رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۲ تیر ۱۳۸۹

دادگاه کهریزک چقدر عادلانه است؟

مریم محمدی
mmohammadi@radiozamaneh.com

نهم تیرماه، روابط عمومی سازمان قضایی نیروهای مسلح در تهران اعلام کرد که رسیدگی به پرونده‌ی قتل سه نفر در بازداشتگاه کهریزک به پایان رسیده است.

Download it Here!

بنا بر این اطلاعیه، یک نفر از دوازده متهم، تبرئه، نه‌نفر به زندان و جزای نقدی انفصال موقت از خدمت و دو نفر دیگر به قصاص نفس محکوم شدند.

در این بیانیه در مورد دو نفری که به قصاص نفس یا اعدام محکوم شده‌اند، آمده است که آنها متهم به قتل محسن روح‌الامینی، محمد کامرانی و امیر جوادی‌فر بوده‌اند.

در حالی‌که دادرسی پرونده به پایان رسیده است و جرم تعدادی از متهمین این پرونده برای دادگاه اثبات شده، هنوز نام هیچ یک از آنها اعلام نشده است.

این احکام قطعی نیستند و هنوز باید در مراحل بالاتر رسیدگی شوند. در نهایت نیز در مورد محکومین به قصاص، در صورت رضایت خانواده‌های مقتول یا آن‌ چنان که در قانون جزای ایران می‌آید اولیای دَم می‌توانند حکم اعدام آنها را لغو کنند.

در این زمینه، با شیرین عبادی حقوقدان و رئیس کانون حمایت از حقوق بشر در ایران گفت‌وگویی کرده‌ام.

خانم عبادی برخورد اولیه‌ی شما با این خبر چه بود و چه تصوری از صدور چنین حکمی دارید؟

متأسفانه این حکم وجدان عمومی را قانع نمی‌کند که عدالت اجرا شده است. زیرا که دادرسی غیرعلنی بوده و مشخص نیست کسانی که محاکمه شده‌اند، اساساً همان افرادی بودند که در کهریزک دخالت داشتند یا خیر. این محاکمه، من را یاد حکم اعدام جوانی می‌اندازد که به اتهام شرکت در تظاهرات و راهپیمایی محکوم به اعدام شد. در حالی که از چندماه قبل از انتخابات در زندان بود. این‌گونه دادرسی‌ها در حقیقت سرپوش گذاشتن روی کارهای نادرستی است که در جامعه اتفاق می‌افتد و بیش‌تر به شعبده‌بازی شباهت دارد تا یک دادرسی عادلانه.

خانم عبادی در زمانی که اتفاق کهریزک افتاد آقای مرتضوی دادستان تهران بود. در گزارش‌های رسمی و غیر رسمی که تهیه می‌شد گاه از وی به‌عنوان یکی از اوامر جنایت کهریزک نام برده می‌شد. از آنجایی که اسامی اعلام نشده‌اند، آیا ممکن است آقای مرتضوی یکی از محکومین این پرونده باشند؟ یکی از دو تن محکومین به اعدام اگر نه، آیا ممکن است از کسانی باشد که محکوم به حبس یا انفصال از خدمت شده‌اند؟

مهم‌ترین مسئله این است که دادرسی غیر علنی بوده است. بنابراین ما نمی‌دانیم چه اتفاقی افتاده. اما نکته‌ی مهم این است که در گزارشی که توسط مجلس شورای اسلامی تهیه شده بود، متهم ردیف یک در حقیقت آقای مرتضوی بود که متاسفانه بعد از انتشار این گزارش ترفیع مقام هم پیدا کرد و رئیس ستاد مبارزه با قاچاق شد.


شیرین عبادی

براساس تجربیاتی که گفتید آیا احتمال می‌دهید که ایشان در بین متهمین باشد یا تحت هر عنوانی محاکمه شده باشد؟

من تا زمانی که دادرسی، علنی نباشد و در حضور رسانه‌های مستقل، خانواده‌های قربانیان، شاکیان پرونده و شهودی که وجود دارند صورت نگیرد، هیچ حکمی را عادلانه نمی‌دانم. خصوصاً علاوه بر این که دادرسی غیر علنی است حتی از ذکر نام متهمین نیز خودداری شده است.

سئوال من این است که چطور قوه قضاییه در مورد کسانی که به قول دادستان متهم به اقدام علیه امنیت ملی شده‌اند، در همان شب نخست دستگیری انواع و اقسام اتهامات را به‌طور رسمی اعلام می‌کند، حال چگونه است که در چنین پرونده‌ی مهمی حتی حاضر نیستند اسامی متهمان را اعلام کنند؟ آیا غیر از این است که بعداً در اثر سیاسی کاری عده‌ای گناهکار را از مجازات رهایی ببخشند؟ آیا دلیل این سیاست یک بام و دو هوا غیر از این است که قوه‌ی قضاییه استقلال خودش را از دست داده و تبدیل به آلت دست مامورین امنیتی شده است؟

در برخی سایت‌های منتسب به دولت در ایران، مسئله‌ی اعدام این دو نفر را به این شکل طرح کرده بودند که آیا کسانی که تاکنون با حکم اعدام مخالت کرده‌اند، با احکام اعدام این دو نفر نیز مخالفت خواهند کرد؟

