رادیو زمانه

تاریخ انتشار مطلب: ۱۱ اردیبهشت ۱۳۸۸

زنان از خود مراقبت نمی‌کنند

نگار نیک‌نهاد

از مطب دکتر زنان متنفر است. از این‌که باید جلوی چشم‌های یک غریبه لباس‌هایش را در بیاورد و فرو رفتن ابزارهای فلزی معاینه را در بدنش تحمل کند، بیزار است. از وقتی ازدواج کرده تا حالا که بعد از شش سال باردار شده، هیچ‌وقت به مطب دکتر زنان و زایمان مراجعه نکرده.

جلسه آموزش‌های قبل از ازدواج هم از خوش‌شانسی او، روزی که برای آزمایش رفته بودند، تشکیل نشد. زندگی جنسی او که یک زن ۲۶ ساله تحصیل کرده است، در یک خلاء کامل شروع شده است.

درباره همه چیز از راه‌های غیر مستقیم یا تجربی اطلاعات به دست آورده و خیلی چیزها را در محافل دوستانش شنیده. برای بارداری‌اش هم تازه در ماه سوم به دکتر مراجعه کرده، آن هم به خاطر این‌که مطمئن بوده در دوران بارداری معاینه داخلی انجام نمی‌شود.

زنان تمام دنیا دچار بیماری‌های مختلف زنانه می‌شوند، اما تفاوت زن‌هایی که در کشورهایی در حال توسعه زندگی می‌کنند با زنان کشورهای توسعه یافته، در نوع برخورد آن‌ها با موضوع سلامت جنسی و برخورد جامعه با مسأله آن‌هاست.

در جامعه‌ای مثل جامعه ایران، بهداشت جنسی یک موضوع پنهانی حساب می‌شود. زنان و مردان از این لحاظ فرقی با هم ندارند و هر دو جنس به یک اندازه در فضایی مبهم از واقعیت‌های جنسیت‌شان قرار دارند.

آموزش رسمی ‌و علمی‌در این زمینه وجود ندارد و همه چیز محدود به دو واحد درسی تنظیم خانواده در دانشگاه یا یک جلسه توجیهی و محدود هنگام انجام آزمایش‌های قبل از ازدواج است که آن هم در بسیاری از موارد یا تشکیل نمی‌شود یا به اطلاعات اولیه در زمینه پیشگیری از بارداری محدود می‌شود.

این در حالی است که سهم زیادی از سلامت جامعه در گرو سلامت زنان است و زنان به خاطر حساسیت‌های فیزیولوژیکی خاصشان، بیشتر از مردان در معرض آسیب‌های جسمی‌ ناشی از جنسیت‌شان هستند.


حق سالم بودن

بهداشت باروری به حالتی از سلامت کامل جسمی، روانی و رفاه اجتماعی در همه جوانب مربوط به سیستم تولید مثل و روند و کارکرد آن اطلاق می‏شود. بهداشت باروری بدین معنا می‏باشد که مردم قابلیت تولید مثل و آزادی تصمیم‏گیری در مورد چگونگی وقت و تناوب آن را داشته باشند.

حقوق باروری بر قبول و شناخت حق اساسی تصمیم‏گیری آزادانه و مسئولانه همه زوج‏ها و افراد در مورد تعداد فرزندان، فاصله بین آن‌ها و زمان فرزنددار شدن و داشتن اطلاعات و وسیله لازم برای این کار و حق دسترسی به بهترین استاندارد بهداشت باروری و بهداشت جنسی استوار است.

این حقوق، حق همه افراد به تصمیم‏گیری برای تولید مثلی عاری از تبعیض، زور، فشار و خشونت را نیز شامل می‏شود. زنان در سال‌های باروری باید برای حفظ سلامت جنسی‌شان، به طور منظم معاینات زنانه انجام دهند.

این نیاز در دوران بارداری شکل ویژه‌ای پیدا می‌کند و بالاخره در سنین یائسگی هم با توجه به شرایط آن دوره ادامه پیدا می‌کند. به همه این‌ها اضافه کنید شرایط ویژه دوران امروز را که به خاطر شکل زندگی نوین و تغییرات فرهنگی، روابط جنسی شکل جدیدی پیدا کرده و نیاز زنان را به مراقبت‌های بهداشتی بالا برده است.

