رادیو زمانه > خارج از سیاست > سیاست > ایرانیان در جشنواره مارکسیسم دانشگاه آمستردام | ||
ایرانیان در جشنواره مارکسیسم دانشگاه آمستردامپژمان اکبرزادهpejman@radiozamaneh.comروزهای ۲۴ و ۲۵ آوریل ۲۰۱۰، دانشگاه آمستردام، میزبان «جشنوارهی مارکسیسم ۲۰۱۰» بود که فعالان و پژوهشگرانی از کشورهای گوناگون در آن شرکت داشتند.
در جشنوارهی امسال مارکسیسم، بحثی به طور مستقل، با نام «اعتراضات، تحریمها و تهدیدهای جنگ» به مسائل ایران، اختصاص یافته بود. دو ایرانی با نگرشهای متفاوت سیاسی در این بحث شرکت کردند؛ پیمان جعفری پژوهشگر علوم سیاسی با گرایش سوسیالیستی و نویسندهی کتاب «ایرانی دیگر» به زبان هلندی، و علیرضا کاظمی فعال سیاسی و هماهنگ کنندهی برنامههای «انجمن جوانان پیشرو ایرانی در هلند». ابتدا از پیمان جعفری دربارهی محتوا و جزییات جشنوارهی مارکسیسم ۲۰۱۰ در دانشگاه آمستردام میپرسم:
پیمان جعفری: این جشنواره هرسال از سوی «سازمان سوسیالیستهای بینالملل» برگزار میشود که شامل برنامههای فرهنگی، موسیقی، فیلم و موضوعات مختلف است. کلاً هدف از برگزاری این جشنوارهی سالانه و جلسات بحث و بررسیای که برپا میشود، چیست؟ آیا صرفاً یک گردهمآیی است یا این که بحثهایی هم در مورد عملکرد و سیاستها انجام میگیرد؟ در این جشنواره هم بحثهای تئوریکی در رابطه با تاریخ جنبش سوسیالیستی، تاریخ جنبشکارگری، جنبش زنان و جنبش دانشجویان انجام میگیرد و هم بحث هایی در ارتباط با مشکلاتی که جنبش چپ به طور کلی امروزه با آنها روبرو است. مسائلی مانند محیط زیست، جنگ در خاورمیانه و همینطور بحران اقتصادیای که گریبانگیر کشورهای اروپایی شده نیز مورد بررسی قرار میگیرد. چطور شد که در برنامهی جشنوارهی امسال، بحث مستقلی به ایران اختصاص داده شده؟ ایران کشور مهمی است و همیشه در مطبوعات مطرح است. بسیاری از مردم هلند از راههای مختلف همبستگی خود را با مبارزات مردم ایران برای آزادی و دمکراسی نشان دادهاند. همچنین نگرانیهایی از احتمال بروز جنگ و تبدیل ایران به عراق دوم وجود دارد. هدف از طرح این موضوع این بود که شرکت کنندگان در جشنواره، با تاریخ ایران، با بحران سیاسیای که امروز در ایران وجود دارد، جناحهای گوناگون سیاسی، همینطور جنبش مردمی ایران و عقاید مختلفی که در این جنبش وجود دارد بیشتر آشنا بشوند. همچنین در نظر داریم به جایگاه ایران در خاورمیانه و مسائل امنیتی، روابط بینالملل و به خصوص رابطهی ایران با امریکا و کشورهای اروپایی پرداخته شود. مطالبی که شما در سخنرانیتان به آنها اشاره کردید، دربرگیرندهی چه مسائلی بودند؟ جوهر صحبت این بود که از نظر من، آنچه ما در چند ماه گذشته در ایران دیدهایم، یک دوران تاریخی است؛ از این لحاظ که آغاز پایان جمهوری اسلامی است. اما این که این پایان چقدر طول میکشد، پرسشی است که نیاز به بررسی بیشتر دارد. من فکر میکنم دو دگرگونی مختلف در ایران پیش آمده؛ یکی شکاف در بالا و در بین جناحهای گوناگون سیاسی داخل حکومت و دیگری شورش از پایین و مبارزهی مردم است. این دو تحول، رابطهی بسیار پیچیدهای با هم دارند که باید روی آن دقت بیشتری بشود. در مورد جایگاه محمود احمدینژاد چه فکر میکنید؟ چون قبلا در برخی گفتوگوها اشاره کرده بودید که به نظر میآید ایشان پایگاه اجتماعی دارند. من فکر میکنم که جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام، با تمام جناحهای مختلفاش، چه احمدینژاد، چه رفسنجانی و یا آقای موسوی، پس از انقلاب برای خودشان یک پایگاه اجتماعی بهوجود آوردهاند. اما مسئله این است که حتی آقای احمدینژاد بالاخره بین قشری از مردم یک پایهی اجتماعی دارد و ما نباید این مسئله را دست کم بگیریم. البته این یک اقلیت است و ما باید به این فکر باشیم که چگونه میتوانیم قشرهایی را که چه از نظر مذهبی و چه به خاطر نگرانی از بابت از دست دادن کار و یا خدمات اجتماعیای که از آن بهرهمند هستند و به پایگاه اجتماعی آقای احمدینژاد تبدیل شدهاند، به طرف جنبش مردمی بکشانیم. فکر میکنید، صحبتهایی که از سوی فعالان ایرانی در این همایش مطرح شد، چه تاثیری در نگاه و یا میزان آشنایی غیرایرانیها با مسائل ایران داشت؟ چون بحثهایی که مطرح میشوند از داخل ایران میآیند، بسیار تاثیرگذارهستند. به خصوص که همهی غیرایرانیها آشنایی چندانی با مسائل ایران ندارند و این بحثها میتوانند در ایجاد همبستگی جنبشهای مترقی در هلند و کلاً در اروپا با مبارزهی مردم در ایران، مؤثر و کمک کننده باشد.
