رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۴ شهریور ۱۳۸۸
سه سالگی کمپین یک میلیون امضا در گفت و گو با سه تن از فعالان آن

سه سال کارزار علیه تبعیض

شیرین فامیلی

سه سال از فعاليت کمپين يک ميليون امضا می‌گذرد. تعدادی از فعالان جنبش زنان از خرداد تا شهريور سال ۸۵ بعد از نشست‌ها و رايزنی‌های مختلف به اين نتيجه رسيدند که کمپين يا کارزاری را برای تغيير قوانين تبعيض‌آميز عليه زنان به راه اندازند و با جمع‌آوری يک ميليون امضا از شهروندان و ارائه آن به مجلس، خواستار تغيير اين قوانين شوند.

Download it Here!

اين فعالان جنبش زنان با انتشار بيانيه يک ميليون امضا برای تغيير قوانين تبعيض‌آميز، فعاليت چهره به چهره و گروهی خود را آغاز و در سطح تهران و شهرستان‌ها گسترش دادند.

رضوان مقدم، فعال جنبش زنان و از اعضای اوليه کمپين يک ميليون امضا، تأکيد می‌کند که از همان آغاز فعاليت کمپين، زنانی از طيف‌های مختلف فکری و عقيدتی در آن حضور داشتند و می‌گويد:

«کمپين از همان ابتدا فعالانی با گرايش‌های مختلف فکری را دور خود جمع کرد و زنانی با انديشه‌های مذهبی بين اولين اعضای کمپين بودند. بعد از گسترش کار کمپين فعالان ديگر از جمله زنان نوانديش مذهبی تأثير کار کمپين را ديدند و به آن گرايش پيدا کردند و بسياری از آنان همان ابتدا امضای خود را پای بيانيه کمپين گذاشتند. به تدريج افرادی که کمپين را نمی‌شناختند، با ايده‌ها و اهداف کمپين آشنا شدند و فهميدند زنان جامعه از اين قوانين آسيب می‌بينند؛ در نتيجه کمپين را تأييد کردند.»

به رغم فعاليت گسترده زنان کمپين در نقاط مختلف ايران، جمع‌آوری امضا تا کنون سه سال است که ادامه دارد.

پروين اردلان، روزنامه‌نگار و فعال جنبش زنان و از اعضای اوليه کمپين، درباره طول زمان جمع‌آوری امضا می‌گويد: «اين کمپين يک اتفاق جديد در حرکت زنان بود و ما به سوی حرکت‌های خيابانی گسترده‌تر سوق پيدا می‌کرديم. در نتيجه شايد آن زمان جذابيت حرکت و اشتياق روبه‌رو شدن با مردم به صورت چهره به چهره بيش از آن بود که به زمان چنين کاری فکر کنيم.»

وی در ادامه می‌افزايد: ‌«من تصور می‌کردم اين زمان خيلی کوتاه خواهد بود. چون اين روش به لحاظ امنيتی هيچ مشکلی نداشت و خواسته‌های ما را هم جواب می‌داد. با توجه به اين دو مسأله من تصور می‌کردم درمدت کوتاهی اين کار صورت می‌گيرد و در يک کشور ۷۰ ميليونی يک ميليون نفر زياد نيست.

اما زمانی که حرکت آغاز شد، هم موانع به وجود آمد و هم دشواری ارتباط با مردم مشخص شد؛ اين‌که چگونه با مردم حرف بزنيم و چگونه با مخاطب ارتباط برقرار کنيم. اکنون که سه سال از آغاز کمپين گذشته است، فکر می‌کنم که سال‌ها اين کمپين طول خواهد کشيد.»

کمپين در اين سه سال با چالش‌های گوناگونی روبه‌رو بوده است که به گفته فعالان جنبش زنان، موجب کندی جمع‌آوری امضا شده است و عده‌ای از آن به عنوان ضعف کمپين ياد می‌کنند.

رضوان مقدم، فعال کمپين يک ميليون امضا، فشارهايی را که از سوی حاکميت بر کمپين وارد شده، دليل عمده اين مسأله می‌داند و می‌گويد: «همان آغاز کار در پنجم شهريور سال ۸۵ زمانی که خواستيم اعلام موجوديت کنيم، هنوز کسی از اين که ما چه می‌خواهيم بگوييم خبر نداشت، ولی ساعت ۱۰ صبح از مؤسسه رعد به منزل من تلفن زدند و گفتند برادران اين‌جا نشسته‌اند و اجازه برگزاری مراسم را نمی‌دهند. يعنی قبل از آغاز کار، با ما مخالفت شد و در روند کار هم تعداد دستگيرشده‌ها، احکام صادر شده، جريمه‌ها و وثيقه‌ها نشان داد که کمپين تحت چه فشاری قرار دارد.»


وی در ادامه می‌افزايد: «طرح ما آموزش چهره به چهره در مورد اين قوانين تبعيض‌آميز و جمع‌آوری امضا بود. اگر کمپين می‌توانست آزادانه کارخود را انجام دهد، به طور حتم تعداد داوطلب بيشتری جمع می‌شد و کار به سرعت پيش می‌رفت. اگر ضعفی متوجه کمپين باشد، ريشه اين ضعف نه از برنامه کمپين، بلکه از فشاری است که در اين مدت به کمپين وارد شد.»

