رادیو زمانه > خارج از سیاست > محاکمات > «ارادهای فرا قضایی در قوه قضاییه وجود دارد» | ||
«ارادهای فرا قضایی در قوه قضاییه وجود دارد»مریم محمدیmmohammadi@radiozamaneh.comبیش از پنج ماه است که اخبار مربوط به دستگیری، احضار، بازداشت، دادگاه و احتمالا آزادی از مهمترین اخبار روزمرهی رسانههای ایران است. هر مناسبت و حرکت جدیدی نیز به این خبرها دامن میزند.
در حالی که هنوز دستگیر شدگان تظاهرات اعتراضی پس از انتخابات ریاست جمهوری، روزهای قدس و ۱۳ آبان اکثرا هنوز بلاتکلیف هستند، برگزاری مراسم ۱۶ آذر در روز دوشنبه و ادامهی آن در روز سهشنبه، دستگیریهای تازهای را موجب شده است. بنا بر اعلام مقامات مسئول، بیش از ۲۰۴ نفر در جریان حوادث این دو روز دستگیر شده و روز سهشنبه، ۱۷ آذر هم اعلام شد که ۸۶ نفر از آنان آزاد شدهاند. مبنای این دستگیریها، بازداشتها و آزادیها کدام است و چقدر با قوانین کشور انطباق دارد؟ در ارتباط با موج دستگیریهای اخیر، و نیز سخنرانی روز چهارشنبه آیتالله صادق آملی لاریجانی، رییس قوهی قضاییه که در مراسم اختتامیهی «همایش ارتقای سلامت نظام اداری کشور و مقابله با فساد» ایراد شده، با دو تن از حقوقدانان سرشناس ایرانی، آقایان محمد علی دادخواه و نعمت احمدی در تهران، گفتوگو کردهام. یک نکتهی مهم در سخنان رییس قوهی قضاییه که تیتر خبر بسیاری رسانهها نیز قرار گرفت، تقاضای آقای لاریجانی از دستگاههای اطلاعاتی برای عدم دخالت در امر قضا بود. از آقای دادخواه میخواهم که این اشارهی آقای لاریجانی را توضیح بیشتری بدهند:
منابع اطلاعاتی فقط باید اطلاعات خود را در اختیار مراجع قضایی قرار بدهند، نه این که فراتر از این اقدام کنند. ضمن آن که بازداشت، جلب و توقیف همه باید مستند به یک دستور قضایی که به طور شخصی و نه نوعی صادر شده، باشند. یعنی نمیشود طی یک حکم، همهی افرادی را که در یک جا هستند، توقیف کرد. بلکه باید هرکدام از آنها را بنا به موقعیت، شرایط و تطبیق مورد و مصداق، یعنی اصل قانونی بودن جرم و مجازات، مورد تعقیب و احضار و بازداشت قرار داد. اقدامی فراتر از این، فاقد توجیه قانونی است و چون وجاهت قانونی ندارد، قابل دفاع نیست. یعنی دستگیریهایی هم که طی یکی دو روز اخیر صورت گرفته، میتواند شامل این ایراد قانونی باشد؟ بله، یکی از بزرگترین مسائلی که متاسفانه اخیرا رخ داده، این است که علیرغم این که به صراحت قانون، امکان ورود پلیس به دانشگاه وجود ندارد، با پدیدهی جدیدی مواجه شدهایم و آن این که گروهی که نه پلیس هستند و نه با علم سروکار دارند، به وسیلهی عوامل نامشخصی حریم دانشگاه را میشکنند و پس از آن، حریم دانشجو را. تمام کسانی که به این آب و خاک علاقه دارند، باید نسبت به این مساله حساس باشند. اگر این باب گشوده شود که دانشگاه به وسیلهی افراد بدون هویت علمی اجتماعی شکسته شود، هیچ اعتباری به فردای دانشگاه نخواهد بود. ممکن است توضیح بیشتری بدهید که چگونه این کار، دخالت در امور نیروی قضایی است؟ چون نهایتا پیرو این اقدامات، گروه بسیاری بازداشت شدهاند. مگر قرار نبود اگر دانشجویان مبادرت به اقدامی کردند که از منظر دانشگاه محل تردید بود، بنا به مصوبهی شورای انقلاب فرهنگی که آن هم بحث و حدیثهای مفصلی را به دنبال دارد، بعداً فراخوان دادرسی شوند؟ چه شد؟! یکباره حتی مصوبات شورای انقلاب فرهنگی هم نادیده گرفته میشود؟ بحث نخست اکثر اندیشمندان جامعهی ما، بحث قانون است.