من اساساً با صدور حکم اعدام مخالف هستم. حتی برای کسی که جنایت کرده باشد. زیرا این مجازات در روابط حقوق بشری ممنوع است. ولیکن اساساً مسئله‌ی ما چیز دیگری است. چه افرادی را شما می‌خواهید محاکمه کنید؟ دلایل چیست؟ چرا همه چیز را از مردم پنهان می‌کنید؟ چرا نام متهمان را پنهان می‌کنید؟


رامین پوراندرجانی

«هنوز مرگ رامین را باور نداریم»

اما! آن چه در افکار عمومی جریان دارد این است که مقتولین حوادث کهریزک تنها این سه نفر نبودند. دو مقتول دیگر که به صراحت نام آنها همه جا منتشر شده، یکی رامین آقا‌زاده قهرمانی و دیگری رامین پوراندرجانی است.

رامین آقا‌زاده‌ قهرمانی بنابر گزارش‌ها در جریان تظاهرات اعتراضی و از طریق دوربین مدار بسته‌ی یکی از بانک‌ها شناسایی شده و ماموران برای دستگیری او به منزلش مراجعه کرده‌اند.

در زمان مراجعه‌ی ماموران، رامین در خانه حضور نداشته است، اما خانواده‌ی او که به بی‌گناهی فرزندشان اعتقاد داشتند، او را به محلی که اعلام شده بود می‌برند و تحویل ماموران انتظامی می‌دهند.

او در همان محل بازداشت می‌شود، اما پس از پانزده روز با بدنی که آثار شکنجه بر آن بوده آزاد می‌‌شود و پس از مدتی به دلیل لخته‌های خونی که در ریه‌اش وجود داشته در بیمارستان بستری می‌شود و همان جا فوت می‌کند.
رامین آقازاده پس از آزادی به مادرش گفته بوده که او را چندین‌روز از پا آویزان کرده بودند.

قربانی دیگر بازداشتگاه کهریزک رامین پوراندرجانی، پزشک وظیفه‌ی جوانی بود که قتل او اول خودکشی و سپس مسمومیت دارویی اعلام شد؛ بدون آن که نام قاتل یا قاتلین وی اعلام شده باشد. مشخص نیست که خانواده‌ی رامین آقا‌زاده‌‌ی قهرمانی در دادگاه حضور داشته‌اند یا نه؛ اما با خانواده رامین پوراندرجانی تماس می‌گیرم. او هنوز با شنیدن نام رامین به گریه می‌افتد.

بله. من مادرش هستم.

خانم پوراندرجانی شما اطلاع دارید که دادگاهی برای متهمان کهریزک تشکیل شده است یا خیر؟

من هیچ‌چیز نمی‌دانم به خدا، هیچ‌چیز. اصلاً هیچ‌چیز گوش نمی‌کنم. نمی‌دانم، نمی‌دانم چه بگویم. فقط بچه م از دستم رفت.

به شما برای حضورتان در این دادگاه اطلاعی نداده بودند؟

هیچ‌چیز به ما نگفته بودند. به خدا هیچ‌چیز نمی‌گویند.

با پدر رامین پوراندرزجانی صحبت می‌کنم و او می‌گوید:

نخیر. ما را دعوت نکردند.

شما خودتان تقاضا نکرده بودید که به عنوان شاکیان پرونده در این دادگاه حضور داشته باشید؟

نه. نخواسته‌ بودیم. آنها هم از ما دعوت نکرده بودند.

مگر شما پرونده‌ی قتل رامین را دیگر پی‌گیری نمی‌کنید؟

مگر آنهایی که پی‌گیری کردند نتیجه‌ای گرفتند؟ شما بهتر از ما می‌دانید که... همان دفعه‌ی اولی که اعلام شد اینها را محاکمه می‌کنند، گفتند فقط خانواده‌ی اولیای دم به آن جا می‌توانند حضور داشته باشند همان سه نفر مقتول، بقیه نمی‌توانند بیایند.

چرا نخواستید در این محاکمه شرکت داشته باشید؟

آنها گفتند غیرعلنی است و فقط خانواده‌ی آن سه نفر می‌توانند شرکت کنند. ما هم شرکت نکردیم.

به هیچ نتیجه‌ای تاکنون نرسیده‌اید؟

نخیر ... نخیر. منتهی من پرونده دارم. شکایت کرده‌ام. وکیل گرفته‌ام. هنوز پرونده بسته نشده است، اما امیدی هم نیست. من خواستم اعتراضم در پرونده باقی بماند. دفعه‌ی اول گفتند خودکشی کرده، بعد گفتند مسمویت بوده. دفعه‌‌ی آخر هم گفتند مسمومیت دارویی بوده. هنوز هم پرونده مفتوح است. بسته نشده است. ما هم اعتراض کردیم گفتیم هیچ‌کدام را قبول نداریم. اما امیدی هم نداریم.

ببینید ما چه می‌کشیم! هنوز باورمان نشده است. فکرمی‌کنیم الان است که در بزند و بیاید تو.

Share/Save/Bookmark