رادیو زمانه > خارج از سیاست > جامعه مدنی > کمیسیون آشتی ملی در ایران امکانپذیر است؟ | ||
کمیسیون آشتی ملی در ایران امکانپذیر است؟آتنا پژوهشجلوگیری از برگزاری مراسم ختم برای آیتالله منتظری، وقایع روز عاشورا و سرکوب بیرحمانهی مردم، جنبش مدنی و خشونتستیز سبز را هم در روز عاشورا وادار به دفاع و مقابلهی به مثل کرد. در اولین ساعات روز یکشنبهی گذشته، خبر فتح مرکز بسیج در میدان ملی عصر تهران، آتشزدن ماشینها و تخریب اماکن عمومی به دست مردم از رسانهها اعلام شد! مردم در روز عاشورا با فریاد «مرگ بر ولایت فقیه» و «مرگ بر دیکتاتور» به ماموران بسیج و لباسشخصیها حملهور شدند. و اما حکومت بار دیگر با کشتن افراد، دستگیری صدها و حتی گروگانگرفتن اجساد شهدا نشان داد که حاضر به انتخاب سیاستی بهجز سرکوب و خشونت نیست. این سیاست از ابتدای تولد جنبش سبز در اعتراض به نتایج انتخابات ریاست جمهوری در تابستان گذشته به کار گرفته شده و تنها نتیجهی آن رشد بیوقفه جنبش مدنی سبز و رادیکالترشدن آن است. این سیاست راه هرگونه مذاکره و گفتگو را بسته است و امید همهی آنها را بر باد داده است که فکر میکردند با ترساندن حکومت از فروپاشی میتوانند حکومت بنیادگرایان را سر عقل بیاورند و از خشونت روبهرشد جلوگیری کنند. جهان در قرن بیستم شاهد اوجگیری و فروپاشی حکومتهای برخاسته از ایدهئولوژیهای راست و چپ بود. آلمان هیتلری، دولتهای کمونیستی و رژیم آپارتاید در آفریقای جنوبی که همه روزگاری در اوج قدرت بودند، و زندگی میلیونها نفر را نابود کردند، سرانجام روانهی زبالهدان تاریخ شدند. تقدسزدایی و نقد ایدهئولوژیهای دینی و غیردینی در ایران هم یکی از پیآمدهای شکست انقلاب بهمن و سلطهی حکومت بنیادگرای اسلامی است. دوران حکومت ایدهئولوژیک در ایران هم به سر آمده است. و حوادث ماههای اخیر نشان داد که سرکوب مردم و دامنزدن به خشم عمومی، آنها را هم به سوی بهکارگیری خشونت بهعنوان آخرین راه چاره سوق میدهد. بدون شک فروپاشی، سرنوشت حتمی حکومت ولایت فقیه در ایران خواهد بود! با این حال بعضی از روشنفکران و مصلحان اجتماعی و دولت مردان به انتقال مسالمتآمیز قدرت و جلوگیری از گسترش خونریزی و خشونت در ایران امید دارند. و نمونههای موفق انتقال قدرت با روش مذاکره را هم در کشورهای دیگر، بهعنوان آلترناتیوی برای ایران مطرح میکنند. افشین ایلیان، حقوقدان و استاد دانشگاه در آمستردام، تز دکترای خود را در مورد عملکرد و تاثیر کمیسیون حقیقتیاب در افریقای جنوبی نوشته است. ایلیان، در تاریخ ۱۸ جون ۲۰۰۹ نامهای را در روزنامهی هلندی انارسی خطاب به آیتالله خامنهای منتشر کرد. در این نامه او با صراحت از عدم تحقق خواستههای مردم در انقلاب ۱۹۷۹ ایران، عدم تامین آزادی و عدالت اجتماعی و اعدام هزاران نفر از دگراندیشان توسط جمهوری اسلامی در سی سال گذشته سخن گفته است. او از آیتالله خامنهای میخواهد که برای جلوگیری از بهراهافتادن حمام خون و اغتشاش در کشور با روشی صلحآمیز و عقلانی به انتقال مسالمتآمیز حکومت از دیکتاتوری به دموکراسی تن در دهد! ایلیان با استناد به انتقال صلحآمیز قدرت در آفریقای جنوبی به رهبری نلسون ماندلا در زمان رژیم آپارتاید، از آیتالله خامنهای میخواهد که با پذیرش این مدل به خواست مردم ایران برای تامین دموکراسی و امنیت اجتماعی تن دهد. این حقوقدان در ادامه با طرح این سووال که چگونه باید با جنایاتی که با مسولیت رژیم اسلامی انجام شده است برخورد کرد، باز با تکیه بر تجربهی افریقای جنوبی برپا کردن یک «کمیسیون حقیقتجویی، آشتی و بخشش» را پیشنهاد میکند. و از آیتالله خامنهای میخواهد که مانند پرزیدنت کلرک در افریقای جنوبی در این انتقال قدرت نقش اصلی را ایفا کند. ایلیان معتقد است که میر حسین موسوی میتواند مانند نلسون ماندلا نقش مهی در این دگرگونی سیاسی و جابهجایی قدرت بازی کند. هرچند که مقایسهی آقای خامنهای با کلرک و موسوی با نلسون ماندلا، مقایسهای منطقی به نظر نمیرسد. اما این پیشنهاد افشین ایلیان را میتوان یکی از راهحلهای موجود و عقلانی در دنیای امروز دانست و بار دیگر مطرح کرد.
