رادیو زمانه > خارج از سیاست > جهان > ۱۵ سال از همهپرسی تاريخی در آفريقای جنوبی گذشت | ||
۱۵ سال از همهپرسی تاريخی در آفريقای جنوبی گذشتسعید شروینیدر نخستين سالهای دهه ميلادی گذشته، در کنار تحولات مربوط به سقوط اتحاد شوروی و نظامهای کمونيستی اروپای شرقی، يک تحول تاريخی ديگر نيز چهره جهان را دگرگون کرد. اين تحول چيزی نبود جز آغاز پايان آخرين حکومت نژادپرست دنيا و خاتمه تسلط اقليت سفيدپوست آفريقای جنوبی بر اکثريت سياهپوست اين کشور.
در روند برچيده شدن نظام نژادپرستانه آفريقای جنوبی، رفرندوام روز ۱۷ مارس ۱۹۹۲ نقطه عطف بسيار مهمی به شمار میرود. اين رفراندوم آخرين همهپرسیيی بود که تنها سفيدپوستان در آن حق رای داشتند. برگه رفراندوم حاوی اين سوال بود: "آيا شما از ادامه اصلاحاتی که رييسجمهور(فردريک دکلرک) از ۲ فوريه ۱۹۹۰ آغاز کرده و معطوف به تدوين يک قانون اساسی جديد است پشتيبانی میکنيد؟" شرکتکنندگان در همهپرسی میبايست با آری يا نه به سوال يادشده پاسخ دهند. اما دادن پاسخ آری برای همه سفيدپوستان آسان نبود، چرا که ديگر همه میدانستند سرانجام اصلاحات رييسجمهور سفيدپوست کشور جز پايان تبعيض نژادی و حکومت انحصاری سفيدپوستان بر آفريقای جنوبی معنای ديگری ندارد. به عبارت ديگر اگر سفيدپوستان آفريقای جنوبی در اکثريت خود به سوال رفراندوم پاسخ آری میدادند عملا به مناسبات مبتنی بر تفکيک نژادی که از سال ۱۶۵۲ با ورود اولين گروههای اروپايی به آفريقای جنوبی حاکم شده بود پايان میدادند. با اين رای آری، نظام حکومتی کشور که از سال ۱۹۴۸ بر مبنای محروميت کامل سياهپوستان از مشارکت در روندهای سياسی شکل گرفته بود نيز فاقد مشروعيت میشد. دکلرک، رييس جمهور سفيدپوست وقت آفريقای جنوبی و همکاران او دريافته بودند که زمان به سود حفظ نظام مبتنی بر نژادپرستی کار نمیکند. به رغم سرکوب و محدوديتهای شديد، مقاومت در مناطق سياهپوستنشين روز به روز رو به افزايش بود و پايههای اقتدار و تسلط حکومت اقليت سفيدپوست پيوسته ضعيفتر و لرزانتر میشد. در عرصه بينالمللی، آفريقای جنوبی در انزوا و تحريم نسبتا فراگيری به سرمیبرد و اکثر شرکتها و کنسرنهای غربی نيز ادامه فعاليت در اين کشور را فاقد چشمانداز میديدند. در چنين شرايطی دکلرک و همکارانش کوشيدند پيش از آن که همه روندها و تحولات به ضرر سفيدپوستان رقم بخورد، خود، ابتکار عمل را به دست گيرند و درهای آشتی و تفاهم ملی با سياهپوستان را بگشايند. در همين راستا، و قبل از برگزاری رفراندوم سال ۱۹۹۲، نلسون ماندلا چهره تاريخی جنبش مقاومت سياهپوستان پس از چند دهه از زندان آزاد شد و حزب تحت رهبری او، يعنی کنگره ملی آفريقا نيز، دوباره اجازه فعاليت يافت تا به طرف اصلی مذاکرات برای پايان دادن به نظام مبتنی بر نژادپرستی بدل شود. همانگونه که گفته شد برای بسياری از مردم عامی سفيدپوست که طی دههها ملهم از تبليغات حکومتی، سياهپوستان را از نژادی پستتر از خود تلقی میکردند دادنن رای آری به سوال رفراندوم کار آسانی نبود. با اين همه برای بسياری از سفيدپوستان باسواد و بافرهنگ و نيز افرادی که در عرصههای تجاری و اقتصادی فعاليت میکردند جز به خاکسپاری نظام مبتنی بر تبيعض نژادی و جز برابرحقوقی سفيدپوستان و سياهپوستان آينده ديگری برای آفريقای جنوبی متصور نبود. از همين رو آنها ايده رفراندوم را مورد استقبال قرار دادند و با کارزارهای تبليغاتی گسترده کوشيدند مردم را به دادن رای آری تشويق کنند. به اين ترتيب در همهپرسی تاريخی روز ۱۷ مارس ۱۹۹۲ بيش از ۶۸ درصد شرکتکنندگان سفيدپوست به سوال رفراندوم پاسخ آری دادند. با اين رای، دکلرک وکالت يافت که تلاش خود برای تدوين يک قانون اساسی جديد را ادامه دهد.
صرفنظرکردن از امتيازها آسان نبود اين واقعيتی است که ۱۳ سال پس از انتقال قدرت به سياهپوستان، آفريقای جنوبی به عنوان قدرت برتر در جنوب قاره سياه کماکان با مشکلات عديدهای روبروست. اين کشور البته در سالهای اخير از رشد اقتصادی مطلوبی برخوردار بوده است، اما ابعاد فقر و فاقه و بيکاری و فقدان گسترده آموزش و بهداشت و نيز گستردگی مشکلی همچون بيماری ايدز کماکان مانع از آن بوده است که تصميمات و اقدامات دولت چندان نمودی داشته باشد و يا چرخشی در وضعيت يادشده را رقم بزند. ناتمام ماندن بررسی پرونده دوران تبعيض نژادی برای عبرتآموزی و تجربهگيری از آن و رسيدگی نيمبند به سرکوبها و جنايات دوران حکومت نژادپرستانه نيز کماکان مشکلی است که گستره افکار عمومی را به خود مشغول داشته است. با اين همه، کمتر کسی در اين واقعيت ترديد دارد که روندهای اوايل دهه پيش و از جمله رفراندوم روز ۱۷ مارس ۱۹۹۲ تحولی تاريخی بودهاند که به فصلی شرمانگيز در تاريخ بشريت نقطه پايان گذاشتند و با پايان دادن به نظام مبتنی بر سرکوب و تبعيض نژادی، سرنوشت يک ملت را بر اساس فهم و مبانی دمکراتيک در اختيار نمايندگان منتخب آن قرار دادند |