يکی ديگر از چالش‌های کمپين در طول اين سه سال به عقيده برخی از فعالان جنبش زنان، نوع سازمان‌دهی آن است. پروين اردلان، فعال کمپين يک ميليون امضا، با تأکيد بر اين که سازمان‌دهی کمپين در نوع خود تازه و تأثيرگذار است، می‌گويد:

‌«کمپين جنبشی است که ساختار سازمانی به شکل احزاب و سازمان‌ها ندارد؛ ولی سازمان‌دهی دارد و ما تلاش کرديم از منظر سازمان‌دهی افقی اين فضا را گسترش دهيم. اين حرکت طوری نيست که ما بگوييم با ايجاد اختلاف بين کنش‌گران، مشکل در سازمان‌دهی به وجود آمد؛ بلکه مشکل سازمان‌دهی از ابتدا وجود داشت. چون اين حرکت بسيار گسترده و ساختار آن شبکه‌ای است و خيلی از شبکه‌ها مستقل عمل می‌کنند و فقط در حوزه اطلاع‌رسانی به هم مرتبط می‌شوند. بنابراين نمی‌توان حرکتی اين چنين را در يک قالب کليشه ای پيش ببريم.»

وی هم‌چنين می‌گويد: «آقای ميرحسين موسوی هم در يکی از بحث‌های خود که جبهه سبز را مطرح می‌کرد، به نوعی از يک الگوی کمپينی استفاده کرده بود؛ به عنوان شبکه ای که رهبر نداشته باشد اما سازمان‌دهی داشته باشد. شما در اين شبکه هم به تنوع بايد اهميت دهيد و هم به اختلافات.

کمپين يک ميليون امضا توانسته تعداد زيادی از کنش‌گران اجتماعی را در حوزه‌های مختلف به هم مرتبط کند و بحث برابری‌خواهی را به سطح گفتمان عمومی جامعه بکشاند. در نتيجه اين سازمان‌دهی موفق بوده است.»

کمپين به رغم چالش‌ها و برخوردهای خشن حاکميت با فعالان آن، نه تنها تا کنون دستاوردهای انکارناپذيری داشته و از جمله حمايت و تشويق‌های داخلی و بين‌المللی را کسب کرده است، بلکه تجربه ای تازه برای فعالان زنی بوده که در کوچه و خيابان، پارک‌ها و ديگر مجامع عمومی به جمع‌آوری امضا و آموزش چهره به چهره پرداخته‌اند.

نفيسه آزاد از فعالان کمپين يک ميليون امضا، در اين باره می‌گويد: «برخورد چهره به چهره تا اين اواخر هم ادامه داشته است. اولين نکته که از اين تجربه اجتماعی به دست می‌آيد، اين است که قضاوت ظاهری شما درباره آدم‌ها از بين می‌رود. به عنوان مثال تصوری که شما در مورد پوشش و طرز تفکر آدم‌ها داريد.

به نظر من يک ناباوری عمومی در زنان جامعه ما وجود دارد و آن‌ها باور ندارند چنين قوانينی در کشور ما وجود دارد و اين نشان می‌دهد سطح توقع زنان ما در زندگی روزمره از قوانين کشور بسيار جلوتر است.

مسأله بعدی برخورد با مردان است. برای من اوايل سخت بود با مردان در مورد اين قوانين صحبت کنم و فکر می‌کردم آن‌ها قبول نمی‌کنند؛ ولی ديدم که خيلی خوب عکس‌العمل نشان می‌دهند و مسأله را می‌پذيرند. اصلاً ارتباط چهره به چهره با آدم‌ها، چهره شهر را برايتان دگرگون می‌کند و تجربه بسيار جالبی است.»

اکنون اين سؤال برای بسياری مطرح است که آيا کمپين به رغم رويدادهای پس از انتخابات در ماه‌های اخير و افزايش فضای سرکوب و اختناق می‌تواند در شکل سابق خود به فعاليت ادامه دهد؟

نفيسه آزاد دراين باره می‌گويد: ‌«طرح کمپين يک ميليون امضا با طرح تغيير قوانين آغاز شد و هنوز اتفاقی نيفتاده و قانون‌های تبعيض‌آميز تغيير نکرده است؛ بنابراين هنوز جای کار وجود دارد.

به نظر من اکنون همه چيز در يک حالت تعليق به سر می‌برد و هنوز هيچ‌کس مطمئن نيست چه اتفاقی رخ خواهد داد و آيا فضای تنگ و قطره‌چکانی گذشته باز هم وجود خواهد داشت يا همه چيز تنگ‌تر و سخت‌تر خواهد شد.

اگر فضای اجتماعی خيلی امنيتی شود، طبيعی است که شرايط کار ما را تغيير می‌دهد و ممکن است شرايط ديگری پيش آيد. هنوز اين تعليق از بين نرفته که بتوان تصميم گرفت؛ ولی در فضای خيلی امنيتی هم در راه پيش‌برد اهدافمان می‌توان کارهايی انجام داد.»

Share/Save/Bookmark