دکتر آزیتا صفرزاده، متخصص بیماری‌های زنان و زایمان و استاد دانشگاه که دوره‌های تخصصی خود را در فرانسه گذرانده است، می‌گوید: «بهداشت جنسی زنان هم مثل همه پدیده‌های معاصر از انقلاب صنعتی متأثر است. بعد از انقلاب صنعتی و تغییراتی که در فرهنگ جوامع به وجود آمد، مردم از نظر روابط جنسی هم تغییر کردند. تا قبل از آن، هر جامعه‌ای نگاه خاصی به روابط زن و مرد داشت. مثلاً در حالی که در آفریقا چندهمسری وجود داشت، کاتولیک‌ها روابط خشک و محدودی را تجربه می‌کردند و در ایران هم به خاطر اسلامی ‌بودن جامعه، روابط خارج از ازدواج زیاد شیوع نداشت.»


وقتی همه سکوت می‌کنند

همه دنیا تغییر کرده است، اما تغییر در جامعه ایرانی آرام و پنهانی است. دکتر صفرزاده می‌گوید: «‌فرهنگ داخلی خانواده‌های ایرانی محافظه‌کار است و انتقال اطلاعات از طریق پدر و مادر به فرزند صورت نمی‌گیرد. در حالی که در تمام دنیا آموزش مسایل جنسی از ۱۲ سالگی شروع می‌شود و دختران و پسران در کلاس‌های واحد و زیر نظر مربی، با مسایل مختلف مربوط به بهداشت جنسی‌شان آشنا می‌شوند.»

به خاطر همین است که وقتی بهاره در ۱۷ سالگی دچار دل‌درد شدید شد، خودش تنها به دکتر رفت و وقتی مشخص شد کیست تخمدان دارد، به کسی چیزی نگفت: «مادرم مسن است و من تنها دختر خانواده‌ام. ما هیچ‌وقت در مورد این مسایل با هم حرف نمی‌زنیم.» او حتی نتوانست داروهایی را که دکتر تجویز کرده بود مصرف کند، چون توجیهی برای داشتن آن‌ها نداشت.

دکتر صفرزاده تأکید می‌کند امروزه، اهمیت معاینه دوره‌ای زنان بیشتر از قبل است: «‌زنان قدیمی ‌ایران به خاطر شکل روابط آن دوران، زنان پاکیزه‌تری بودند. الان روابط خارجی ایرانی‌ها بیشتر از قبل شده و چند میلیون ایرانی دو پاسپورت دارند. خیلی از ایرانی‌ها دست کم تا دوبی سفر کرده‌اند و ماهواره هم که در همه خانه‌ها وجود دارد. این مسایل شکل روابط جنسی را تغییر می‌دهد و توجه به این تغییرات به خصوص در جوانی اهمیت بیشتری دارد. خود من مراجعان فراوانی دارم که به انواع بیماری‌های تناسلی مثل تبخال‌ها و عفونت‌ها و حتی بیماری‌های جدی‌تر مبتلا هستند و اگر این معاینات نباشد، زنان می‌توانند عامل انتقال انواع این بیماری‌ها به شریک جنسی‌شان باشند.»

دکتر صفرزاده معتقد است با وجود همه تغییراتی که جامعه ایرانی با آن روبه‌رو شده، باز هم ردپای برخی از واقعیت‏های اجتماعی در سلامت زنان دیده می‌شود: «‌شیوع فقر و وابستگی اقتصادی در بین زنان، خشونت، نگرش‏های منفی نسبت به زنان و دختران، تبعیض، اختیار محدود در زندگی جنسی و تولید مثل، نداشتن تأثیر و نفوذ در تصمیم‏گیری، نداشتن آگاهی و گسترده بودن دامنه نیازهای زنان به مراقبت‏های بهداشتی باعث می‌شود که زنان با وجود تغییر ظاهری جایگاه اجتماعی‌شان همچنان به عنوان "شهروندان درجه دوم" تلقی شوند و چنین برداشتی آن‌ها را با خطرات مستقیم و غیر مستقیم روبه‏رو کند. این نگاه جایگاه و روابط اجتماعی ویژه‏ای را برای زنان در نظر می‏گیرد و زنان به سمت "ترجیح مراقبت از دیگران و نادیده گرفتن خویش" سوق داده می‏شوند.»


امیدوارم مریض نشوم!

سهل‌انگاری نسبت به بهداشت جنسی در میان زنان همه کشورهای دنیا شیوع دارد. حتی در کشوری مثل فرانسه که بهداشت عمومی‌در آن استاندارد قابل قبولی دارد؛ تنها چهل، پنجاه درصد از زنان سلامت جنسی‌شان را مرتب کنترل می‌کنند.

