رادیو زمانه > خارج از سیاست > رسانه و آزادی بيان > «سرمایهی دستگاه قضایی، وحشت روزنامهنگاران است» | ||
«سرمایهی دستگاه قضایی، وحشت روزنامهنگاران است»مریم محمدیگفتگو با ماشاءالله شمسالواعظین را از اینجا بشنوید. دیروز نوزدهم آذر برابر با دهم دسامبر، روز جهانی حقوق بشر بود. «گزارشگران بدون مرز» این روز را به گرامیداشت روزنامهنگاران زندانی که برای ابراز عقیدهی خودشان در زندان به سر میبرند، اختصاص دادهاند و به همین مناسبت آماری را از تعداد روزنامهنگاران زندانی منتشر کردهاند که نام روزنامهنگاران ایرانی هم در آن میان وجود دارد. در این مورد با ماشاءالله شمسالواعظین روزنامهنگار و عضو انجمن دفاع از آزادی مطبوعات گفتوگویی انجام دادیم.
ببینید، اگر بخواهید وضعیت روزنامهنگاران را در مقایسه با سال گذشته ارزیابی کنیم، باید بگوییم که ایران شاهد پسرفتهای زیادی در زمینهی آزادی مطبوعات و در زمینهی آزادی روزنامهنگاران در استفاده از حق نوشتن و حق انتشار اطلاعات بوده است. در واقع به زبان آمار اگر بخواهیم صحبت بکنیم، از پارسال تا الان، در ارتباط با نحوهی برخورد با مسایل مهم مملکتی و به طور مشخص مسألهی پرونده هستهای ایران، بخشنامههای زیادی از طرف دولت و شورای امنیت ملی به روزنامهها داده شده است. در حالی که پرونده هستهای ایران به سرنوشت مردم ایران مربوط میشود و بنابراین حق دارند مردم ایران در موردش اظهار نظر کنند؛ ولی روزنامهنگاران تا اندازههای خیلی زیادی از حق نوشتن در این زمینه محروم ماندهاند. روزنامهنگاران زیادی داشتیم که به زندان افکنده شدهاند، احکام سنگینی علیهشان صادر شده که از پارسال تا الان حدود ۲۴ نفر تعدادشان (است.) بسیاری از آنها در انتظار صف طولانی دادگاه به سر میبرند؛ بعضی از آنها هم در وضعیت بازداشت موقت هستند، یعنی در انتظار محاکمه. آقای شمسالواعظین در این بیانیه آمده بود که ۱۲ روزنامهنگار و دو وبلاگنویس ایرانی در زندان هستند. شما هم این اطلاعات را تأیید میکنید؟ ببینید، این آمار «گزارشگران بدون مرز» در مورد وبلاگنویسها و روزنامهنگاران زندانی درست است و مخصوصا در مورد وبلاگنویسها خانم «خیرخواه» و «آقای ولیزاده» در زندان هستند و البته بحث در مورد وثیقههایشان وجود دارد. از آن دسته روزنامهنگار زندانی هم (که) شاید گزارشگران بدون مرز، خبر جدیدی نداشته باشند، حدود چهار تن از آنها با وثیقههای سنگین آزاد شدهاند یا طی همین چند روز اخیر در حال آزادی هستند. نکتهی مهم این است که همین وثیقههای سنگین، همین برخوردها، همین محدودیتها و بازداشتها، یک مجموعهای از ناامنیهای روانی را برای روزنامهنگاران و اصحاب مطبوعات به وجود آورده است که در واقع کارآمدی آنها را در عرصهی اطلاعرسانی کشور به شدت کاهش داده است؛ به دلیل همین محدودیتها و فضای وحشت و ارعابی که آقایان بر سر روزنامهنگاران ایجاد کردهاند. این در مقایسه با پارسال متأسفانه افزایش پیدا کرده و در مقایسه با پارسال سرایت بیشتری به شهرستانها پیدا کرده است. یعنی شهرستانها هم اکنون با کوچکترین لغزش و خطا، بلافاصله روزنامهنگاران را احضار میکنند، به آنها آسیب میرسانند. یا بازداشت موقت میکنند یا محاکمات غیرعادلانه بدون حضور هیأت منصفه انجام میدهند. و این وضعیت، حالا دارد از مرکز فاصله میگیرد و به شهرستانها دارد سرایت میکند. گزارشهای نگرانکنندهای از اوضاع روزنامهنگاران در شهرستانها به ما میرسد و در مجموع در مقایسه با پارسال و در سالروز جهانی حقوق بشر، میتوانم بگویم کارنامهی جمهوری اسلامی ایران در زمینهی مطبوعات و آزادی مطبوعات و امنیت شغلی روزنامهنگاران، کارنامهی قابل قبولی نیست که هیچ، غیر قابل دفاع هم هست. از این اطلاع شما که برخورد با روزنامهنگاران در شهرستانها از برخورد با روزنامهنگاران در تهران شدیدتر شده، آیا میشود این را هم فهمید که فشار روی روزنامهنگاران گمنام امروز بیشتر شده است تا روزنامهنگاران سرشناس؟ این برداشت شما صحیح است. مخصوصاً در مورد روزنامهنگاران مشهور، بهرغم اینکه بحثهایشان را آزادنه مطرح میکنند، به دلیل بالا بودن هزینه دستگیریها و احضارهایشان، اندکی در ارتباط با آنها خویشتنداری میشود. ولی روزنامهنگاران گمنام، روزنامهنگاران ناآشنا بلافاصله و در پی بروز هر خطایی احضار میشوند، مورد اذیت و آزار قرار میگیرند تا بقیه روزنامهنگاران حساب کار خودشان را بکنند. آنها چوب را برمیدارند تا بقیه وحشت بکنند. در مجموع میتوانم بگویم سرمایهی دستگاه قضایی در برخورد با روزنامهنگاران، وحشت روزنامهنگارانی است که در این عرصه فعالیت میکنند. اگر روزنامهنگاران از خودشان جسارتی بیشتری (همچون نوشتههای خودشان) در برخورد با دستگاه قضایی و در بیاعتنایی به احضاریههای تلفنی که میشوند، یا بیاعتنایی به دادگاههای غیرعادلانهای که صورت میگیرد، یا محاکمات غیرقانونی که صورت میگیرد، انجام بدهند، به نظر میرسد دستگاه قضایی رفتارش را در ارتباط با روزنامهنگاران تغییر خواهد داد. حالا اگر چه از روی ناچاری. در جایی گفتهاید ایران در سال ۲۰۰۰ زندان روزنامهنگاران در جهان بوده و امروز زندان روزنامهنگاران در خاورمیانه! این تفاوت چرا بود و چگونه توضیح میدهید؟ ببینید، محصول دو رفتار است. سال ۲۰۰۰ ایران بزرگترین زندان روزنامهنگاران در جهان بوده. یعنی آن زمان ۶۲ روزنامهنگار (از جمله خود من) در زندان بودند. ولی در سال ۲۰۰۷ ایران، بزرگترین زندان روزنامهنگاران در خاورمیانه شده. حالا، یک دلیلش این است که حربهی زندانی کردن روزنامهنگاران آنچنان ضعیف شده، بیاثر شده، کارآمدیاش را از دست داده. بنابراین حکومت به فکر روشهای دیگری افتاده است، از جمله بازداشتهای موقت و گرفتن وثیقههای سنگین برای محدود کردن روزنامهنگاران از سوی دیگر، پایداری و مقاومت روزنامهنگاران در این زمینه هم قابل ستایش و قابل ذکر است که موجب شده که حکومت دست از این روشهای قبلیاش بردارد. در مجموع هم مقاومت این سو، و هم نارکارآمدی روشهای آن سو، موجب شده است که این روشها تغییر پیدا کند و روشهای نرمتری با روزنامهنگاران در پیش گرفته بشود. اگر چه این روشها، چه در گذشته و چه در حال، جنبه و ماهیت خشونتباری دارد که حکومت باید در آن تجدید نظر بکند و به آن روشها پایان بدهد. آقای شمسالواعظین، چه قدر امید دارید که انتخابات آتی بتواند شرایط را به نفع آزادیهایی که مورد نظر شماست، تغییر بدهد؟ همان طور که بر سایتها فیلتر حاکم شده که به اصطلاح اطلاعرسانی محدودی صورت بگیرد، یا (اطلاعرسانی) کنترلشدهای صورت بگیرد، پارلمانمان هم مثل سایتی است که رویش فیلتر بستهاند و شورای نگهبان از ورود افرادی که باب میل حکومت نیست، یا حتی افرادی که مورد علاقهی مردم هستند، جلوگیری میکند. بنابراین فیلتر میگذارد و افرادی را انتخاب میکنند که مورد علاقهی حکومت یا مطابق با رأی اینها باشند. بنابراین ما شاهدیم که پارلمانها و دورههای پارلمانی متناسب با افزایش و قدرت این فیلترها، آرامتر میشوند. چرا شما خبری از پارلمان، از مقاومت و پایداریاش در مقابل بسیاری از مسایلی که جزو حقوق اصلی پارلمان است که در برابرش مقاومت کند و واکنش نشان بدهد، نمیشنوید؟ بسیاری از مسایل دارد صورت میگیرد و پارلمان سکوت کرده است. دلیلش وجود همین فیلترها است. عناصری که مورد تأیید حکومتاند؛ بنابراین آنها واکنشی نشان نمیدهند؛ بنابراین کارآمدی پارلمان را پایین میآورند. در نتیجه من معتقدم نباید نسبت به انتخابات خوشبین بود؛ اما نسبت به پایداری مردم، نسبت به روزنامهنگاران، نسبت به پایداری روشنفکران ایران در رساندن پیام خودشان به هر وسیلهی ممکن به افکار عمومی، خوشبین هستم و در نتیجه خوشبینام که روشهای حکومتی در برخورد با این جریانها در اثر ناکارآمدی روشهای پیشین و سنتی تغییر کند. |
نظرهای خوانندگان
اينهابحث هاي روشنفكرانه كافه نشيني است كه ازسرسيري زده مي شود وجالب اينجاست است كه تمام بنگاه هاي خبرپراكني فارسي زبان خارج نشين تنهابايك سري افرادخاص مصاحبه مي كنند افرادي كه دربرخي جاهادريك ساخت وپاخت سياسي بانهادهاي قدرت ونيروهاي اطلاعاتي و امنيتي همين روزنامه نگاران راقرباني مطامع شخصي وسياسي خود مي كنند؟
-- محمد شوري ، Dec 12, 2007 در ساعت 04:12 PMسوال من اين است كه چرا راديوزمانه نمي آيد حرفهاي ديگران راهم بشنود وفقط هميشه دنبال مصاحبه كردن باافرادشناسنامه دارهستيد؟
وسوال ديگرم ازجناب شمس است همانطوركه درمصاحبه زنده شما باراديوآمريكا بشما گفتم وپرسش كردم كه چگونه شما وقتي درزندان بوديد باتلفن اززندان به دفترتحريريه زنگ زديد وباكارمندان خود حال واحوال كرديد؟پاسختان مبهم بود ودرباره وضعيت من گفتيد كه داريم پيگيري مي كنيم؟آيا شمادرزندان اين اجازه راداشتيد باكارمندان خود تلفني صحبت كنيد؟قانون اين اجازه راداده است يااينكه زنداني شما وبرخي ديگر يك نمايش سياسي براي مصرف خارجي است. سوال ديگرم اين است شما خوب وضعيتي راكه من دارم وازوضع يك زنداني هم بدتراست شما وانجمن صنفي روزنامه نگاران وديگر دوستان باصطلاح همفكردرجريان سازي هاي سياسي چه تاجي برسرمن گذاشتيد تابحال چه اقدام مثبتي انجام داديد؟ جزاينكه درباره من بانيروهاي اطلاعاتي ساخت وپاخت كرديد؟اينگونه مصاحبه هافقط بدرد كساني مي خورد كه چيزي نمي دانند وآدمهايي مثل من مي خواهد كه شناسنامه سياسي برخي رارو كند.
متاسفانه بنگاههاي خبري فارسي زبان خارج نشين چندقبضه دراختيارشماوبرخي افرادخاص است!
محمد شوري/نويسنده وروزنامه نگار
تهران
http://www.assize.blogfa.com
دوستان گرامی دست اندرکار رادیو زمانه. پیشنهاد میکنم که حتما مصاحبه ای هم با آقای محمد شوری هم داشته باشید تا امثال ما بی خبرها بدانیم که ایشان چه چیزی برای گفتن دارند و چرا اینگونه برآشفته اند.
-- فرشته ، Dec 13, 2007 در ساعت 04:12 PMبا سلام. به نطر من هر چند که آقای شوری زبانی را که برای اعتراض برگزیده اند زبان تندو عصبی هست اما هسته اصلی حرفشان درست است که حرفهای همه را با نقطه نظرات متفاوت باید شنید. به همین دلیل شاید لازم باشد از خود ایشان شروع کرد و رادیو زمانه در راستای اهداف اعلام شده اش با آقای شوری مصاحبه ای داشته باشد.
-- بهرام ، Dec 13, 2007 در ساعت 04:12 PMآقای محمد شوری گرامی ازکسانی بوده که در راه آزادی اندیشه از هیچ چیز حتی مبارزه باخامنه ای در مقاطع مختلف از جمله انتشار دست خط رهبر در قتل عامه روشن اندیشان موثر واهداف شوم این دجال ها را روشن نمود و ازحداقل ترین امکانات برخوردار بوده و از مظلومان وآزادگان روزگار ماست . اینگونه صحبت ها نیز حول همان حق طلبی ایشان است ...
-- مهدی نژادالحسینی ، Mar 6, 2010 در ساعت 04:12 PM