؟ پروین اردلان فعال دیگر جنبش زنان نیز در گفت‌وگو با زمانه، این ویژگی‌ها را درباره‌ی وکیل حقوق بشری جنبش زنان که این روزها خود در زندان است می‌گوید: «ستوده یکی از وکلایی است که تاثیر کارش را باید از چند بعد در نظر گرفت. یکی جنبه‌ی حقوقی کارش است. عدالت محوری و توجه به رفع تبعیض، باعث می‌شود هرجا با نقض این موارد مواجه شود، به عنوان یک وکیل، مسئولانه با آن برخورد کند و سعی کند در چارچوبی که قانون به او اجازه می‌دهد، وظیفه‌اش را به درستی انجام دهد اما در عین حال به عنوان یک حقوقدان، همان قانون را نیز به ورطه نقد بکشاند.

مثل سن مسئولیت کیفری یا اعدام نوجوانان. از این منظر او در عین اینکه یک حقوقدان است، منتقد اجتماعی و مدنی مسائل حقوقی نیز هست.

وجه دیگر کار او که در کنار سایر همکارانش در کانون مدافعان حقوق بشر بنیان نهادند، وکالت رایگان برای فعالان جنبش‌های اجتماعی مثل دانشجویان و زنان و فعالان حقوق بشر، فعالان جامعه مدنی و حتی فعالان سیاسی بود. این مسئله از یک سو باعث می‌شد وحشت فعالان از نداشتن مشاوره‌ی حقوقی یا دفاع مستقل و محکم از آنها بریزد و از اینکه یک پشتوانه‌ی حقوقی برای فعالیت‌شان دارند، احساس امنیت کنند و از سوی دیگر خود این فعالان نیز با معیارهای حقوق بشری و حقوق شهروندی‌شان آشنا شوند و بیاموزند.»

به عقیده‌ی پروین اردلان، این از نادر اتفاقاتی است که نسبت به هر دوره‌ی تاریخی دیگری در حوزه‌ی فعالیت این وکلا رخ داده است که در کنار وکلای پی‌گیر و دلسوزی مثل زهره ارزنی و عبدالفتاح سلطانی، که در عمل آموزش حقوقی را نیز در دستور کارشان دارند، وکلایی مثل خانم ستوده نیز در رفتار حقوقی‌شان به موکل آموزش می‌دهند. اینکه احضاریه‌ی تلفنی اعتبار قانونی ندارد، اینکه داشتن وکیل حق توست، اینکه تو حق داری سکوت کنی و ... .


پروین اردلان

رسانه، افکار عمومی و حقوق بشر

تاثیرگذاری بر افکار عمومی و آگاهی‌دادن به مردم نسبت به مسائل حقوق بشری جنبه‌ی دیگر فعالیت ستوده است که به نظر پروین اردلان، به دلیل پیشینه‌ی فعالیت رسانه‌ای، خودش نیز به اهمیت آن واقف است. در واقع او در جایگاه یک وکیل، خواست حقوق برابر و نشان دادن تبعیض را از زبان موکلش در عرصه‌ی عمومی بازگو کند.

منصوره شجاعی نیز در همین مورد می‌گوید: «او به دلیل سابقه‌ی فعالیت مطبوعاتی‌اش به خوبی آگاه است که چقدر اطلاع‌رسانی و آگاهی‌دادن به جامعه در مورد مسائل حقوق بشری می‌تواند موثر باشد. نسرین نه تنها سال‌ها خودش دست به قلم بوده و درباره‌ی مسائل حقوقی نوشته که در سال‌های اخیر یکی از کسانی بوده که هم به دلیل اشرافش به حقوق کودکان و زنان و هم به دلیل نگاه تیزبین و منتقدش و هم فعالیت داوطلبانه‌اش بر بسیاری از پرونده‌های فعالان جنبش زنان و جامعه‌ی مدنی، یا کودکان محکوم به اعدام، برای توضیح مشکلات و موانع رعایت حقوق بشر در جامعه‌ی ما مورد توجه رسانه‌ها بوده است.»

وکیل بی‌وکیل

به همان نسبت که اهمیت فعالیت حقوق بشر و اعتبار فعالان این حوزه در جامعه بیشتر می‌شود، تهدیدهای حکومت هم در برابر آنها افزایش می‌یابد.

اردلان با بیان این مطلب که با فعالان حقوق بشر و نهادهای موثر حقوق بشری از کانون مدافعان گرفته تا سازمان حقوق بشر کردستان، چه در تهران و چه در شهرستان‌ها و چه حتی در نقاط دورافتاده، برخورد شده است، درباره‌ی علت برخوردهایی که به طور خاص در یک سال اخیر با برخی از وکلای مدافع حقوق بشر در ایران شده می‌گوید: «چه اتهامی می‌توان به فردی مثل ستوده وارد کرد؟ باید به او بگویند چرا عدالت‌جویانه رفتار کرده‌ای؟ یا بگویند تبعیض را نادیده بگیر؟ بنابراین مسئله این است که امنیت فعالان جامعه‌ی مدنی با فشار به وکلای آنها مخدوش شود. به عبارتی صدای حقوق بشر را در ایران خفه کنند که این اتفاق هم نخواهد افتاد.

برای اینکه می‌بینیم درپی آن ۳۸ موکل نسرین ستوده نامه‌ای در دفاع از وکیل خود منتشر می‌کنند که این خود نشان‌دهنده‌ی فعالیت این وکیل پرکار در این حوزه است که وکالت رایگان ۳۸ فعال جامعه‌ی مدنی را به عهده دارد. از سوی دیگر دفاع ما از یک وکیل، جدا از اعتراض به نقض حقوق شخصی او، درواقع برای این است که فشار به وکلای حقوق بشری، فشار به فعالان حقوق بشر است. بنابراین تهدید نسرین ستوده درواقع تهدید حقوق بشر در ایران است.»

Share/Save/Bookmark