در ایران هم زنان و دختران بسیاری با وجود داشتن تحصیلات دانشگاهی و زندگی در یک فضای امروزی، همچنان موضوع بهداشت جنسی‌شان را ساده می‌گیرند. مرجان که ۳۵ ساله است و دو فرزند دارد، اعتراف می‌کند که هیچ‌وقت تست پاپ اسمیر را انجام نداده.

او با وجودی که مادربزگش را به خاطر سرطان سینه از دست داده و یکی از عمه‌هایش هم به این بیماری دچار شده، حساسیتی برای انجام ماموگرافی هم ندارد. او این بی‌توجهی را با گرفتاری‌های شغلی و زندگی روزمره توجیه می‌کند.

نرگس ۲۵ ساله است و کارشناس ارشد رشته روان‌شناسی. در یک خانواده تحصیل‌کرده متولد شده که اتفاقاً خیلی هم به بهداشت فردی‌شان اهمیت می‌دهند. خواهرهای بزرگ‌تر و کوچک‌تر نرگس هم که ازدواج کرده‌اند، با حساسیت ویژه‌ای معاینات دوره‌ای زنانه‌شان را انجام می‌دهند.

به نظر نرگس کمی‌ هم در این مورد وسواس دارند. اما خود او که پنج سال از ازدواجش می‌گذرد، جز یک بار هرگز به دکتر زنان مراجعه نکرده و یک بار هم که دچار اختلال قاعدگی شده، هیچ جور اجازه نداده دکتر معاینه‌اش کند.

او برای این بی‌توجهی استدلال ویژه‌ای هم دارد: «‌از فضای مطب پزشکان زنان متنفرم. وقتی خواهر بزرگم باردار بود چندبار همراهش رفتم. هر بار می‌دیدم که دکتر چند تا مریض را با هم می‌برد تو و همزمان کارهایشان را انجام می‌دهد. در مطب‌های زنان، در حالی که بقیه پشت یک پرده نازک نشسته‌اند، از مریض سوال‌های خصوصی می‌پرسند. به نظر من آدم در مطب دکتر زنان امنیت روانی ندارد.»

نرگس بارها درباره اهمیت معاینات سالانه زنان به خصوص تست پاپ اسمیر شنیده، اما متقاعد نشده که خودش هم این کار را انجام بدهد. او می‌گوید: «هر وقت باردار شدم می‌روم دکتر. امیدوارم تا آن زمان اتفاقی برایم نیفتد!»

دکتر صفرزاده درباره علت امتناع زنان از مراجعه به پزشک معتقد است: «‌به طور طبیعی زنان به خاطر حجب و حیایی که دارند از مطرح کردن مسایل‌شان و تن دادن به معاینه خودداری می‌کنند. به همین دلیل هم هست که باید تبلیغ درباره اهمیت این مسأله به شکل علنی‌تر و در رسانه‌های فراگیر مثل تلویزیون انجام شود تا فرهنگ عمومی‌جامعه بیشتر با آن درگیر شود.»


دکتر ممنوع!

محافظه‌کاری جامعه ایرانی گاهی تا آنجا پیش می‌رود که بعضی از خانواده‌ها سلامت زنان و دختران را در خطر جدی می‌اندازند. نمونه‌اش گلی که وقتی ۱۹ ساله بود دچار دل دردهای شدید و اختلال در خونریزی ماهانه‌اش شد و با مادرش به یک دکتر زنان مراجعه کرد.

چند سونوگرافی انجام داد و دکتر فهمید که چند کیست نسبتاً بزرگ در تحمدان‌هایش دارد که با دارو قابل برطرف شدن نیست و باید حتماً جراحی شود. اما نه خود گلی نه مادرش به این جراحی رضایت ندادند:

«مادرم می‌گفت چون تو دختری نباید تن به چنین عملی بدهی. به نظر او آن عمل می‌توانست روی آینده من اثر بدی بگذارد. مثلاً اگر شوهر و خانواده شوهرم می‌فهمیدند ممکن بود ازدواجم دچار مشکل شود یا اصلاً خود عمل باعث شود نتوانم بچه‌دار شوم.»

گلی تن به جراحی نداد اما تا سال‌ها درگیر کیست‌های تخمدانش بود: «آن کیست‌ها با دارو از بین نمی‌رفتند. مادرم به درمان‌های سنتی هم رو آورد اما تا سه سال بعد که ازدواج کردم مشکلم ادامه داشت. شش ماه بعد از ازدواج بالاخره مجبور شدم عمل کنم.»

