رادیو زمانه > خارج از سیاست > امنيت فردی و اجتماعی > بازجویی همسر و فرزند سعید حجاریان | ||
بازجویی همسر و فرزند سعید حجاریاناکبر گنجیبیست و پنجم تیرماه، همسر و فرزند سعید حجاریان را چند ساعت بازجویی کردهاند. اتهام همسر حجاریان، اتهام خندهدار ارتباط با «نفاق جدید» است. همه به خاطر دارند که حسین شریعتمداری، نمایندهی سلطان در روزنامه کیهان ـ بازجوی سابق وزارت اطلاعات و دستورگیرندهی کنونی از بیت رهبری ـ چند سالی است که به دستور رهبر از «نفاق جدید» سخن گفته و میگوید. آقای خامنهای که از طریق سرمقالههای روزنامهی کیهان، نظرات اصلیاش را به اطلاع همگان میرساند، اینک در حال نشان دادن این پیام است، که آنچه کیهان مینویسد، مفاد اتهامی است که در بازجوییها به متهمان تفهیم خواهد شد. فرزند حجاریان هم پنجشنبه بازجویی شده است. تا زمان نوشتن این خبر هنوز به خانه باز نگشته است. هدف آن چنان که در مقالهی پیشین گفته بودم، فشار وارد آوردن بر حجاریان برای گفتن سخنانی است که آقای خامنهای بدان نیاز دارد. به گمان خامنهای، اگر حجاریان آنچه را او دوست دارد بگوید، ضربهای اساسی به جنبش آزادیخواهی مردم ایران وارد خواهد شد. حجاریان، با جسمی که به وسیلهی مریدان رهبر به شدت آسیب دید،در برابر آنها ایستاده است. دستگاه شکنجهگر سلطان که هنوز موفق به تحقق خواست رهبر نشده است، از فرزند و همسر حجاریان به عنوان نقطه ضعف استفاده میکند تا او را بشکند. علی خامنهای پایبند به هیچ اصلی نیست، برای او فقط و فقط تثبیت و تحکیم قدرت مطلقهاش مهم است. او با شبیهسازی به وقایع صدر اسلام، خود را با امام حسین و مخالفانش را با یزیدیان مقایسه میکند. حال آنکه یزید حاکم و صاحب دستگاه سرکوب بود، و حسین زیر بار بیعت با او نرفت. دستگاه نظامی یزید حسین و یارانش را به شهادت رساند. آنچه خامنهای میکند، یزید با اسرا و حضرت زینب نکرد. زینب توانست پیام مظلومیت امام حسین و یارانش را به همه منتقل کند. اما دستگاه خامنهای، با روشهای خود، روی امویان را سفید کرده است. یزید با امام سجاد بیمار کاری نکرد، اما خامنهای از جسم ترور شدهی حجاریان هم نمیگذرد. حجاریان و دیگر زندانیان اسیر در چنگال بازجویان، هر چه بگویند بازهم قهرمان مردم ایران خواهند بود. مردم ایران به شهید شدن زندانیان نیاز ندارند. آنچه آنها میخواهند، آزادی و بازگشت اسرا به دامن خانواده آنهاست. دلیل بازداشت پسر سعید حجاریان فکر میکنم این پرسش برای همه مهم باشد که دلیل بازداشت محسن حجاریان، فرزند سعید حجاریان، چیست؟ من به سهم خود کوشش میکنم تا به این پرسش پاسخ گویم. برای پاسخ به این پرسش به دو شاهد استناد خواهم کرد: اول ـ ماجرای عباس عبدی: همه نامهی ۳۰ صفحهای عباس عبدی در خصوص ماجرای دادگاهشان و مسائل پشت پردهای که منتهی به آن شد را به یاد داریم. عبدی به خوبی شرح داده بود که یکی از دلائل آن ماجرا، این بود که همسر و فرزندشان بازداشت نشوند. پیشنهاد من این است که همه آن نامه را دوباره به دقت بخوانند تا با ساز و کارهای دستگاه امنیتی آقای خامنهای آشنا شوند. جزئیات تکان دهندهی آن نامه، که در وقتی که عبدی هنوز در زندان بود منتشر شد، نشان دهندهی اخلاق کشیهای این رژیم است. دوم ـ ماجرای خودم: در زمان اعتصاب غذا در بیمارستان دائماً مرتضوی و بازجویان رده بالا به سراغ من میآمدند تا به اعتصاب غذا پایان دهم. من از ابتدا با خود شرط کرده بودم که فریب تهدیدها و وعدههای دستگاه سلطان را نخورم. برای اینکه بتوانم به مقاومت ادامه دهم، با خود به توافق رسیدم که در جنگ اسیر دشمن شدهام. هرچه آنها بخواهند، خواست دشمن ایران (علی خامنهای) و ایرانیان (علی خامنهای) است. مرتضوی دائماً وعدههای دورغینش را تکرار میکرد. وقتی نتیجه نمیگرفت، تهدیدها آغاز میگشت. اینکه مادر و خواهر و همسر و فرزندانت را بازداشت خواهم کرد. از همه جالبتر آن بود که یک روز نامهی آیتالله منتظری و نامه دکتر سروش را برایم آورد و گفت «تو که اینها را قبول داری، پس به اعتصاب غذا پایان ده.» در یکی از روزهایی که با آخر خط فاصلهای به اندازهی دقیقهها داشتم، سردستهی بازجویان بالای سرم آمد و حکم بازداشت همسرم را با امضای مرتضوی نشانم داد و گفت: «اگر به اعتصاب غذا پایان ندهی همین حالا مأموران همسرت را بازداشت خواهند کرد.» به او گفتم کار خوبی است حتماً او را بازداشت کن تا مردم بهتر با روشهای خامنهای آشنا شوند. تهدید کرد: «مادرت را هم بازداشت میکنیم، او با رادیو فردا مصاحبه کرده و تو را جای امام حسین گذاشته و "آقا" را یزید و شمر خوانده است.» گفتم همین کار را بکن، کار خوبی است. او رفت. فردای آن روز قهرمانانه بازگشت و گزارش داد که «امروز مأمورین به منزلت ریختهاند و همسرت را با دستبند به تخت خواب بستهاند و همهی خانه را جست و جو کرده و از آن فیلمبرداری کردهاند.» من راهی جز مقاومت نمیدیدم. نتیجه: هر کس زندانهای علی خامنهای را تجربه کرده باشد، به خوبی میداند که بازداشت فرزند حجاریان برای شکستن او صورت گرفته است. آنها چیزهایی از حجاریان خواستهاند که او زیر بار نرفته است. برای اینکه حجاریان به خواست آنها تن دهد، فرزندش را گروگان گرفتهاند تا به او نشان دهند تا کجاها حاضرند پیش روند. بازداشت سعید حجاریان، با توجه به وضعیت جسمیاش، فقط و فقط ، باید جنایت به شمار آید. بازداشت فرزند او هم بخشی از پروژهی جنایت کارانهی آنان برای رسیدن به هدف از هر راهی است. جنازهی ندا و سهراب اعرابی دستهای خونآلود سلطان را نشان همه دادند. بازداشت فرزند حجاریان هم نمایانگر سرشت نظام سلطانی است. • پسر سعید حجاریان برای شکستن پدرش بازداشت شده |
نظرهای خوانندگان
نظرم با نظر آقای گنجی یکی است،درود بر او و بقیه زندانیان بی گناه در بند
-- محمد از قم ، Jul 16, 2009 در ساعت 09:15 PM