رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر در ایران > «جلوگیری از نقض حقوقبشر، با کدام ابزار؟» | ||
«جلوگیری از نقض حقوقبشر، با کدام ابزار؟»فرنگیس محبیmohebbi@radiozamaneh.comجوامع بینالمللی از جمله سازمان ملل متحد، کشورهای غربی و اتحادیه اروپا برخورد خشونتآمیز حاکمان و ماموران جمهوری اسلامی ایران با معترضین و تظاهرکنندگان را شدیدا محکوم کردند.
در همین حال دوشنبه آینده نیز موضوع ایران در جلسه ادواری جهانی حقوق بشر در ژنو قرار است مورد بررسی قرار گیرد. همچنین چند سناتور آمریکایی از جمله سناتور مک کین و لیبرمن، برای کمک به معترضین ایران لایحهای را به تدوین رساندند که بر طبق آن خواستار تحریمهای تنبیهی علیه ناقضان حقوق بشر در ایران شدند. در بررسی این مسائل با سعید محمودی استاد حقوق بین اللملل در سوئد گفتوگو کردم و از او سوال کردم با توجه به ابراز نگرانی غرب و جوامع بین اللمللی به برخورد با معترضین در ۹ ماه گذشته، حدود اختیارات قانونی سازمان ملل متحدد در ترغیب مقامات جمهوری اسلامی در رعایت موازین حقوق بشری در این مورد تا چه حد است و آیا تنها به انتشار چند بیانیه محدود میشود؟ امکان سازمان ملل متحد در زمینهی حقوق بشر، علیالاصول بیش از آن کاری که تاکنون انجام داده، نیست و این فقط به ایران مربوط نمیشود بلکه در تمام موارد نقض حقوق بشر همینطور است. ما هیچ دستگاه اجرایی بینالمللیای نداریم که در موارد نقض حقوق بشر بتواند با قدرت عمل کند. بنابراین فشار بیشتر، فشار سیاسی و اخلاقی است. البته فشار سیاسی و اخلاقی نیز ابزار کم قدرتی نیست. چرا که کشورها با همهی ادعایی که میکنند که اهمیتی به نظر سازمان ملل و دستگاههای بینالمللی نمیدهند، از این که توسط ارگانهای بینالمللی محکوم شوند، ناخوشنودند و حساسیت دارند. در مورد ایران هم این مساله بوده و میدانیم کسانی که در زندانها بودهاند و بعد آزاد شدهاند، داستانهای متعددی تعریف کردهاند از این که چطور گزارشات سازمان ملل متحد و محکومیتها و اظهارنظرهای ارگانهای مختلف سازمان ملل متحد، در وضع آنها در داخل زندان تاثیر گذاشته است. بنابراین پاسخ سوال شما این است که ابزار حقوقی مؤثر وجود ندارد؛ کاری غیر از این که با کلام سیاسی و از نظر معنوی و اخلاقی محکوم کنند، نمیتوانند انجام بدهند. اما در همین حد هم البته مهم است و پشت این محکومیتهای حقوقی، ابزار سیاسی دیگری خارج از ارگانهای حقوق بشر وجود دارد. مثلا اگر دولتها بخواهند، میتوانند محکومیتی را که فرضا شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد اعلام کرده، مبنا قرار بدهند و بر اساس آن به صورت یک جانبه یا با هماهنگی همدیگر، از نظر سیاسی تحریم ایجاد کنند و یا این که فشارهای دیگری روی کشورهایی که مورد این نوع محکومیت قرار گرفتهاند. عدهای ناآرامیهای ایران را جنگ میان دولت و مردم توصیف کردهاند و فیلمهای ویدئویی تهیه شده توسط خود مردم ایران از تجمعات اعتراضی اخیر که در یوتیوب و سایر سایتها منتشر شدهاند، میتوانند صحهای بر این ادعا باشند. با توجه به فجایعی که اخیرا در ایران رخ داده است و سازمان ملل متحد هم شواهد بسیاری از آن را در اختیار دارد، چگونه است که نمیتوان بر اساس قوانین سازمان ملل، حاکمان ایران را به اتهام جنایت علیه بشریت تحت تعقیب قرار داد؟ در مورد محکوم کردن یا اتهام جنایت علیه بشریت، دستگاههایی که این امکان را دارند، یا دادگاههای اختصاصی سازمان ملل هستند که شورای امنیت بنا به مورد آنها را ایجاد کرده؛ مانند مورد یوگسلاوی، رواندا، کامبوج و… یا دادگاهی بینالمللی جنایی است که صلاحیت عام دارد و مقر آن در لاهه است.