رژیم دهشتناک آپارتاید در افریقای جنوبی بیش از هر دولتی مورد انزجار اکثریت مردماش و جامعهی جهانی بود. اما سرانجام با مبارزات مردم و رهبری هوشمندانهی نلسون ماندلا، جابهجایی قدرت و تحقق دموکراسی بدون جنگ داخلی و خونریزی در این کشور صورت گرفت. نلسون ماندلا پس از تحمل بیست و هفت سال زندان در رژیم نژادپرست افریقای جنوبی در سال ۱۹۹۰ آزاد شد. او یکی از رهبران گنکرهی ملی افریقا یا آ.ام.س بود که پس از آزادی از زندان با ادامهی مبارزات مدنی، صلحآمیز و مذاکره با رژیم آپارتاید به رهبری کلرک پرزیدنت وقت،زمینهی الغای نژادپرستی، انتخابات آزاد و برابری حقوقی برای اکثریت مردم یعنی سیاهان را فراهم کرد. ماندلا به عنوان رییسجمهور از ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۹، هدایت انتقال قدرت از حکومت اقلیت و آپارتاید را بر عهده داشت، و بهخاطر حمایت از صلح ملی و بینالمللی تحسین و ستایش مردم جهان را نصیب خود کرد. به ابتکار ماندلا، رهبر مبارزه با آپارتاید، کمیسیون حقیفتیابی و آشتی ملی در سال ۱۹۹۵ شروع به کار کرد. با تشکیل کمیسیون حقیقیتیابی و آشتی، رسیدگی به شکایتهای مردمی که قربانی نقض حقوق بشر در دورهی حکومت آپارتاید شده بودند، آغاز شد. کمسیون حقیقتیابی و آشتی در چندین کشور دیگر از جمله شیلی و آرژانتین هم به کار گرفته شده است. کمیسیون حقیقتیابی به ریاست اسقف توتو، برندهی جایزهی صلح نوبل، در افریقای جنوبی برپا شد. در دادگاههایی که با نظارت او تشکیل شدند، سیاستمداران، کارمندان و نظامیان رژیم آپارتاید به شرط بازگویی حقیقیت مورد عفو قرار میگرفتند. ایلیان معتقد است که این کمیسیون نقش مهمی در جلوگیری از جنگ داخلی و انتقامجویی قربانیان آپارتاید از عاملان شکنجه و ترور در حکومت قبلی داشته است. افزون بر این تجربهی کمیسیون آشتی ملی و دستآوردهای آن در مبارزهی جهانی برای تامین حقوق بشر و جلوگیری از نقض حقوق بشر بسیار مهم و پرارزش است.
به عقیدهی ایلیان عفوکردن و بخشیدن در ازای بازگوکردن حقیقت معاملهای است مشروع و قابل قبول. به این معنا، عفو و بخشش به مفهوم مجازاتنکردن مجرمان نمیباشد. اعتراف یک مامور دولت به تجاوز و شکنجه و قتل شهروندان و یا فعالان سیاسی در برابر خانوادهی قربانیان و فامیل خودِ مجرم و میلیونها نفر تماشاچی تلویزیون، خود مجازاتی سنگین برای متهم است. این اعتراف چهرهی واقعی یک مامور شکنجه و سرکوب را که در زندگی روزمره خود ممکن است پدر و همسری دوستداشتنی باشد را آشکار و زندگی او را زیر و رو خواهد کرد. همسران بسیاری از ماموران سرکوب و شکنجهی سیاهان در افریقای جنوبی پس از شنیدن اعترافات آنها در کمیسیون حقیقت از آنها جدا شدند. و فرزندان آنها دیگر حاضر نشدند که پدران خود را ملاقات کنند! سردمداران جمهوری اسلامی خود شاهد انقلاب مردم و فروپاشی رژیم شاه در مدتی کوتاه بودند. آنان بهخوبی میدانند که بهکارگیری خشونتِ بیشتر علیه یک جنبش مدنی و آزادیخواه منجر به پیوستن همهی مردم به این نهضت و یک قیام عمومی خواهد شد! بدون شک در درون حاکمیت هنوز افرادی وجوددارند که خواهان جلوگیری از گسترش خشونت و انتقال صلحآمیز قدرت به نمایندگان واقعی مردم هستند! این مسوولان بهخوبی میدانند که عدم توجه به خواستهای مردم، خس و خاشاک خواندن آنها و سرکوبشان، تنها به ادامه و گسترش مبارزهی مدنی و برحق دامن زده است. آنان میدانند که مشروعیت رژیم اسلامی برای همیشه از دست رفته و آب رفته را نمیتوان به جوی بازگرداند! آیا سرانجام این افراد هم مانند پرزیدنت کلرک در افریقای جنوبی میتوانند به وجدان خود مراجعه کنند؟ نه به مصالح خود، بلکه به مصالح ملی مملکت خود فکر کنند؟ و در این روزهای سرنوشتساز به مردم پیوسته و از سرکوب و کشتار بیشتر جلوگیری کنند؟ آیا میتوان امیدوار بود که در ایران انتقال قدرت به نمایندگان مردم به روشی مسالمتآمیز انجام پذیرد و آیا تشکیل یک کمیسیون آشتی ملی امکانپذیر است؟ |
نظرهای خوانندگان
afshin alian shouldn't give any comment about Iran
-- reza ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMdr. afshin alian does't have any expertise about Iran, He lives for years in Netherlands, his expertise is limited about integration of forgeiners in Holland, and his extreme views is welcomed by some dutch audiences who have extreme views about immigrants
-- Ali ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMانتقال مسالمتآمیز قدرت نه در مورد طالبان کابل کارکرد داشت و نه در مورد طالبان ایران به جایی میرسد. نه تنها اصلاح طلبی مرد بلکه ساختار اسلامی خون نریختن در عاشورا نیز دفن شد.
