رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر در ایران > «برای اطلاعرسانی، با فشار شدیدی مواجه هستیم» | ||
«برای اطلاعرسانی، با فشار شدیدی مواجه هستیم»مریم محمدیفخرالسادات محتشمیپور، همسر مصطفی تاجزاده، عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت و عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی است. خانم محتشمیپور، خود از فعالین سیاسی، عضو شورای مرکزی جبههی مشارکت، وبلاگ نویس و چهرهی فعال خانوادههای زندانیان سیاسی است. او عضو کمیتهی سه نفرهای است که از سوی خانوادههای زندانیان سیاسی، مسایل آنان را پیگیری میکنند. شاید به همین دلیل است که او اکنون تنها زنی است که موفق به دیدار همسرش نشده است و تنها ملاقات حضوری آقای تاجزاده، به پدر و مادر او اختصاص داده شده است. گفتگو با خانم محتشمیپور را مثل همهی موارد مشابه، با این سؤال آغاز میکنم که چه خبر تازهای از همسر زندانیشان دارند:
خبری ندارم. بیست و چند روز پیش پدر و مادر آقای تاجزاده با وی ملاقات کردند و وکیل ایشان هم ملاقاتی نیمساعته با او داشته است. بعد از آن، من هیچ خبر دیگری از ایشان ندارم. به جز مورد آقای تاجزاده و شما، کس دیگری هم بوده که همسرش موفق به ملاقاتش نشده باشد؟ خیر، فقط آقای عربسرخی بوده که خوشبختانه، روز گذشته خانم ایشان موفق به ملاقات با همسرش شد. آقای عربسرخی هم خوب بوده و روحیهی خیلی خوبی نیز داشته است. الان فکر میکنم فقط من هستم که بعد از گذشت حدود صد روز، هنوز ملاقاتی با همسرم نداشتهام. به شما نگفتهاند علت این ممنوعیت چیست؟ هیچ پاسخ رسمیای تا امروز نداشتهام. اوایل هفتهی گذشته، همراه با دوستان دیگر مراجعهای به دادستانی داشتیم و هدفمان ملاقات دادستان بود که میسر نشد. حتا درخواست کتبیای هم برای تعیین وضعیت همسرانمان داشتیم که پاسخ نگرفتیم و ما را به دادگاه انقلاب ارجاع دادند. آنجا هم آقای حداد پاسخی برای ما نداشت و گفت که پروندهها اینجا نیامده است. در همین مراجعه به دادستانی، وقتی من گفتم که بیش از نود روز است با همسرم ملاقاتی نداشتهام. گفتند درخواست کتبی بدهم. من هم برای این که مراحل رسمی پیش برود، درخواست را دادهام که متاسفانه، هنوز هیچ پاسخی نگرفتهام. ایشان نه تماس تلفنی با منزل داشته و نه امکان ملاقات فراهم شده است. به هرحال، من این مساله را حتما پیگیری میکنم. در درخواستی هم که به دادستان دادم، حق شکایت را از کسانی که این حق شرعی، قانونی و انسانی را از من و همسرم سلب کردهاند، برای خودم محفوظ دانستهام. خانم محتشمیپور، شما در اطلاعرسانی نسبت به وضعیت همسرتان و سایر زندانیان، معمولا فعالیت زیادی داشتهاید. این میتواند علت محدودیتی باشد که برای شما ایجاد کردهاند؟ هیچ بعید نیست؛ برای این که این دوستان ظاهرا، حیاتشان در گرو سانسور و عدم اطلاعرسانی است و در این شرایط میتوانند به کار خودشان ادامه بدهند. چون نتوانستهاند از طریق فشار بر همسران ما، به طور مشخص، آقای تاجزاده، آقای امینزاده، آقای رمضانزاده، آقای میردامادی، آقای نبوی، آقای عربسرخی و بقیهی دوستانی که تحت فشار شدید روحی بودهاند، به منویات خودشان و آنچه مورد نظرشان بوده برسند، هیچ خوشایندشان نیست که ما شرایط این عزیزان را برای جامعه و برای مردم، اطلاعرسانی کنیم. دائم هم تاکید و توصیه داشتهاند به این که سکوت کنید، حرف نزنید. البته با من کسی تا به حال، در این رابطه صحبتی نکرده است. برای این که من از روز اول اعلام کردم به تکلیف شرعی خودم عمل میکنم و هرگز در برابر بازداشت غیرقانونی آنان و نگاهداریشان به شکل غیرقانونی که ظلم بیّن است، به عنوان یک مسلمان، سکوت نخواهم کرد.