ولی در هر دو مورد برای این که افرادی را که مظنون به جرایم علیه بشریت هستند، بتوانند به این دادگاهها ببرند، لازمهاش این است که آن دادگاه صلاحیت رسیدگی را داشته باشد. مثلا مبنای صلاحیت دادگاه بینالمللی جناحی لاهه این است که ایران علیالاصول عضو این دادگاه شده باشد یا این که شورای امنیت سازمان ملل متحد اقتدار لازم را به دادگاه تفویض کند که به طور اخص در مورد ایران اقدام کند. شورای امنیت تا کنون این کار را نکرده و احتمال انجام این کار هم به نظر من، خیلی ضعیف است. برای این که با وجود این که موارد آشکار نقض حقوق بشر از جانب سازمانهای بینالمللی زیاد در مورد ایران اظهار شده است، ولی هیچکدام آنها در حد جنایت علیه بشریت نیست. این نوع جنایات شرایط خاصی دارند؛ باید سیستماتیک، گسترده و دائم باشند. هنوز مواردی که در ایران اتفاق افتاده است، حائز این شرایط نیست و بنابراین شرایط لازم سیاسی در داخل شورای امنیت برای این که بشود این ادعا را کرد٬ وجود ندارد. مثلا کسانی را که مسئول جنایات دارفور بودند، میشد به این خاطر محکوم کرد. به سبب این که در این جنایات ۳۰۰هزار نفر کشته شده بودند و به صورت سیستماتیک و عمدی بر علیه گروه خاصی از مردم جنایت شده بود. هنوز هیچکدام از این شرایط در مورد ایران فراهم نشده است. آیا ارگانهای حقوق بشری سازمان ملل متحد این حق را دارند که از ایران بخواهند اجازه بدهد حداقل کمیسیونی را برای رسیدگی به این موارد، به ایران بفرستند؟ حق دارند؛ اما حق داشتن به این معنا نیست که میتوانند ایران را ملزم کنند. معمولا ارگانهای سازمان ملل متحد به کشورها توصیهی قوی میکنند ولی در نهایت کشورها باید توافق کنند با این که کمیسیونی یا شخصی به عنوان گزارشگر مخصوص شورای حقوق بشر به این کشور برود. بنابراین باید صبر کرد و دید که آیا چنین خواسته و فشار سیاسیای روی ایران میآید یا خیز؟ قرار است روز دوشنبه پانزدهم فوریه، در جلسهی شورای حقوق بشر سازمان ملل، با شرکت نمایندگان ۴۷ کشور عضو این شورا، وضعیت حقوق بشر در ایران مورد بررسی قرار بگیرد. به نظر شما چه انتظاری از این جلسه میرود و چه تصمیمات مثبتی میتواند گرفته شود؟ پیشبینی تصمیمات این جلسه برای من ساده نیست. احتمال این که این شورا قطعنامهای بر علیه ایران صادر کند، کم نیست. با وجودی که سالهای گذشته همیشه اینطور نبوده و به هر صورت تعدادی از کشورهای عضو این شورا خود در شرایطی هستند که قابل قیاس با شرایط سیاسی ایران است و به همین دلیل نمیخواهند ایران را محکوم کنند. ولی با توجه به تحولاتی که در چند ماه اخیر در ایران افتاده است، این احتمال کم نیست که قطعنامهای در شورای حقوق بشر بر علیه ایران تصویب شود. چرا پیشنهادهایی مانند پیشنهاد خانم شیرین عبادی مبنی بر اعمال تحریمهای سیاسی علیه ایران که در عرض هشت ماه اخیر هم شدیداً در حال لابی کردن برای آن بودهاند، تا کنون جدی گرفته نشده و مورد بررسی قرار گرفته نشده است؟ برای این که معمولا ایجاد اجماع راجع به تصمیماتی مانند تحریمهای سیاسی علیه کشوری که به هر صورت بازیگر مهمی در یک منطقهی دنیا است، کار آسانی نیست. این که نظر کشورهای اروپایی و آمریکا راجع به شرایط ایران چیست یک مساله است و این که آیا با وجود نظر منفی آنها راجع به اتفاقات ایران، با توجه به همهی جوانب روابطشان با ایران و نقش ایران در منطقه، شرایط لازم برای این کشورها، وجود دارد که بتوانند به توافق برسند و از نظر سیاسی ایران را تحریم کنند، مسالهی دیگری است. خواستن یا پیشنهاد یک امر است، عملی کردن آن امر دیگری است. البته این سؤال را به این دلیل پرسیدم، چون به نظر میرسد تمامی کشورهای غربی و اتحادیهی اروپا، با شدیدترین لحن، برخورد با معترضین ایران را محکوم کردهاند. ولی ظاهرا این تنها آمریکا است که اولین قدم مثبت را در این راه برداشته و چند سناتور لایحهای را تدوین کردهاند که بر اساس آن تحریمهای تنبیهی علیه ناقضان حقوق بشر در ایران که ممانعت از سفر آنان به آمریکا را نیز شامل میشود، پیشنهاد دادهاند. آیا کشورها دیگر نیز نباید همین ابتکارها را دنبال کنند؟ بین آمریکا و اروپا از نظر عملکرد سیاسی تفاوت جدی وجود دارد. در آمریکا یک دو یا چند سناتور میتوانند لایحهای را به مجلس ببرند، به تصویب برسانند و مبدل به یک قانون بکنند. ولی در اروپا معمولا این گونه تصمیمات در سطح دولتها گرفته میشود و مجالس خودشان عمل نمیکنند. به همین دلیل تصمیمات دیرتر گرفته میشود و دیرتر هم عملی میشود. معهذا باید بگویم که سخن آخر در مورد ایران گفته نشده است؛ اتفاقاتی که افتاده و مسائلی که در چند ماه اخیر پیش آمده، میتواند منجر به اقدامات جدیتری از جانب اروپا و به خصوص اتحادیهی اروپا علیه ایران بشود. |
نظرهای خوانندگان
مطمعنا برای هموار کردن مسیر تحریم های ضد ایرانی توسط امریکا و غرب،قطعنامه ای صادر خواهد شد.متاسفان نقش جاده صافکن های مزدور ایرانی در این هیاهوی سیاسی صهونیستی ،استعماری کم نیست و مردم این لطمات را فراموش نکرده و به موقع پاسخ این مزدوران را هم خواهند داد.
-- mansour piry khanghah ، Feb 15, 2010 در ساعت 06:49 PM