رادیو زمانه > خارج از سیاست > سیاست > اتحادیهی اروپا و نادیدهگرفتن نقض حقوق بشر در ایران | ||
اتحادیهی اروپا و نادیدهگرفتن نقض حقوق بشر در ایرانشاهین نصیری و پژمان سلیم*در پی تحریمهای تازهی اتحادیهی اروپا علیه ایران، رسانههای هلندی تاکنون مطالب گوناگونی در اینباره منتشر کردهاند. روزنامهی NRC، از پرمخاطبترین رسانههای هلندی نیز در یکی از تازهترین شمارههای خود، مطلبی به قلم دو فعال ایرانی منتشر کرده که برگردان فارسی آن در زیر آمده است. تحریمهای تازه علیه ایران، نشانگر بیتفاوتی اتحادیهی اروپا در قبال مسئلهی حقوق بشر در ایران است. به باور اتحادیهی اروپا، تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد علیه برنامهی هستهای ایران کافی نبوده و از این رو این اتحادیه سنگینترین تحریمهای اقتصادی وضع شده تاکنون را به اجرا گذاشته است. هدف اتحادیهی اروپا دشوارسازی تامین مالی و گسترش پروژهی اتمی از راه ممنوعیت سرمایهگذاری شرکتهای اروپایی در صنایع فرسودهی گاز و نفت ایران است. همچنین بانکهای ایرانی و صنایع حمل و نقل نیز بهطور مستقیم مشمول تحریمها شدهاند. تحریمهای تازه گستردهتر از راهکارهای پیشین هستند ولی با این وجود، باید در نظر گرفت که آیا راه حلی پایدار برای مسائل امنیتی عرضه میکنند یا نه. از محتوای تحریمها چنین برمیآید که به برنامههای هستهای ایران توجه بیشتری شده است. در حالی که مسئلهی حقوق بشر که به همان اندازه اهمیت دارد در محاق مانده است. برپایهی سناریوی ایده آل، تحریمهای اقتصادی باید بتوانند ایران را متقاعد کنند تا بر سر میز مذاکره بنشیند؛ تحولی که لازم است تا برمبنای آن بتوان ایران را به انجام تعهداتش در پروتکل الحاقی منع گسترش سلاحهای هسته ای وادار کند. اتحادیهی اروپا اما فراموش کرده است که جاهطلبیهای هستهای ایران در واقع در امتداد و ادامهی سیاست داخلی آن کشور است. تهدیدات ناقض تمامیت ارضی کشورها، بحران اتمی، ادبیات تحریکآمیز و فعالیتهای بیثباتسازی در عراق، افغانستان، لبنان و مناطق فلسطینی از حکومتی سرچشمه میگیرد که شهروندان خود را نیز به گونهای بیرحمانه ای سرکوب میکند. در این شرایط دولتمردان ایران پروژهی میلیاردی اتمی خود را بهعنوان آخرین و حیاتیترین وسیله برای نجات موقعیت ضعیف داخلی و خارجی خود میبینند. بر پایهی چنین اندیشهی بنیادگرایانهای، ایران در تاریخ روابط دیپلماتیک خود، بهندرت نشانی از وفاداری به تعهدات و احترام به حقوق بینالملل داشته است. تناقض اینجاست که تحت این سیستم سرکوبگر، یک جنبش امیدبخش و زندهی دموکراتیک وجود دارد که خواهان یک گفتوگوی صحیح و سازنده با جامعهی جهانی است. بنابراین، راه حل پایدار برای مسائل امنیتی، تنها و فقط همگام با پیگیری موفق روند دموکراسیخواهی در ایران امکانپذیرست؛ آنچه دیکتاتورها از آن جلوگیری میکنند و اعضای برجستهی جنبش اعتراضی مردم ایران را سانسور، شکنجه و اعدام میکنند. از این رو تا زمانی که ایران ایدئولوژی بنیادگرایانهاش را مقدم میداند یک راه حل پایدار برای مناقشات ایران با غرب غیر قابل تصور است. اتحادیهی اروپا چه از دیدگاه استراتژیک و چه از بابت اصول، باید در کنار تحریمهای تکبعدی بازرگانی، ابزار حقوقی و دیپلماتیک موجود را به کار میبست تا افراد و نهادهایی که دارای نقش اصلی در سرکوب خونین اعتراضات مردمی و فعالان حقوق بشر بودهاند با تحریم روبهرو شوند. این بسیار مایوس کننده است که اتحادیهی اروپا بهندرت تلاش کرده که وضعیت نگرانکنندهی حقوق بشر در ایران را در مجموعه تحریمهای خود مورد توجه قرار دهد. به این ترتیب، این اتحادیه چنین نشانهای را از خود بروز میدهد: آنجا که موضوع حقوق بشر در ایران مطرح است بیتفاوت عمل میکند. شهروندان ایرانی با این چشمانداز دست و پنجه نرم میکنند که به محض انعقاد حتی یک توافق موقت در زمینهی پروندهی هستهای، بلافاصله پروندهی حقوق بشر ایران به فراموشی سپرده شود. پانوشت: *شاهین نصیری و پژمان سلیم، دبیر و عضو هیئت مدیره شبکه جوانان پیشرو در لاهه هستند. |