البته اضافه بر آن، شما فعالیتهای سیاسی و مسئولیتهای معینی نیز در جبههی مشارکت دارید. آیا همینطور است؟ بله، عضویت من در جبههی مشارکت همچنان با افتخار برقرار است. هم عضو شورای مرکزی مشارکت هستم، هم قائم مقام آقای صفایی فراهانی در هیأت اجرایی و هم رییس شاخهی زنان مشارکت هستم. تحلیل شما از شرایط فعلی چیست؟ برخی آزادیها صورت میگیرد، مجددا دستگیریهای تازهای انجام میشود، وعدههایی داده میشود و مجددا سختگیریهایی اعمال میشود و به طور کلی، نوعی به همریختگی در تصمیمگیری یا اتخاذ یک مشی و روش معین، دیده میشود. من فکر میکنم، سناریویی را که نوشته شده بود، نمیتوانند به پایان برسانند. به دلیل این که پیشبینی دیگری داشتند، فکر میکردند تحت فشار و شکنجههای فیزیکی و سفید میتوانند اعترافاتی را از بازداشتشدهها بگیرند و سناریوی خود را کامل کنند. اما این سناریو با شکست مواجه شده است. الان هم دنبال این هستند که بالاخره، چیزهایی پیدا کنند و به این داستان وصله پینه بزنند. وگرنه پروندهی اسامی که در بالا اشاره کردم، بعد از گذشت نود و هشت روز هنوز به دادگاه نیامده ؛ در حالی که بازجوییشان بیش از یک ماه است تمام شده است. البته، خیلی بیش از یک ماه، برای این که آقای تاجزاده روزی که با خانواده و وکیلاش ملاقات داشته، گفته که یک ماه است دیگر بازجویی ندارد. این نشان میدهد که اینها دنبال بهانه هستند و دنبال این که مدرک سازی کنند و چیزهای مدنظر خودشان را به مردم هم ارائه کنند. دستگیریهای اخیر، به خصوص در مورد افرادی که فرزندان یا بستگانشان دستگیر میشوند، طبیعتا به این خاطر است که فشار بیشتری روی این افراد و خانوادهها بیاورند تا از استقامت و استواری آنان بکاهند. حزب مشارکت رسماً در این باره تحلیلی داده است یا خواهد داد؟ از سوی جبههی مشارکت به زودی موضعگیری رسمی در بارهی دستگیریهای اخیر که عمدتا نیز بچههای حزب بودهاند، ارائه خواهد داد. اما به هرحال، این نشان میدهد که این فرزندان عزیز و جوانان ما، در راهی که قدم برداشتهاند، استوار هستند و تلاشی را که دارد میشود برای این که حرکت، حرکتی ناحق و باطل جلوه کند، خیلی تاثیری روی بدنهی حزب نگذاشته است و این تلقی آنها که سران حزب را گرفتهاند و فعالیتها متوقف خواهد شد، در عمل واقعیت پیدا نکرده است. این دستگیریها نشان از دستپاچگی و دلهرهی آنان از این است که این جریان سالم حیات دارد و دارد زندگی میکند و تاثیرات مثبت خود را حداقل در حوزهی اطلاعرسانی میگذارد و خواهد گذاشت. در مورد همین اطلاعرسانی، به نظر میرسد که امکانات شما هر روز محدودتر میشود. در حال حاضر، چه امکانی برای این منظور در اختیار دارید؟ برای اطلاعرسانی در داخل، با فشار و اختناق شدیدی مواجه هستیم. حتا رسانههای بیطرف دچار مشکل هستند. یعنی «پارلمان نیوز» که انعکاس حداقلی افکار را مطرح میکرد، الان دچار سانسور است. به همین دلیل، ما چارهای نداریم و برای اطلاعرسانی مصاحبههایی خواهیم داشت. در برخی از این سایتها، دستگیری برخی از جوانان مشارکت را در ارتباط با دستگیری عاطفه امام، دختر آقای جواد امام، دیدهاند. شما ارتباطی بین اینها میبینید؟ خیر، من فکر نمیکنم خیلی ربطی داشته باشد. به هرحال، فشارهای روحی روانی روی آن خانواده بوده و تصمیم گرفتهاند نوع دیگری عمل کنند. به نظر نمیآید که اینها خیلی به هم مرتبط باشد. به عنوان عضو شورای مرکزی مشارکت و یا به عنوان همسر یکی از زندانیان سیاسی حوادث اخیر، کارهای زیادی انجام دادهاید. راه دیگری باقی مانده؟ اقدام دیگری برای پیگیری وضعیت زندانیانتان خواهید داشت؟ تاکید ما روی آن است که خانوادهها همچنان از مراجع قانونی، رسیدگی به وضعیت همسران و فرزندانشان را دنبال میکنند و سعی میکنند در حد توان خودشان اطلاعرسانی کنند و چون داستان دارد در سانسور و اختناق شدید خبری دنبال میشود، جامعه بیاطلاع نماند. معمولا خبر آزاد کردنها در مراجع رسمی اعلام میشود، در حالی که به دستگیریهای مجدد کمتر توجه میشود و هیچکس هم به دنبال آن نیست که ببیند، این داستان کی میخواهد ختم شود. یعنی نه تنها ظاهرا هیچ تلاشی برای حل مساله نیست، بلکه دستگیریها نیز همچنان دارد و مساله را تشدید میکند. روند دستگیریها دیگر واکنش برانگیز شده است. |