آقای دادخواه، حال که بحث دادگاه و قوانین آن است، خود شما دیروز در دادگاهی با اتهامات معینی، گویا محاکمه شدید. ممکن است در این مورد توضیحی بدهید؟ دادگاه من دیروز بود و چون تعارضات متعددی در پرونده بود، از جمله این که اسلحههایی که ادعا کرده بودند، نیاوردند و تریاکی را که اعلام کرده بودند، نبود… و گویا برخی از اشیا که به عنوان سند آورده بودند، بیش از تعدادی بود که اعلام کرده بودند، همینطور است؟ بله، آلاتی را که قبلا اعلام کرده بودند، فزونتر شده بود. قاعدتا اشیاء مبادرت به وضع حمل نمیکنند که تعدادشان تکثیر پیدا کند، بر این مبادی، به نظر ما این نحو رسیدگی مورد پذیرش نبود. خوشبختانه دادگاه این موارد را پذیرفت و قرار شد، اصل مواردی را که اعلام میکنند در دادگاه حاضر کنند تا مجددا دادگاه تشکیل شود. آقای نعمت احمدی، معتقدند در قانون نکاتی وجود دارد که میتواند مورد سوء برداشت و تداخل وظایف نیروها بشود: اشکالی که ما در قانون آیین دادرسی کیفریمان داریم، این است که قانونگذار ضابطین عدلیه را که شمرده، به جز نیروی انتظامی، گفته است «سایر مراجعی که موضوع در حوزهی اختیارات آنها قرار میگیرد و به عنوان ضابط تلقی میشوند». حال آن که اگر این واژه در آیین دادرسی کیفری آورده نمیشد، قطعا ضابط دادگستری تعریف خاص خود را داشت. یعنی همان تعریفی که در قانون آمده است: «نیروی انتظامیای که زیر نظر دادستان عمل میکند». اما وقتی تعریف ضابط عام شد، نهادهایی مانند بسیج و وزارت اطلاعات هم به عنوان مرجع ضابطی قرار میگیرند. آیا این مصداق دخالت سازمانهای اطلاعاتی در امر قضا میشود که آقای لاریجانی اشاره کرده است؟ شاید نظر آیتالله لاریجانی از عدم دخالت مسئولینی که به عنوان ضابط قرار میگیرند در امور قضا، بر این باشد که آنان هم از اندازهای که قاضی از آنها خواسته در پرونده تحقیق کنند، جلوتر نروند و هم در جایی که قاضی دستور آزادی میدهد، عمل کنند.
این مواردی بوده که تا به حال داشتهایم؛ میبینیم که قاضی پرونده دستور آزادی را میدهد، دادستان دستور آزادی را میدهد، اما زندانی آزاد نمیشود. سؤال میکنیم که چرا آزاد نمیشود؟ میگویند: «کارشناس پرونده عمل نکرده و او موافق نیست». اما آیتالله لاریجانی باید شفافتر صحبت میکرد. آیا منظور ایشان همین مواردی است که نیروی اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی به عنوان ضابط قرار میگیرد و خارج از ضوابط خود عمل میکند؟ یا این که اصولا نیروهای اطلاعاتی، مستقل از قوهی قضاییه، مجموعهای برای خود دارند؛ تحقیقاتی میکنند، اقداماتی انجام میدهند، بازداشت میکنند و یا آزاد میکنند؟ این مساله باید در گفتههای ایشان شفاف شود. آقای احمدی، شواهد اشکالاتی را که نام بردید، در پروندههای اخیر میبینید؟ پروندههای مربوط به درگیریهای پس از انتخابات به طور کلی و یا مناسبتهای مختلفی مانند ۱۳ آبان و روز قدس یا دو روز اخیر؟ از ابتدای این پرونده، همیشه من بر این باور بودهام که ارادهای فراقضایی وجود داشته است. برای مثال وقتی میگویند چهار هزار نفر را بازداشت کردیم و ظرف مدت اندکی از این تعداد مثلا ۳۷۰۰ نفر آزاد شدند، این پرسش مطرح میشود که این ۳۷۰۰ نفر را به دستور چه مقامی بازداشت کردند و به دستور چه مقامی آزادشان کردهاند؟ آیا ما این اندازه قاضی شاغل داشتهایم که این قضات شاغل دستور بازداشت به صورت انفرادی و برای فرد خاصی که جرمی مرتکب شده است را بدهند؟ یا این که این حکمی کلی بوده است؟ گفتهاند برابر این حکم کلی، هرکس را که دلتان خواست، بازداشت کنید. از بازداشت چهار هزار نفر و آزادی فوری ۳۷۰۰ نفر از آنان، چنین استنباط میشود که باید حکمی کلی باشد و اصولا دستگاه قضایی این توانمندی را نداشته که ظرف مدت کمی، به ۳۷۰۰ پرونده رسیدگی کند. در همین رابطه، دستگیر شدگان وقایع دو روز اخیر ۲۰۴ نفر بودند که دیروز اعلام شد، ۸۶ تن از آنان آزاد شدهاند. بازداشت کلی مد نظر من است؛ ما از این مناسبتها زیاد داریم. فردا محرم است، بعد از آن ۲۲ بهمن و روزهای دیگری از راه میرسند. اگر قرار باشد در هرکدام از این روزها مثلا ۲۰۰ نفر بازداشت شوند و فیالمجلس ۸۶ نفر آزاد شوند، گناهش به گردن قوهی قضاییه میافتد. در حالی که به یقین قوهی قضاییه این فرصت را ندارد که دستور بازداشت ۲۰۰ نفر را بدهد و بعد خودش هم دستور آزادیشان را بدهد. اگر این را جرم مشهود بدانیم، در جرایم مشهود وظیفهی نیروی انتظامی این است که برای جلوگیری از وقوع جرم، وقتی جرم مشهودی را میبیند، وارد عمل شود. اما دیگر نمیتواند خودش آزاد کند. بلکه باید ظرف ۲۴ ساعت، پرونده را به نظر مقام قضایی برساند. اما میبینیم که نه ۲۴ ساعت شده و نه به نظر مقام قضایی رسیده است. لذا اگر آیتالله آملی لاریجانی انتقاد و ایرادی هم دارد، ناظر بر همین مواردی است که بدون دستور مقام قضایی افرادی بازداشت میشوند و به سرعت هم آزاد میشوند. هم بازداشتشان جنبهی قانونی ندارد و هم آزادیشان. اگر جرمی انجام دادهاند، باید مقام قضایی تشخیص بدهد که آیا این واقعا جرم است و مشمول آزادی میشود یا نه؟ من بر این باورم که نظر آیتالله لاریجانی روی همین موضوع است. |