رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر در ایران > صدور احکام بیسابقه برای دانشجویان | ||
صدور احکام بیسابقه برای دانشجویانمریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comاز آغاز سلسلهرویدادهای تابستان امسال، افکار عمومی چشم به گشایش دانشگاهها دوخته بود که همواره و در شرایط غیرویژه نیز منعکسکنندهی اعتراضات سیاسی و مدنی جامعهی ایران بودهاند. کشته شدن تعدادی از دانشجویان در حوادث پس از انتخابات، به ویژه این انتظار را دامن میزد. از اولین روزهای آغاز سال تحصیلی همه چیز حاکی از آن بود که این انتظار بیهوده نبوده است.
جامعهی دانشجویی در پیگیری مطالبات انتخاباتی نیز یکی از پیگیرترین گروههای اجتماعی بوده و به همین علت آسیبهای انسانی و اجتماعی فراوانی را متحمل میشود. این روند در تظاهرات سنتی شانزده آذر امسال به نحو چشمگیرتری نشان داده شد. وسعت دستگیریهای دانشجویان و صدور احکام سنگین بیسابقه برای آنان، پیامد این وضعیت است. در گفتوگویی با ژینوس شریفی، وکیل ضیا نبوی، دانشجوی ستارهداری که به ١٥ سال حبس و ٧٤ ضربهی شلاق محکوم شده است، به بررسی این مساله پرداختهام. همچنین با حسن اسدی زیدآبادی، مسئول کمیتهی حقوق بشر سازمان ادوار تحکیم وحدت، گفتوگو کردهام. خانم شریفی، موکل شما آقای ضیا نبوی، گویا پس از راهپیمایی ٢٥ خرداد دستگیر شدند. آیا ایشان فعالیت دیگری هم داشتهاند؟ آقای ضیا نبوی فعالیتی را از سالهای پیش داشته است. گویا چهار یا پنج سال پیش در دانشگاه بابل یک تجمع و اعتراض صنفی برپا بوده است و ایشان به عنوان یکی از افراد فعال این تجمع شناخته میشود. به همین دلیل هم بعد از گرفتن لیسانس، وقتی در آزمون فوقلیسانس شرکت میکند، از تحصیل ممنوع میشود. وقتی هم به عنوان دانشجوی ستارهدار شناخته میشود، فعالیت میکند که علت این ستارهدار شدن را بداند و این که چگونه میتواند این حکم را رفع کند. این فعالیت ایشان باعث میشود با دانشجویان دیگری که از تحصیل محروم شدهاند، آشنا شود و با همدیگر سعی کنند مشکل را رفع کنند. حکم محرومیت از تحصیل در قوانین ما اساسا چگونه صادر میشود؟ محروم شدن از تحصیل یکی از مجازاتهای تبعی است که تنها در صورتی که دادگاه فردی را به جرمی محکوم کند، میتواند در کنار آن محکومیت، به عنوان محرومیت اجتماعی، او را برای مدت کوتاهی که باید معین باشد، از تحصیل محروم کند. به این ترتیب، مقامات دانشگاه نمیتوانند این حکم را صادر کنند. همینطور است؟ بله و تاکید میکنم که هیچ مرجعی مسئولیت این قضیه را بر عهده نگرفته است. خصوصا این که مسئولین در رسانهها صراحتا وجود دانشجویان محروم از تحصیل و ستارهدار را انکار میکردند. به همین دلیل خواستهی این دانشجویان به جایی رسیده بود که پیش از همه، وجودشان را اثبات کنند و بعد هم برای حل مساله قدم بردارند. برای این کار جلساتی با نمایندگان مجلس داشتند؛ نامهنگاری کردند، جلوی مجلس رفتند و خواهان آن شدند که به مشکلاتشان رسیدگی شود. یک بار هم به همین منظور جلوی وزارت علوم جمع میشوند. تجمعاتی که نام بردم، شامل ١٠−١٥ نفر افراد ممنوع از تحصیل بوده و فعالیتی صنفی بوده است. اما بعدا در پروندهی آنان از این فعالیتها علیهشان استفاده شده است. تاکید میکنم که همهی اینها هم به خاطر شرکت در راهپیمایی ٢٥ خرداد بوده است. جریان انتساب ایشان به سازمان مجاهدین خلق چه بوده است؟ اولین اتهامی که به آقای نبوی وارد میکنند، ارتباط با منافقین است. این که برخی از افراد خانوادهی ایشان منافق هستند، امری است که بر کسی پوشیده نیست. اما این که ایشان مخالف این عقاید هستند هم بر همهی اطرافیان روشن بود. حتی گزارشی در پرونده آورده شده که منافقین به او پیغام دادهاند که با آنها ارتباط بگیرد، اما ایشان امتناع کرده است. این امتناع از ارتباطگیری، صراحتا در پروندهی ایشان وجود دارد. این امتناع ایشان هیچ نقشی نداشته است؟ خیلی جالب است که در حکم آمده است که «آقای نبوی انکار کرده و این که او با وجود سن کماش اعتراف نکرده و سرتاسر ارتباط با منافقین را انکار کرده است، نشان میدهد که خیلی متبحر، زبردست و تعلیمدیده است» (نقل به مضمون). یعنی اگر ایشان اقرار میکرد، میگفتند که اقرار کرده است؛ حال که اقرار نکرده، میگویند اقرار نکردنش نشان میدهد که متنبه نشده و خیلی متبحر است. برای نمونه، یکی از دلایل ارتباط آقای نبوی با منافقین، مصاحبه با سایت اینترنتی امیرکبیر ذکر شده است. در حالی که سایت امیرکبیر، سایت دانشجویان صنعتی دانشگاه امیرکبیر است و هیچ ربطی هم به منافقین ندارد. آقای زیدآبادی، پیش از هرچیز، ممکن است در مورد بیانیهای که اخیرا سازمان ادوار تحکیم صادر کرده است، توضیحاتی بدهید؟ این بیانیه چندین محور دارد؛ محور اول آن بحث فشارهایی است که به اعضای این سازمان وارد شده است. حکم ناعادلانهی آقای احمد زیدآبادی، دبیرکل سازمان در دادگاه تجدیدنظر تایید شده است. آقای سلمان سیما، عضو کمیتهی سیاسی سازمان، حکم شش سال حبس گرفته است و آقای مهرداد بزرگ نیز همچنان در بازداشت به سر میبرد. آقای مؤمنی، سخنگوی سازمان نیز که همچنان بازداشت است و از برخی حقوق استخدامی خود در آموزش و پرورش محروم شده است. برخی دیگر از اعضای سازمان ما همچنان با تهدید، فشار و ارعاب مواجه هستند. به طور مشخص خانم سمیر صدری از وزارت آموزش و پرورش اخراج شده است. در این بیانیه همچنین به فشارهایی که به احزاب از جمله نهضت آزادی میآید و همینطور تعطیلی دفاتر آیتالله صانعی و حملهای که به ایشان شده، انتقاد شده است. حمله به آقای کروبی محکوم شده و درخواست پیگیری در مورد حادثهی تروریستی که برای ایشان اتفاق افتاده است را دارد. همچنین از راهکارهایی که رهبران جنبش اعتراضی برای خروج از بحران اعلام کردهاند، حمایت کردهایم. البته الان دانشگاهها در فصل امتحانات و نیمهتعطیلات به سر میبرند. اما هرازگاهی روی سایتها میخوانیم که دانشجویان دانشگاهی از امتحان امتناع کردهاند و امتحانات را لغو کردهاند. این حرکات معمولا حرکات خودجوشی هستند. ما تشکل عمدهای نداریم که بخواهد اینگونه حرکات را سازماندهی کند. تشکلهای دانشجویی طی چهار سال گذشته معمولا تعلیق و لغو مجوز شدهاند. البته گزارشهای موثقی وجود دارد که بهویژه در دانشگاه پلیتکنیک و یا خواجهنصیر تعدادی از امتحانات برگزار نشده است و یا دانشجویان امتحانات را لغو کردهاند. اما در عین حال مسئولین دانشگاهها امتحانات را برگزار کردهاند و حاضر نشدهاند حرکت اعتراضی دانشجویان را بپذیرند. طبق اخباری هم که منتشر شده، وزارت علوم تهدید کرده که اگر دانشجویان سر جلسهی امتحان حاضر نشوند، نمرهی آنها را صفر رد خواهد کرد. گویا در چند دانشگاه هم این کار را کردهاند. اما آنچه مشخص است، بهویژه در دانشگاه پلیتکنیک در هفتهی گذشته بخش عمدهای از امتحانات به دلیل اعتراض دانشجویان در برخی دانشکدهها برگزار نشده است. اطلاعاتتان در مورد دانشجویانی که بازداشت شدهاند، در چه حدی است؟ واقعا اطلاعات مشخصی نداریم. هرچه هست در همان چهارچوبی است که وضعیت کلی بازداشتها گسترده است. در حال حاضر چهار نفر از اعضای شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت به عنوان نمایندهی جنبش دانشجویی در زندان هستند؛ خانم بهاره هدایت، آقای مهدی عربشاهی، آقای مرتضی سمیاری و آقای میلاد اسدی. همچنین ١٠ تا ١٢ نفر از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت و بیش از ١٢ نفر از دانشجویان دانشگاه خواجه نصیر در بازداشت به سر میبرند. گفته میشود که بیش از ٣٠ نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد و دانشگاه فردوسی مشهد، بازداشت هستند. تعدادی از دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه شهید بهشتی و همینطور دانشگاه شیراز نیز بازداشت شدهاند. این وضعیت در این دانشگاهها تا جایی که من خاطرم هست، وجود دارد؛ اما متاسفانه نبود تشکلها اطلاعرسانی را هم مختل کرده است. تعدادی از دانشجویان نیز احکام بسیار سنگینی گرفتهاند. آیا این احکام نسبت به گذشته بیسابقه نیستند؟ بله، به طور کلی پس از جریاناتی که در این شش - هفت ماه و بعد از انتخابات اتفاق افتاده، معدل احکام بالا رفته است. یعنی با همان سیاست کلیای که وجود دارد، برخوردها با فعالین سیاسی− اجتماعی و دانشجویی شدید شده است. در بیانیهای که بخشی از آن را توضیح دادید، اعلام کردهاید که از راهکارهای آقایان کروبی و موسوی حمایت میکنید. بر اساس تجربیاتتان و مشاهداتی که ما این روزها داریم که در دانشگاهها شعارهای بعضا تند و فراتر از این خواستهها داده میشود که حتی با اصل نظام برخورد دارد، فکر میکنید بدنهی جنبش دانشجویی نیز مانند شما یا دفتر تحکیم وحدت از همین خواستهها حمایت میکنند؟ یا این که آنها را حداقلی و ناکافی میبینند؟ خود این آقایان هم متعقدند که این خواستهها، حداقلها است. به نظر میرسد که جنبش دانشجویی هم به عنوان حداقل، با این خواستهها موافق است، آنها را میپذیرد و این راهکارها میتوانند راهی برای خروج از بحران باشند. |