-- عینالله ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMاصلا قابل تصور نیست. شما فکر میکنید کلرک با خامنه ای قابل مقایسه است؟ نژادپرستان افریقای جنوبی با همه فکر نژادپرستانه شان بین خودشان آدمخوری نمیکردند. مثلا اروپایی بودند. شما ببینید مثلا رفسنجانی و رفقاش سینما رکس را آتش زده اند و برای رسیدن به هدفشون آدمها را زنده زنده سوزاندن. چطور اینها میتونن به این کارها راحت اعتراف کنند. اگه این اتقاق بیفته من به معجزه معتقد میشم.
-- نیاز ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMیک مساله این است که مسئولان این حکومت جایی ندارند که بروند. شاه که با همهٔ دنیا دوست بود آخرش آواره شده بود تو مصر و پاناما. ترس من از اینست که اگر اینها مستاصل شوند خودشان یک جنگ داخلی به راه بیاندازند و بعد از مدتی کشت و کشتار و نامنی که ابعاد آن میتواند خیلی وسیع باشد ملت به ستوه بیایند و برای برقراری امنیت دوباره دست به دامن همینها بشوند. البته احتمالا چند چهرهٔ منفور مثل احمدینژاد و ... را هم در حین بحران قربانی خواهند کرد. اینکار با تحریک مردم به خشونت کلید خواهد خورد. حوادث عاشورا مثل زیر گرفتن مردم با ماشین نیروی انتظامی میتواند در این جهت باشد. خشونت حیلهٔ حکومت است. رمز پیروزی جنبش سبز عدم خشونت است.دوستانی که میگویند روش عدم خشونت در ایران جواب نمیدهد نگاهی به کشورهایی مثل رواندا بیاندازند که خواستند اختلافاتشان را با خشونت حل کنند. چه بر سرشان آمد؟ میلیونها نفر بر اساس گزارش سازمان ملل کشته شدند. کسانیکه توصیه به خشونت میکنید حواستان باشد اگر در ایران حمام خون راه بیفتد باید حداقل جوابگوی وجدان خودتان باشید.
-- هادی ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMخودمانیم، اما این بار بیشتر شاهد تنبیه نسبتاً بی رحمانه نیروهای انتظامی به دست مردم بودیم تا "سرکوب بیرحمانهی مردم" ... :)
-- اهل حق ، Dec 29, 2009 در ساعت 09:44 PMجنبش سبز بداند که امروز یا فردا راهش را پیدا میکند.اگر تا امروز جنبش مدنی و گرفتن رای خود را میخواست.فردا جنبش ملی آزادی خواهی مردم ایران است.فردا با ایجاد و عمق گیری تضاد حکومت و مردم این اتفاق خواهد افتاد.و گذار مرحله دیگری از مطالبات مردم ایران است.
امیدوارم که آقایان کروبی و موسوی عقب نمانند.
-- بدون نام ، Dec 30, 2009 در ساعت 09:44 PMحل مسالمت آمیز بحران سیاسی در ایران ،در تِِیوری راحت به نظر میرسد ولی درعمل بامشگلات زیادی همراه است.
-- مهرداد ، Dec 30, 2009 در ساعت 09:44 PM1-حکومتی که30سال باسرکوب بر مردم حکمرانی کرده است
قدرت را حق طبیعی خود میداندوبه راحتی حاضربه واگذاری کردن ان به مردم نیست.بنابراین گاهی چاره ای
جز زورنیست.
2-حکومت زمانی حاضر به رهاکردن قدرت است.که احساس ضعف وناتوانی کند.مثل رژیم شاه.