رادیو زمانه > خارج از سیاست > فرهنگ و جامعه > تعطیلی بخش ایرانشناسی در دانشگاه اوترخت | ||
تعطیلی بخش ایرانشناسی در دانشگاه اوترختپژمان اکبرزادهpejman.akbarzadeh@gmail.com
بخش ایرانشناسی و آموزش زبان پارسی در دانشگاه اوترخت به دلیل صرفه جویی های مالی تعطیل شده است. به همین بهانه گفتگویی با دکتر سپهر یوسفی، استاد این بخش انجام شد که وی در آغاز گفتگو از دلایل تعطیلی این بخش سخن گفته است: «تعطیل شدن بخش ایرانشناسی دانشگاه اوترخت مانند هر حادثه دیگری به چند فاکتور بستگی دارد. یکی از عوامل مهم بسته شدن این بخش، ریزش پرسنل به دلیل صرفه جویی های دولت هلند بخصوص دولت دست راستی کنونی هلند است. البته این مشکل تنها گریبانگیر بخش ایرانشناسی نشده بلکه قرار است در بخش های کوچک دیگری که در زمینه تاریخ و ادبیات کلتی (سلتی)، آلمانی و حتی ایتالیایی وجود دارند، صرفه جویی شود و حداقل در یک دانشگاه متمرکز شوند. بخش ایرانشناسی در دانشگاه اوترخت هم به این بهانه تعطیل شده است که در دانشگاه لیدن که پیشینه طولانی تری در زمینه ایرانشناسی دارد، می توان سرمایه گذاری کرد و دانشجوها را به آن سمت کشاند. در واقع برای دولت و وزارت آموزش و پرورش هلند کمیت اهمیت بیشتری نسبت به کیفیت داشته، در صورتی که ما می توانیم در تاریخ ایرانشناسی هلند ببینیم که همیشه تعداد دانشجوها بسیار اندک بوده، زیرا بخش ایرانشناسی بیشتر یک مرکز پژوهشی بوده تا آموزش. آموزش، بخشی از کار آکادمیکی ایرانشناسی بوده است. در هر صورت به دلیل صرفه جویی ها برای تعدادی از استادانی که بازنشسته شدند دیگر جانشینی انتخاب نشد و از این راه بخش ایرانشناسی و کلاً شرق شناسی دانشگاه اوترخت کمرنگ تر شد و حتی بعضی از همکارانمان به دانشگاه ها و مراکز پژوهشی دیگری رفتند. - به جز شما افراد دیگری هم بیکار شده اند؟ خود من شاید نخستین قربانی بودم؛ البته توانستم یک سال در دانشگاه لیدن کار کنم ولی تنها برای مدت یک سال. دوستان و همکاران دیگری داریم که بیکار شدند و سپس مجبور شدند که به مراکز پژوهشی دیگری بروند که حتی ممکن بود که ارتباطی هم با تخصصشان نداشته باشد. - تعطیل شدن بخش ایرانشناسی و زبان پارسی فکر می کنید چه تاثیری برای حفظ و اشاعه زبان پارسی و فرهنگ ایران در هلند داشته باشد؟ هر زمان که یک مرکز ایرانشناسی در هر گوشه دنیا بسته شود برای جامعه روشنفکری ایران و می توانم بگویم برای انسانیت بسیار منفی است. مثلاً اگر ما بشنویم که در استرالیا مرکزی بسته شده واقعا باعث نگرانی ما می شود ولیکن تاثیر تعطیل شدن این بخش در دانشگاه اوترخت این است که اوترخت بر خلاف شهر لیدن که در حاشیه قرارگرفته، شهری است که در مرکز هلند قرار گرفته و مرکزیت دارد. این مرکزیت باعث می شد که دانشجویانی که از شمال، شرق و جنوب هلند می خواستند ایرانشناسی بخوانند می توانستند که به راحتی به اوترخت بیایند، درحالی که اکنون هر روزه باید به لیدن سفر کنند. این خودش مانعی می شود تا دانشجویان، رشته ایرانشناسی را انتخاب نکنند و بروند در رشته های دیگری تحصیل کنند. - پشتیبانی دولت ایران و نهادهای فرهنگی مستقل ایرانی در خارج از کشور چقدر می تواند برای جلوگیری از تعطیل شدن اینگونه بخش های آموزشی و پژوهشی نقش داشته باشد؟ زیرا به نظر می رسد بخش های عربی و ترکی در کشورهای گوناگون همچنان کارشان را ادامه می دهند در صورتی که بخش های ایرانشناسی و آموزش زبان پارسی یکی پس از دیگری تعطیل می شوند و دلیل اصلی هم پشتیبانی مالی است. من به پشتیبانی مالی دولتی اصلاً اعتقادی ندارم. در زمینه کارهای آکادمیکی بیشتر احترام به استاد و دانشجویان اهمیت دارد. همین که نهادهای دولتی تسهیلاتی را برای آنان ایجاد کنند کافی است. پشتیبانی مالی به نظر من شاید اصلا صلاح هم نباشد. ولی در مورد نهادهای فرهنگی ایرانی در خارج کشور متاسفانه در هلند چنین نهادی وجود ندارد که در جامعه رشد پیدا کرده باشد و بتواند در اشاعه فرهنگ ایران