اما آرام وقتی در ۲۵ سالگی با نازایی روبه‌رو شد، با کسی درباره این موضوع حرفی نزد. دلیل اصلی‌اش همسرش بود که اجازه دکتر رفتن را به او نمی‌داد، حتی اگر دکتر زن باشد! چند سال بعد، با فشار خانواده‌ها، آرام به یک متخصص مراجعه کرد و نازایی او که تنها به خاطر یک مشکل کوچک و قابل حل ایجاد شده بود، برطرف شد.

این رفتارها که نشانه‌هایی از نابرابری جنسیتی هستند، بر وجود ساختارهای فرهنگی و تفکرهای قالبی و تسلط ایدئولوژی مردسالاری تأکید می‌کنند که حتی در جوامع پیشرفته صنعتی از عوامل کلیدی ایجاد و استمرار نابرابری جنسیتی است.

در مقابل، برابری جنسیتی یعنی فراهم ساختن فرصت‏ها، موقعیت‏ها و شرایط عادلانه و مساوی برای هر دو جنس بدون توجه به قدرت جسمی، ذهنی و معنوی و یا جایگاه اجتماعی و اقتصادی آن‌ها. دکتر صفرزاده معتقد است که این روزها حساسیت خانواده‌ها و به خصوص مردان نسبت به معاینه پزشکی زنان کمتر شده و آن را به عنوان حق طبیعی زنان شناخته‌اند:

«‌‌این روزها به جز مناطق دور افتاده کمتر پیش می‌آید که مردی به این جریان حساسیت داشته باشد. دلیل اصلی‌اش این است که بیشتر متخصصان این رشته از خانم‌ها هستند. مردان هم فهمیده‌اند که این مسأله با سلامت خودشان هم در ارتباط است. کسی دوست ندارد مادر فرزندش در ۴۰ سالگی به خاطر سرطان رحم بمیرد.»


نیا! کسی منتظرت نیست

سقط جنین هم یکی از شاخص‌هایی است که می‌تواند سطح بهداشت باروری را در یک جامعه تعیین کند. در حالی که آمار رسمی ‌و قابل اعتمادی از میزان سقط جنین در ایران در دست نیست، شنیده‌ها حکایت می‌کنند که سالانه حدود هشتاد هزار سقط جنین غیر قانونی در ایران و در شرایط غیربهداشتی انجام می‌شود که این مسأله جدا از ابعاد اجتماعی و روانی‌اش، با بهداشت جنسی زنان ارتباط مستقیم دارد.

مهتاب زن ۳۰ ساله‌ای است که بارداری ناخواسته‌اش را در مطب یک ماما در منطقه جنوبی تهران پایان داده است: «‌خانم ماما در یکی از بیمارستان‌های بالای شهر کار می‌کرد و با دکترهای معروفی کار کرده بود. هزینه سقط در مطب او خیلی ارزان‌تر از جاهای دیگر بود. با این‌که ظاهراً مطب تر و تمیزی داشت، اما بعد از عمل دچار عفونت شدم. آن موقع ازدواج نکرده بودم، اما چند سال بعد فهمیدم که همان عفونت‌ها باعث نازایی‌ام شده.»

اینجاست که یک بار دیگر اهمیت آموزش‌های عمومی‌ اهمیت پیدا می‌کنند و در کنار نیاز به رفع خلاهای قانونی، لزوم گسترش آگاهی‌های فردی زنان برای حفظ بهداشت جنسی‌شان مشخص می‌شود.

دکتر صفرزاده با اشاره به این‌که مسأله جلوگیری از بارداری یکی از اصلی‌ترین سرفصل‌های آموزش مسایل جنسی است و گسترش آن می‌تواند تا حد زیادی از بارداری‌های ناخواسته جلوگیری کند؛ نسبت به خطرهایی که بارداری‌های ناخواسته و سقط جنین‌های غیرقانونی برای سلامت جنسی زنان ایجاد می‌کنند، هشدار می‌دهد:

«سقط جنین‌های غیرقانونی که معمولاً در مطب‌ها و بدون بیهوشی و کنترل عفونی انجام می‌شود، می‌تواند عواقبی مثل پارگی رحم، و عفونت لوله‌های رحمی ‌را به دنبال داشته باشد که در نتیجه آن فرد برای همیشه از بارداری محروم می‌شود. ضمن این‌که این عفونت‌ها می‌تواند به همسر و شریک جنسی فرد هم منتقل شود.»


