«فرسودگی دنیا» در نگاه مسافر-نويسنده-عکاس
سعید شکیبا
«فرسودگی دنیا» نام نمایشکاه عکسهای فردریک لوکلو است در بزرگداشت نیکولا بوویه، که به همت سفارت سوییس در ایران از شنبه ۱۷ شهریور در گالری نامی خانه هنرمندان ایران به مدت یک هفته (تا ۲۲ شهریور) به نمایش در آمد.
در افتتاح این نمایشگاه، فیلیپ ولتی، سفیر سوییس در ایران به معرفی کوتاهی از فردریک لوکلو، عکاس بلژیکی ساکن فرانسه پرداخت که گلبرگ برزین سخنان او را به فارسی برگرداند. آقای فیلیپ ولتی اظهار داشت:
«فردریک لوکلو نویسنده، سیاح و عکاس است. او در سال ۱۹۷۲ در بروکسل به دنیا آمده و در جنوب فرانسه زندگی میکند. آثار لولکو عمیقاً تحت تأثیر اولین سفر یکسالهاش به هیمالیا در سن ۲۰ سالگی است.»
فیلیپ ولتی، سفیر سوییس در تهران
وی افزود: «لولکو تحت تأثیر مطالعه شکار نیکولا بوویه یعنی «راه و رسم دنیا» در سال ۲۰۰۵ مسیر او را پی میگیرد تا با نوشتن متن و گرفتن عکس، ارادتش را به نویسنده سوییسی نشان دهد. این اثر «فرسودگی دنیا» نام دارد.»
و نیز در پایان یادآور شد که اثر بوویه، «راه و رسم دنیا» به فارسی ترجمه شده و به زودی در دسترس علاقمندان قرار خواهد گرفت.
پس از آن علی دهباشی، مدیر مجله بخارا، از نیکولا بوویه سخن گفت: « نیکولاس بوویه، نویسنده، شاعر و عکاس سوییسی در ششم مارچ ۱۹۲۹ در گراند لانسی نزدیک ژنو به دنیا آمد. خانوادهی بوویه، سه فرزند داشت که نیکولاس، کوچکترین آنها بود. پدرش استاد دانشگاه بود و سرپرست کتابخانه و به گفتهی نیکولاس، مهربانترین و صمیمیترین انسانی که دیده بود و مادرش باز به گفتهی نیکولا «قدیمیترین آشپز غرب» بود. نیکولاس به هنر آشپزی بیاعتنا ماند و مسافری شد سختکوش و کتابخوانی حریص. بین سنین شش - هفت سالگی ژول ورن و جک لندن را خواند.
علی دهباشی، مدیر مسئول و سردبیر مجله بخارا
اشتیاق به دانستن بود که او را به سفر و کشف دنیا کشاند. نخستین سفرش را در ۱۷ سالگی آغاز کرد و مقصدش لایونی بود و بعد از سال ۱۹۵۳ راهی سریلانکا شد و در طی این سفر از یوگسلاوی، مقدونیه، ترکیه، ایران و افغانستان عبور کرد و در ادامه راهش به ژاپن رسید و این سرزمین، مسحورش کرد. طوری که یک سال و نیم آن جا ماند و اولین کتاب خود را با عنوان «راه و رسم دنیا» نوشت.
روزی الا مایار، دوست بوویه، به او گفت «هر جا که انسان ها زندگی میکنند، مسافران نیز میتوانند زندگی کنند!» و همین مبنای اندیشه بوویه شد. او میگفت «سفر نیاز به انگیزه ندارد. خود به تنهایی دارای معنا و مفهوم است. برخی تصور میکنند که به سفر میروند؛ ولی نمیدانند این سفر است که احاطهشان میکند ... او معتقد بود که «نمیتوان چیزی از سفر آموخت؛ مگر آن که در آن به فنا رسید.» این سفر بود که از بوویه نویسنده و عکاس ساخت. او خود را مسافر-نویسنده و مسافر-عکاس میدانست.
بوویه در حالی که دائماٌ سفر میکرد، از آموختن فارغ نشد. در دانشکده ادبیات و حقوق دانشگاه سوییس به تحصیل پرداخت و در عین حال، به زبان سانسکریت و تاریخ قرون وسطی علاقهمند شد و مثل دوران کودکی و نوجوانیاش، همچنان برای خواندن و دانستن حریص بود.
ناهید طباطبایی و سابین اولمان
عکاسی روی آثار بوویه تأثیری عمیق داشت. در حقیقت میتوان عکاسی را یکی از ویژگیهای متمایز آثار او دانست. او نوشته و تصویر را با مهارت و زبیایی در هم میآمیخت و به این ترتیب، به نوعی کمال در آثارش دست مییافت. برای او عکاسی، وسیلهای دیگر بود برای بیان اندیشهها و احساسات خود. حتی ناچیزترین اشیاء و کوچکترین مفاهیم برای او معنایی خاص مییافت. پس میتوان به یقین گفت که عکاسی، یکی از اصول اساسی سبک ادبی بووبه محسوب میشود.
در حقیقت آثار او را نوعی «عکس-واژه» دانستهاند. عکسهایی که بوویه در آثارش به کار میگیرد، صرف تصویر نیستند؛ بلکه خود به تنهایی مجموعهای مستقل و هماهنگ را به وجود میآورند. عکاسی برای بوویه نوعی دیگر از «داستان سرایی» است. روایتی که شاید بتوان گفت بیواسطهتر از واژهها به دنیای ما راه مییابد. بوویه معتقد بود که فهم و درک عکس، کاملاٌ غیرارادی و غریزی است و هر کس بنا به تجربه، فرهنگ و نگرش خود به جهان، عکسها را معنا میکند. در باور او، عکاس کسی است که در برابر جهان حیران میماند.
بوویه با همه روح و روان خود به سفر میرفت و میکوشید هیچ رنگی، هیچ تصویر و به دنبال آن، هیچ معنایی را از دست ندهد. او جهانگردی شگرف بود که به سفر میرفت. نه برای آن که غنی شود؛ بلکه برای آن که بیاموزد و از خود تهی شود.
هفدهم فوریه ۱۹۹۸، این مسافر نویسنده و عکاس، در حالی که از سرطان رنج میبرد، چشم از جهانی که چنین شگفتزدهاش میکرد، فرو بست؛ بنا به گفتهی همسرش «در آرامش کامل.» نیکولاس، چند ماه قبل از مرگش سروده بود «زین پس تو یاید در جهانی دیگر / جهانی که نامش را به ما نمیگویند / جهانی با نجواها و گلایههایی دیگر / سبکتر از بوتههای خار / در سکوت ناپدید شوی / و بدین سان به بادهایی که در جادهها میوزند بازگردی.»
و پس از آن، سابین اولمان بخشهایی از کتاب «راه و رسم دنیا» اثر مطرح بوویه را به فرانسه خواند و ناهید طباطبایی، مترجم این کتاب نیز، ترجمه همان بخشها را برای بازدیدکنندگان قرائت کرد.
|