دیگر سخنران ایرانی این جشنواره، علیرضا کاظمی، فعال سیاسی و هماهنگکنندهی برنامههای «انجمن جوانان پیشرو ایرانی در هلند» بود. او در ارتباط با موضوع سخنرانی خود میگوید: مسائل مربوط به ایران را در سه بخش ارائه کردم؛ شرایط سرکوب شدید جنبش اعتراضی مردم که الان در آستانهی یک سالگی آن قرار داریم، نقش جدی سپاه پاسداران، در سرکوب جنبش و در ساختار سیاسی و اقتصادی ایران و جمع بندی مباحث طرح شده است. بخش سوم (نتیجهگیری)، مبنی بر این بود که محدود کردن ارگانها و سازمانهای اقتصادی سپاه، به خصوص در خارج از کشور که هم ابزار سرکوب و هم تکنولوژی سرکوب را تأمین میکنند و هم تأمین کنندهی منابع مالی این مافیای اقتصادی هستند، خیلی حیاتی است. باید به این موضوع پرداخته شود و در مورد آن چارهجویی شود. به تضادها اشاره کردید؛ به نظر میآید که واکنش احزاب و گروههای سیاسی مختلف اروپایی نسبت به مسائل ایران بسیار متفاوت است و به گرایش این احزاب در زمینهی مسائل بینالمللی بستگی دارد. شما فکر میکنید بحثهایی که از سوی فعالان سیاسی ایرانی از جنبههای گوناگون مطرح میشود، چگونه میتواند یک نگاه واقعبینانه و یا فراتر از گرایشها و موضعگیریهای سیاسی این احزاب و گروهها، نسبت به ایران به وجود بیاورد که به واقعیت هم نزدیک باشد؟ تلاش ما و اساساً علت شرکت ما در این جشنواره همین بود. چون ما به عنوان یک نهاد مدنی و جوانان و دانشجویانی که هدفمان بیشتر پشتیبانی از جنبش مردمی ایران است، تشکل و شبکهای فراگروهی هستیم. ولی در جشنواره مارکسیسم شرکت کردیم که روی همین تضاد انگشت بگذاریم و بتوانیم افکار فعالان و نیروهای سیاسی چپ و مترقی اروپا را به موضوع ایران آشنا کنیم. چرا که الان در ادبیات چپ اروپایی، نزدیک شدن به عبارت هر نوع محدود کردن یا تحریم ایران معادل یک تابو است و اصلاً باب گفتوگو در مورد آن باز نیست. از نظر ما، این امر ناشی از عدم شناخت نسبت به ساختار اقتصادی ایران، نقش مافیای سپاه و بالاخره ابعاد کاری که سپاه در ایران انجام میدهد، است. حرف ما در این همایش این بود که باید باب بحث و گفتوگو در اینباره باز باشد و نباید مطلقنگری بشود. برداشت خود شما از این جشنوارهی دو روزه چیست؟ فکر میکنید اطلاعات و مسائلی که ارائه شد، چقدر در به وجود آوردن نگاهی مشخصتر و دقیقتر در احزاب و گروههای سیاسی اروپا، نسبت به مسائل ایران، مؤثر بوده؟ تصور من این است که راه طولانیای هست تا این مسئله حل شود. همه مدعی هستند به مسائل ایران توجه دارند. ولی انتقاد ما از نیروهای سوسیالیستی که در این همایش حضور داشتند، این بود که چرا باید ابتکار عمل پشتیبانی از جنبش مردمی ایران به دست نیروهای راست و لیبرال باشد و خیلی جاها از نیروهای چپ و سوسیالیست فعالیتی در این جهت دیده نشود. فراتر از این، چرا باید حتی در مواردی مواضع این نیروها به نوعی با منافع جمهوری اسلامی و لابیهای جمهوری اسلامی در خارج از کشور انطباق داشته باشد. ما خطاب به شرکت کنندگان در همایش حتی این پرسش را هم مطرح کردیم که مسئولیت تک تک شما به عنوان شهروند چیست؛ چه گام عملیای برداشتهاید و راهکارهای عملیتان برای آینده چیست. آقای کاظمی، به چه علت نام شما در لیست سخنرانان جشنواره دیده نمیشد؟ در پنل مربوط به ایران، یکی از فعالان ایرانی که کتابی دربارهی ایران نوشته و هم چنین در سازمان سوسیالیستهای بینالملل فعال است، به عنوان سخنران حضور داشت. یک فعال دانشجویی ایرانی دیگر هم از یکی از کشورهای اروپایی سخنران دیگر بحث بود که متاسفانه نتوانست به هلند بیاید. به همین دلیل با توجه به مجموع فعالیتهایی که «شبکهی جوانان پیشرو» در هلند دارد، با ما تماس گرفته شد و خواستند که نمایندهای بفرستیم. ما نیز پذیرفتیم. فکر میکنم، نبودن نام صرفاً به دلیل تاخیر در دعوت پیش آمده بود. به این ترتیب، میتوان گفت که کمکم دارد یک حس همکاری بین گروههای سیاسی، علیرغم تفاوت در نگرشهایشان، به وجود میآید که همه زیر یک سقف نظراتشان را ارائه کنند؟ بله؛ این بسیار تحول مبارکی بود. ما خیلی استقبال کردیم. خیلی هم سپاسگزاری میکنیم از این که این تریبون در اختیار ما قرار گرفت که علیرغم این که نظرات متفاوتی داشتیم، بتوانیم این نظرات را در کنار همدیگر مطرح کنیم و باب این بحث باز شود. |