مرگ در لحظه تولد

میزان مرگ و میر زنان باردار یکی از شاخص‌های اصلی توسعه کشورهاست و آن‌قدر اهمیت دارد که به عنوان یکی از هفت هدف اصلی سند توسعه هزاره سازمان ملل تا سال ۲۰۱۵ اعلام شده است.

بر اساس این سند، میزان مرگ و میر زنان باردار باید تا سال ۲۰۱۵، به سه چهارم میزان مرگ و میر سال ۱۹۹۰ که برابر بود با مرگ ۹۰۰ نفر از بین هر صد هزار، کاهش یابد. این در حالی است که در حال حاضر سالانه نزدیک به پانصد هزار زن جان خود را به دلیل عوارض بارداری و زایمان در جهان از دست می‌دهند.

بر اساس آخرین گزارش مجمع جهانی اقتصاد که ژانویه گذشته منتشر شد، ایران در میان ۱۲۸ کشور جهان در مکان ۷۶ در زمینه میزان مرگ و میر زنان قرار دارد. گزارش‌های سازمان ملل نیز درباره میزان دستیابی کشورها به اهداف سند توسعه هزاره، میزان مرگ و میر زنان باردار در ایران را حدود ۷۶ نفر در میان هر صد هزار نفر اعلام کرده است.

این سازمان گزارش می‌دهد که میزان مرگ و میر زنان باردار در ایران در دو دهه گذشته، کاهش قابل توجهی داشته است. اما داستان مرگ و میر زنان باردار در روستاها و مناطق محروم همچنان ادامه دارد. آن‌هایی که در شهرهای کوچک و روستاهای محروم تجربه درمان زنان را بر عهده دارند، خاطرات عجیبی از وضع بهداشت جنسی زنان تعریف می‌کنند.

در بین زنان و دختران روستایی انواع عفونت‌های دستگاه تناسلی شیوع دارد، در حالی که خیلی از آن‌ها حتی متوجه شرایط غیر عادی بدن شان نشده‌اند. چون بهداشت عمومی‌پایین است، زنان محروم اصلاً اولویتی برای بهداشت جنسی‌شان قائل نیستند و مراقبت‌های دوران بارداری ناقص و حداقلی است.

نیوشا خدایاری پزشکی که دوران طرح و آموزش خود را در مناطق جنوبی تهران و استان قزوین گذرانده است، می‌گوید: «‌در روستاها مسأله زنان یک مسأله فانتزی تلقی می‌شود و از آن‌ها انتظار دارند بدون هیچ مراقبت ویژه‌ای یک عمر زایمان کنند. قابله‌های سنتی همچنان کنترل را در دست دارند و به خصوص در حاملگی‌های خاص و مشکل دار، کمکی از آن‌ها بر‌نمی‌آید.»

Share/Save/Bookmark

نظرهای خوانندگان

گزارش جامع و روانی بود. احساس بدی پیدا کردم بعد از خواندن این گزارش. به نظر من موقعیت ها و مثال ها را می شد بیشتر و داستانی تر پرداخت کرد. البته گزارش همین طوری هم بلند به نظر می رسد و شاید بشود آن را کوتاه تر کرد.

-- بدون نام ، Apr 28, 2009 در ساعت 05:10 PM

موضوع جالبی بود و کمتر به آن پرداخته شده است. ولی من در مورد نقش مردان در این مورد مخالفم چون الان دیگر مردان خودشان را وارد این حوزه ها نمی کنند. به نظرم این یک مساله شخصی است که خود زنان باید آن را جدی بگیرند.

-- رضا ، Apr 29, 2009 در ساعت 05:10 PM

چند ساله ایران زندگی نمی کنید؟
این جور هم که نوشتید نیست. حداقل افراد تحصیل کرده خودشون با این جور مسائل آشنایی دارند. افرادی هم که شما درنظرتون هست، اصلا این سایت رو نمی خونن. خلاصه اینکه این مقاله اصلا جاش اینجا نیست.
هر سنخن جایی و هر نکته مکانی دارد!

-- بدون نام ، Apr 29, 2009 در ساعت 05:10 PM

مقاله جالب توجهی بود. من خودم فارغ التحصیل دانشگاه تهرانم و خارج از ایران زندگی میکنم ولی هنوز هم مسئله مراجعه به دکتر زنان کابوسی وحشتناکه. سعی میکنم اطلاعات را از اینترنت بگیرم و بهداشت فردی رو مراعات میککنم تا مجبور به معاینه نشم...
مقاله تان بسیار قابل توجه بود. ممنون

-- تارا ، May 1, 2009 در ساعت 05:10 PM