رادیو زمانه > خارج از سیاست > محاکمات > پیامدِ خطرناکِ محاکمهی یک داستاننویس | ||
پیامدِ خطرناکِ محاکمهی یک داستاننویسرضا شکراللهیاشاره: نسخهی فشردهی یادداشتی را که میخوانید، با کمی تفاوت، برای روزنامهی اعتماد نوشتم که منتشر شده و در اینجا میتوانید ببینید. بازداشتِ غیرقانونی حدود چهل روزهی یعقوب یادعلی، داستاننویس، به اتهام نشر اکاذیب، توهین و افترا به قصد تشویش اذهان عمومی، در سطرهایی از داستانهای چاپشدهی قبلیاش، اتفاق تلخ و «بیسابقهای» بود که به هر حال رخ داد و در تاریخ ثبت شد، و با توجه به جایگاه اجتماعی و فرهنگی متهم به عنوان یک داستاننویس، بیم آن میرفت که اصرار دادگاه محلی برای محاکمهی نویسندهی دربند به اتهام رفتار و گفتار شخصیتهای داستانهایش، هزینهای جبرانناشدنی برای کشور ایجاد کند. کتابهای یادعلی با مجوز رسمی وزارت ارشاد در پایتخت چاپ شدهاند و رمان موضوع پرونده، «آداب بیقراری» برندهی دو جایزهی ادبی مهم کشور، مجوز چاپ دوم را هم از این وزارتخانه گرفته است. پس از لغو قرار بازداشت، سلبِ صلاحیتِ دادگاه محلی از خود و انتقال پروندهي یادعلی از استان کهیکیلویه و بویراحمد به تهران، این امید ایجاد شد که قوهي قضاییه با هوشیاری، درصددِ جبران عملکردِ دادگاه محلی برآمده، و با توجه به فقدان مستندهای حقوقیِ معین و نیز تفاوتِ ذاتی ادبیات داستانی با مقاله و گزارش و اموری از این دست، ماجرا را فیصله خواهد داد. اما اکنون اعلام شده که این پرونده مجدداً به همان شعبه از همان دادگاه بازگشت داده شده و محاکمهی داستاننویس، در منطقهای که ادعا میشود به قومیتِ مردم آن منطقه توهین شده، برگزار خواهد شد. یعقوب یادعلی، به دلایلی که گفتنشان ضرورتی ندارد، همچنان سکوت کرده است. در گفتوگوی مفصلی که هنگام زندانیبودن يعقوب يادعلي با وکیل او آقای نیکبخت کردم، از نظر حقوقی نیز برایم روشن شد که قانوناً چنین اتهاماتی را نمیتوان بر مبنای کتابهای نویسنده به او وارد دانست، چه رسد به بازداشت و محاکمه و... و اگر دادگاه او در جایی مثل تهران برگزار شود، بیتردید، تبرئه خواهد شد. با این حال اگر ناامیدانه فرض کنیم که او به مجازات حبس محکوم خواهد شد و اگر خوشبین باشیم که امنیتِ جانی او در طول محاکمه یا حبس احتمالی به خطر نخواهد افتاد، نفس مجازاتِ او پیامدهای ناگواری خواهد داشت که از اکنون میتوان به آنها اندیشید. از میان این پیامدها، قابلتأملترین رخدادِ ممکن این است که رویهی جدیدی در سیستم قضایی ایجاد شود برای محاکمهی داستاننویس به اتهاماتِ عجیبِ نشر اکاذیب، توهین و افترا در داستانهایش؛ که یعنی از آن پس، شخصیتهای حقوقی یا حقیقیِ بسیاری که معترض به رفتار یا گفتار شخصیتهای خیالی رمانها یا داستانهای کوتاه (که با مجوز رسمی دولت چاپ شدهاند)، حق دارند برای شکایت صف بکشند و دادگاه نیز میتواند داستاننویسان را بازداشت، محاکمه و مجازات کند. و آیا واقعاً هر داستاننویسی را به استناد تک تکِ جملههایی که شخصیتهایش بر زبان میآورند، میتوان متهم و محاکمه کرد؟ آنها که به این ماجرا در سکوت مینگرند، متوجه هستند که چه واقعهی طنزآمیز و هولناکی در حال شکل گرفتن است؟ از پیامدهای احتمالیِ تلخ دیگر که بگذریم، به راستی در بارهی احتمالِ همین پیامدِ خاص، مسئولانِ قوهی قضاییه و نیز جامعهی ادبی و روشنفکری ایران چگونه میاندیشند، و یا چه اقدامِ پیشگیرانهای را درست میدانند؟ ------------------------ |
نظرهای خوانندگان
البته زیاد عجیب نیست اینها خدا را هم محاکمه میکنند.....
-- astyak ، Aug 16, 2007 در ساعت 01:01 AMبا سلام
-- فاطمه ، Aug 16, 2007 در ساعت 01:01 AMممکن است لطفا اندکی ازنوشته های ایشان را در اینجا بیاورید؟من کتابهای ایشان رانخوانده ام.ولی اولین مرتبه ایست که می شنوم نویسنده ای را اینگونه محاکمه می کنند.مگرچه نوشته که نمی گذارندپرونده درتهران بررسی شود؟رژیم ایران که خودسردمدارتوهین به قومیتهاست؟!
اين كه جاي تعجب نداره، عزيزم. من خودم در يكي از همين دادگاهها و توسط يكي از همين قضات متفكر! و عادل! محاكمه شده و عليرغم وجودهيچ، تاكيد ميكنم، هيچ مدركي محكوم شدم. در حالي كه براي اثبات بيگناهيم حداقل ده مورد مستدل با مدرك كتبي داشتم.
حالا يه دستي به سرت بكش. به نظر ميرسه موهات از، نميدونم، تعجب، عصبانيت، يا چيز ديگهيي راست شده.
باورش سخته. راستشو بخواي اين موضوع بعد از گذشت 4 سال هنوز براي خودم هم حل نشده! حالا با اين تفاسير، نتيجهي دادگاه اون نويسندهي محترم رو پيشبيني كن. كار سختي نيست! باور كن من فالگير و رمال نيستم و كمتر از 3 سال براش نميبرن!!
-- مينو ، Aug 18, 2007 در ساعت 01:01 AMاين كه جاي تعجب نداره، عزيزم. من خودم در يكي از همين دادگاهها و توسط يكي از همين قضات متفكر! و عادل! محاكمه شده و عليرغم وجودهيچ، تاكيد ميكنم، هيچ مدركي محكوم شدم. در حالي كه براي اثبات بيگناهيم حداقل ده مورد مستدل با مدرك كتبي داشتم.
حالا يه دستي به سرت بكش. به نظر ميرسه موهات از، نميدونم، تعجب، عصبانيت، يا چيز ديگهيي راست شده.
باورش سخته. راستشو بخواي اين موضوع بعد از گذشت 4 سال هنوز براي خودم هم حل نشده! حالا با اين تفاسير، نتيجهي دادگاه اون نويسندهي محترم رو پيشبيني كن. كار سختي نيست! باور كن من هم فالگير و رمال نيستم، اما ميدونم كه كمتر از 3 سال براش نميبرن!!
-- مينو ، Aug 18, 2007 در ساعت 01:01 AM