حمیدرضا جلایی‌پور: از حضور زنان شجاع ناراحت‌اند

مریم محمدی

یکی از تازه‌ترین دستگیرشدگان حوادث پس از انتخابات، خانم آذر منصوری است.

آذر منصوری از زنان شاخص و فعال حزب مشارکت است که به مقام معاونت دبیر کل حزب مشارکت رسیده بود و تا دو روز پیش، یکی از انگشت‌شمار مقامات بالای این حزب بود که دستگیری‌های اخیر شامل آن‌ها نشده بود.

درباره‌ی آذر منصوری و دستگیری وی، با حمید رضا جلایی‌پور، عضو دیگر شورای مرکزی حزب مشارکت گفت و گویی انجام داده‌ام:

حمیدرضا جلایی‌پور، استاد دانشگاه و عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت

اول صحبت، تأسفم را ابراز کنم از این‌که این‌ها به قول خودشان، دارند از «موضع قدرت» برخورد می‌کنند. ولی توجه ندارند که باید با مجرم و متقلب از موضع قدرت برخورد کرد، نه با فرهیختگان و فرزانگان این کشور.

اشتباه بزرگشان هم همین است. این را هم به این خاطر که خانم منصوری عضو حزب مشارکت و معاون دبیر کل این حزب است، نمی‌گویم. خانم منصوری واقعاً یکی از زنان فرهیخته، مؤمن، شایسته و با پشتکار کشور است.

آقای جلایی‌پور، تعداد زنانی که در عرصه‌ی سیاست رسمی در ایران به جایگاه خانم منصوری رسیده باشد، زیاد نیست. ایشان چگونه این مراتب را طی کرده است؟ اگر شما اطلاع دارید.

خیلی جالب است که ایشان در شوراهای اول، خانمی ناشناخته بوده که در ورامین (اگر اشتباه نکنم، قرچک ورامین) کاندیدا می‌شود و فعالیتش را از یکی از نقاط محروم حوزه‌ی تهران، شروع می‌کند. منزلشان هم در همان‌جا است.

حال ببینید بعد از ۱۰ سال به کجا می‌رسد که در کنگره‌ی حزب، ایشان از تمام نمایندگان حزبی در کل ایران رأی می‌گیرد و به شورای مرکزی انتخاب می‌شود. تا کنون نیز بیشترین تقدیر را از سوی دبیر کل حزب به خاطر کار و زحمتی که کشیده، دریافت کرده است.

ممکن است اشاره‌ی مشخص‌تری به این مسأله داشته باشید؟

ایشان بیش از هشت سال، هر روز با یک پراید قراضه از ورامین به تهران می‌آمد و فعالیت حزبی‌اش را انجام می‌داد. اگر مملکت حساب و کتاب داشته باشد، باید به چنین زنی جایزه بدهند؛ اما به جای آن، دستگیرش می‌کنند.

بعد از دستگیری‌های وسیعی که در ارتباط با سران حزب مشارکت صورت گرفت، فقط خانم منصوری فعالیت‌های خیلی روشن و شفاف علنی داشت.

همه‌ی اعضای حزب مشارکت، فعالیت‌هایشان شفاف، علنی و با افتخار است. یعنی کار مخفی ندارند.

آذر منصوری، معاون سیاسی دبیر کل جبهه مشارکت

چرا در شرایطی که عده‌ای دارند آزاد می‌شوند، دست به دستگیری‌هایی در این سطح زده می‌شود؟

مثلاً می‌خواهند ضرب شست نشان بدهند دیگر. مخصوصاً ضرب شستشان را به خانم‌ها می‌خواهند نشان بدهند. چون حرکتی که الان در ایران جریان دارد، ۶۰ درصد آن زنان و ۴۰ درصد بقیه مردان هستند. برای این‌ها چنین مسأله‌ای خیلی عجیب است.

می‌دانید که این آقایان، خانم‌ها را همیشه در خانه می‌خواستند. اگر هم قرار است بیرون بیایند، فقط به جاهایی که اینان دوست دارند، بیایند؛ تأییدی بکنند و دوباره برگردند. ولی الان شاهد وضعیت دیگری هستند.

در رابطه با اشاره‌ی شما به مسأله‌ی برخورد با زنان، به نظر می‌رسد که با خانم محتشمی‌پور نیز همین برخورد صورت می‌گیرد. چون ایشان هم معمولاً به اطلاع‌رسانی اعتقاد داشته و همیشه پی‌گیری کرده است. در نتیجه تا سه روز پیش از ملاقات با همسرش محروم شده بود.

کسانی که الان دارند در کشور ما این کارها را می‌کنند، کلاً از دست آدم‌های شجاع و صادق، خیلی عصبانی و ناراحت‌اند. در رأس آن هم از آقای موسوی خیلی عصبانی هستند.

بیشتر از همه هم از حضور زنان شجاع و صادق ناراحت‌اند. یکی از آن‌ها خانم محتشمی‌پور است.

این‌، همان محاسبات اشتباهشان است. اینان فکر می‌کنند اگر با زبان زور و به قول خودشان «با قدرت» حرف بزنند، همه ماست‌ها را کیسه می‌کنند. همین اشتباه را راجع به آقای خاتمی و همین‌طور آقای کروبی هم دارند می‌کنند. ولی اشتباه است دیگر. متأسفانه ما الان شاهد این وضعیت هستیم.

من از دستگیری خانم منصوری خیلی متأسف شدم. برای این آقایان دوغ و دوشاب یکی است. در حالی که در تمام دم و دستگاه دولت نهم، از حیث کارشناسی و تعهد، شخصیتی مثل خانم منصوری ندارند.