رادیو زمانه > خارج از سیاست > حقوق بشر در ایران > جهانبگلو: جنبش امروزایران، روشی گاندیستی است | ||
جهانبگلو: جنبش امروزایران، روشی گاندیستی استنیکآهنگ کوثرnikahang@radiozamaneh.comدر طول چند دههی اخیر بسیاری از فلاسفهی جهان مبارزهی بدون خشونت را برای ایجاد تغییر پیشنهاد کردهاند. دکتر رامین جهانبگلو، استاد دانشگاه تورنتو ازجمله کسانی است که سالهای سال در این باره نوشته و توضیح داده است. این در حالی است که بسیاری از فعالیتهای اخیر میرحسین موسوی را معادل یک جنبش نافرمانی مدنی صلحآمیز خواندهاند. دربارهی آنچه در ایران میگذرد و نقشی که روشنفکران جهانی میتوانند برای آیندهی ایران بازی کنند، با رامین جهانبگلو گفت و گو کردم.
آقای دکتر جهانبگلو در طول چند روز گذشته شاهد این بودیم که جمعیتها و گروههای مختلف جهانی نسبت به آنچه در ایران میگذرد واکنش نشان دادهاند. واکنش روشنفکران را نسبت به آنچه در ایران میگذرد چگونه ارزیابی میکنید؟ فکر میکنم روشنفکران هم از طریق انتقادی که کردند و از طریق مقالاتی که نوشتند در اطراف جهان، نشان دادند که آنها هم نسبت به وضع ایرانی آگاه هستند و اوضاع را دنبال میکنند و ما در هفتهی گذشته چندین امضا از کشورهای گوناگون توسط روشنفکران جهان داشتیم. حتا روشنفکران بسیار سرشناسی مثل نوام چامسکی یا روشنفکران آمریکای لاتین، هند، دنیای عرب، همه این وضعیت را دنبال کردهاند و وضعیت خشونت در ایران را محکوم کردهاند. به خاطر همین فکر میکنم همانقدر که بینندگان ساده و میشود گفت شهروندان ساده به نوعی دارند مسایل ایران را دنبال میکنند، روشنفکران هم کاملاً آگاه هستند و به نوعی میخواهند مسئولیت خودشان را در این موضوع نشان بدهند که چگونه میتوانند وجدانهای بیدار جهان باشند، لاقل نسبت به وضعی که امروزه در ایران است.
این آگاهسازی روشنفکران، مسألهی بسیار مهمی است. ولی این سوال پیش میآید که روشنفکران در خارج از کشور چه کاری میتوانند بکنند که بتواند فشار بیشتری به دولت ایران بیاورد؟ اگر سابقهی روشنفکری را در جهان لااقل در قرن بیستم نگاه بکنیم تا دریابیم روشنفکران برای آنکه روی حکومتها، دیکتاتوریها و سیستمهایی که حقوق بشر را پایمال میکردند، از چه ساز و کارهایی استفاده کردند، میبینیم که همیشه روشهای مختلفی بوده است. مثلاً امضا یکی از روشهایی بوده که داشتند، اعلامیههای گوناگون منتشر میکردند. همچنین با جوامع مدنی آن کشورها در ارتباط بودند. سوم اینکه شهروندهای خودشان را به راهپیماییهایی در کشور خودشان دعوت میکنند. مثلاً من بیست سال در پاریس زندگی میکردم، و یادم هست که برای کودتای پینوشه در شیلی و جریانات لهستان، بسیاری از روشنفکران فرانسوی اعلامیه امضا کردند، و در میتینگهای مختلف شرکت کردند و خودشان هم به صورت خیلی سمبولیک در تظاهرات شرکت میکردند. و این برای افراد جامعه فرانسه یا به طور کلی در اروپا خیلی مهم بود. برای اینکه میدیدند در صف اول تظاهرکنندگان روشنفکران هم هستند، همانقدر که ممکن است سیاستمداران باشند. بیشتر از آنکه فقط یک حربهی سیاسی داشته باشید روشنفکری به طور کلی یک مسألهی مسئولیت اخلاقی است. این خیلی امر مهمی است. در برخی از رسانههای مختلف در طول روزهای اخیر نقل قول شده است که آقای موسوی، رهبری یک جنبش نافرمانی مدنی است. با توجه به مطالعاتی که خود شما در هندوستان داشتید و بهقول معروف وضعیت تاریخی آنجا را دنبال کردید، فکر میکنید هیچ شباهتی میان جنبشی که آقای موسوی رهبری میکند و فعالیتی که در نیمهی نخست قرن بیستم در هندوستان شد، وجود دارد؟ راستش خودم مقالهای به نام «لحظه گاندیستی در ایران» نوشتم و فکر میکنم اگر آقای موسوی را کنار بگذاریم، لااقل جنبشی که در ایران امروز هست یا همین تظاهرکنندگان کاملاً روشهای پرهیز از خشونت را پیشه میکنند و کاملاً یک روش گاندیستی است. روشی است که در کشورهای دیگر هم دیدهایم و لزومی هم ندارد برخلاف بسیاری، دست آمریکا یا انگلیس در کار باشد، چنانکه برای جنبش گاندی یا مارتین لوترکینگ نه دست آمریکا در میان بود نه دست انگلیس. این روشهایی است که به صورت تجربی خود مردم یاد میگیرند. تک تک تظاهرکنندگانی که در میدان هفت تیر یا در خیابان جیحون در تهران یا در شهرهای دیگر تظاهرات میکنند، نرفتند که گاندی و مارتین لوترکینگ بخوانند. بههرحال این استراتژیی است که حتا فکر میکنم امروزه به صورت خودجوش در ایران بهوجود میآید. یعنی لازم نیست که آقای موسوی به آنان بگوید که شما نافرمانی مدنی بکنید یا مثلاً اعتصاب بکنید. بلکه میدانند که بخشش از فرهنگ سیاسی ایران میآید، مثل تحصن کردن و بخشیاش هم از فرهنگ عمومی جهان امروز میآید که میتوانند جوانان از اینور و آنور یاد بگیرند و بدانند این یکنوع تجربهی دموکراتیک است. یعنی بههرحال اگر نخواهید خشونت اعمال بکنید و در مقابل خشونت بایستید، طبیعتاً یکی از کارها این است که تظاهرات بکنید و دیگری هم این که تحصن بکنید. چه جنبههایی از فعالیت ایرانیان داخل و خارج از کشور در طول ده ـ دوازده روز گذشته برای شما جذاب بوده است؟ جنبهای که برای من خیلی مهم است این است که به نظر من، الان ایرانیان نه تنها فقط در خود ایران، بلکه در تمام اطراف و اکناف جهان نشان میدهند که ملتی بسیار متمدن هستند. ملتی هستند که از خشونت پرهیز میکنند و میخواهند به جهانیان نشان بدهند روشهایی که پیشه میکنند تا به حقوقشان برسند، در حقیقت روشهای کاملاً عدم خشونت و خشونت پرهیز است. |
نظرهای خوانندگان
اگر آقای موسوی را کنار بگذاریم?????????????
it is a complex, of someone like this pseudo-intellectual who does not play a positive role in the society but can play a destructive role professionally.
-- بدون نام ، Jun 26, 2009 در ساعت 01:33 PMaghaye jahanbegloo, motassefeaneh aberooye tamame roshanfekrha ra bord. oo hata dar hadde yek adam mamooli ham nist. tasavor konid dar zendan va ba.,d az azadi az zendan che eterafate maskharehi kard
-- Mohsen ، Jun 26, 2009 در ساعت 01:33 PMJahanbegloo makes excellent points.
-- mahasti ، Jun 27, 2009 در ساعت 01:33 PMHame harfhaye Dr J dorost ast. Aghaye Mohsen, hichkas eletarafte zooriye jomjooriye eslami ra baavar nemikonad.
روی نکته بسیار درستی انگشت گذاشتید. سی سال پیش من به عنوان یک عضو جوان جنبش٧ ٥ از شادی در پوستم نمیگنجیدم وقتی که خبر اعدام وابستگان رژیم پهلوی در کشور طنین افکند و دیدیم که چطور شعله خشوت و نفرت گریبان همه را گرفت. جنبش جوان وذاتا دمکراتیک معاصر هم زمان و همسو با موسوی از خشونتی که سی سال بر لحظه لحظه حیات ملت مستولی است گریزان است.
-- saeed ، Jun 28, 2009 در ساعت 01:33 PMsaeed kardar- تورونتو
بسیار آرام بخش و پخته ، اما در تجویز این نسخه برای ایرانیان امروز فراموش نکنیم که طرف مقابل اعتراضات آرام ، تحمل هیچ یک ازاشکال آرام راندارد. هر عکس العملی را در حد محاربه تفسیر می کند.
-- دکترنسترن ، Jun 28, 2009 در ساعت 01:33 PMوقاحت یعنی این یعنی همه در مقابل هیچ = توازن
محسن این آبروی جمهوری اسلامی است که تا ابد بر باد رفته جمهوری اسلامی با رفتار شرمآورخود، بیگناهی مخالفان خود و روشنفکران دگراندیش را به ایرانیان و جهانیان نشان داد.
-- عباس ، Jun 28, 2009 در ساعت 01:33 PM