نقش داشته باشد. در زمینه عربی و ترکی باید بگویم که تقریبا بین بیست و پنج تا سی کشور یا زبان مادریشان عربی است یا می توانند به این زبان تکلم کنند و مسئله یازده سپتامبر هم باعث شد که علاقه به تحصیل این زبان و مطالعات اسلامی هم در بین اروپایی ها بیشتر شود. در مورد زبان ترکی به این دلیل که بعید نیست ترکیه در آینده وارد اتحادیه اروپا بشود این مسئله باعث شده که ارتباط با اروپا بیشتر باشد و جنبه توریسم را هم نباید فراموش کرد. چراکه از اروپا و هلند جهانگردان بسیاری به ترکیه می روند و همین باعث پیوند و تبادل اندیشه، فرهنگ و زبان بین هلند و ترکیه می شود که این متاسفانه بین ایران و هلند وجود ندارد. مسئله دیگر هم چهره منفی است که از ایران در رسانه های گروهی و افکار عمومی هلند وجود دارد. - اکنون وضعیت مطالعات ایرانشناسی در هلند به چه صورت درآمده است؟ یعنی همه چیز به صورت متمرکز در دانشگاه لیدن دنبال می شود یا در مراکز دیگر هم فعالیتی وجود دارد؟ مهمترین مرکز پژوهشی و آموزشی در زمینه ایرانشناسی اکنون در دانشگاه لیدن است که در آنجا چند تن از متخصصان ایرانشناسی مشغول پژوهش هستند. از جمله کارهایی که انجام می دهند پروژه ای است در زمینه شاهنامه فردوسی است که بسیار مثبت و جالب است. ضمناً می توانم حتی اشاره ای هم به صرفه جویی در دانشگاه لیدن بکنم. متاسفانه از زمانی که پروفسور ترهار از بخش ایرانشناسی بازنشسته شدند، دانشگاه لیدن هنوز جانشینی برای ایشان تعیین نکرده اند. در واقع برای همان مسئله صرفه جویی، چون پروفسور حقوقش بیشتر است و می توانند از این طریق صرفه جویی بکنند. هنوز هم آینده کرسی استادی این بخش در لیدن مشخص نیست و این خیلی نگران کننده هست که حتی موقعیت بخش ایرانشناسی در لیدن را هم قدری آسیب پذیرکرده است. - سپاسگزاری می کنم از صحبت هایتان. اگر مورد دیگری وجود دارد که بخواهید در پایان صحبت هایتان مطرح کنید بفرمایید. تنها مورد، مشکلی است که همیشه فکر مرا درگیر کرده و آن هم مسئله اصطلاح زبان فارسی در زبان هلندی هست. متاسفانه از زمانی که ایرانی ها، بیشتر پناهنده ها، به غرب مهاجرت کردند زبان مادری خودشان را به زبان های بومی کشورهای اروپایی Farsi نامیدند. مثلا در زبان هلندی به جای اینکه از عبارت Perzisch استفاده بکنند که نشاندهنده پیوند و ارتباط آن با تاریخ، فرهنگ و تمدن ایران و گنجینه ادبیات فارسی است، از کلمهFarsi استفاده می کنند که برای هلندی ها نامفهوم است. - منظور شما زمانی هست که به زبان هلندی صحبت می کنند؟ بله، در واقع وقتی به زبان هلندی صحبت می کنند. مثلا وقتی که می خواهند بگویند که زبان مادری من فارسی هست، زبان مادری من را به هلندی می گویند و برای فارسی از همان کلمه Farsi استفاده می کنند به جای Perzisch که در واقع معادل Persian در انگلیسی است و این بسیار نگران کننده است برای اینکه در سطح گسترده ای دارد رواج پیدا می کند و آن پیوند فرهنگی، تاریخی و تمدنی ما ایرانی ها را قطع می کند. - چه باید کرد در این زمینه؟ مشکل این است که این یک بحث روشنفکری و آکادمیکی نیست. این گونه بحث ها نمی توانند شیوع پیدا کنند در میان عامه ایرانیان در هلند. چیزی که من متوجه شدم این است که هیچ توطئه ای هم در کار نیست. فقط مشکل این است که عده ای از ایرانیانی که وارد اروپا شدند، ازجمله در هلند، معتقد هستند که کلمه Perzisch که از همان Persia می آید ارتباط دارد با سلطنت طلبی یا ایران پیش از اسلام. به همین جهت کمتر ترغیب دارند که از این کلمه استفاده کنند و بیشتر از Farsi استفاده می کنند. می توانم بگویم که این مسئله در زبان های دیگر بوجود نیامده است. برای مثال زبان آلمانی را به انگلیسی می گویند German، در صورتی که در زبان آلمانی Deutsch است. ولی هیچ وقت شما نمی شنوید که کسی به زبان انگلیسی بگوید: ?Can you speak “Deutsch”. این احتمالا مشکلی هست که مختص ما ایرانی هاست و دارد شیوع هم پیدا می کند.
|